خطر بالای اعلام برنده و بازنده مذاکرات
پارسینه: «باید این واقعیت را درک کنیم و دیگران را هم وادار به درک آن کنیم که سیاست خارجی عرصه بازی با حاصل جمع مثبت و بازی برد - برد است.» این بخشی از سخنان محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران در یک برنامه تلویزیونی است که اول شهریورماه امسال از صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران پخش شد؛ حدود دو هفته پس از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید.
دیپلماسی ایرانی: حالا با گذشت پنج ماه از این نطق تلویزیونی ظریف، رگه هایی از سیاست برد- باخت دوباره به ادبیات دیپلماتیک باز می گردد. رویکردی که نه به اندازه طرح معلق تحریم های کرک- منندز در سنای آمریکا، اما به سهم خود می تواند نقشی در خارج کردن مذاکرات از مسیر اصلی خود داشته باشد.
در پنج ماه و اندی که از تشکیل دولت یازدهم می گذرد، فضای سیاست خارجی ایران دچار دگردیسی شده است. برقراری ارتباط با آمریکا نه تنها دیگر یک تابو نیست، بلکه امری است که با سرعتی خارق العاده عادی سازی شده است. همچنین پس از 10 سال جدال بی نتیجه؛ در مدت سه ماه مذاکره علنی با گروه 1+5 - به پشتوانه بیش از یک سال گفت و گو های محرمانه با آمریکا - توافقی هرچند مقدماتی به دست آمد که می تواند نقطه پایانی برای پرونده هسته ای ایران باشد.
ترکیه دوباره به یکی از اولویت های سیاست خارجی تبدیل می شود و سیاست های منطقه ای در قبال همسایگان عرب با رنگ و لعاب بیشتری در حال پیگیری است. کشورهای اروپایی نیز یکی پس از دیگری نمایندگان خود را به تهران می فرستند.
اما هر چه از توافق هسته ای ژنو می گذرد، نگاه ها از سیاست برد - بردی که ظریف آن را توصیه می کرد، فاصله می گیرد. محرمانه ماندن مذاکرات و پرهیز از مغلوب جلوه دادن طرف مقابل از جمله عواملی بود که در افزایش انگیزه طرفین - به خصوص ایران و آمریکا- برای پیشبرد مذاکرات موثر بود.
انگیزه ای که سرانجام توافق ژنو را رقم زد. علنی نشدن محتوای مذاکرات آن را از سیبل تندروها خارج کرد و تاکید بر اینکه در این بازی باید امتیازهایی برای تمامی طرف ها وجود داشته باشد، مانع از آن شد که احساس ضعف ، موضع مذاکره ای یکی از طرف ها را به سوی سرسختی های بی مورد سوق دهد.
سیاست برد - برد در سطح کلان تر و در معادله های منطقه ای نیز توانست توجه ترکیه را جلب کند و مقامات آنکارا پس از مدت ها دوباره دست دوستی به سوی ایران دراز کردند تا راه حلی برای بحران های منطقه ای- از جمله سوریه - بیابند. در مورد اغلب کشورهای عرب منطقه و اتحادیه اروپا نیز چنین فرآیندی ایجاد شد.
این درحالی است که دور شدن از این استراتژی و تلاش برای مغلوب جلوه دادن طرف مقابل می تواند، چالشی پیش روی این دستاوردها باشد که هنوز در آغاز راهی طولانی و پرفراز و نشیب قرار دارند. تعبیر توافق ژنو به تسلیم شدن جامعه بین المللی در قبال ایران به همان اندازه که در داخل مورد استقبال قرار می گیرد، تندروها در واشنگتن را تحریک می کند .
در مقابل اشاره کاملا اشتباه کاخ سفید به برچیده شدن تاسیسات هسته ای ایران هرچند به مذاق نئومحافظه کاران آمریکایی خوش می آید، ساز ناکوکی برای محافظه کاران در تهران است. نقطه اشتراک محافظه کاران در هر دو طرف انتقاد از توافق هسته ای ژنو و به چالش کشیدن آن است و این همان اتفاقی است که تکنوکرات های پراگماتیست در تهران و حلقه نزدیکان به اوباما در واشنگتن، بنا بر دلایل روشن، نمی خواهند شاهد آن باشند.
دولت تدبیر و امید با شعار تعدیل تنش ها با جامعه بین المللی بر سر کار است و دولت اوباما، آنگونه که ادعا می کند به دنبال تعامل سازنده بر مبنای احترام متقابل با ایران. پایبندی به همین شعارها در ادبیاتی که این روزها به کار گرفته می شود تا حدود زیادی در به نتیجه رسیدن دستاوردهایی که به طور مقدماتی حاصل شده اند، نقش خواهد داشت.
ارسال نظر