زیبا کلام: لحن روحانی یادآور هاشمی و خاتمی است
پارسینه: دولت قبلی در عرصه بینالمللی اعتقاد داشت که «هر کی با ما نیست دشمن ما است». دولت روحانی اما آن نگاه را کنار گذاشته و دست دوستی به سمت دنیا دراز کرده است.
صادق زیباکلام دریادداشتی در اعتماد نوشت: روحانی بر عکس اصولگرایان که با زبان غیض و غضب با دنیا صحبت میکنند، لحن دیگری را برگزیده است. لحن او یادآور لحن هاشمیرفسنجانی در دهه 1370 و لحن «گفتوگوی تمدنهای» خاتمی در دهه 1380 است. لحن او به جای آنکه به دیگران با سوء ظن، بدبینی و دشمنی نگاه کند، معتقد است که «هر که با ما دشمنی نکند ما با او حاضر هستیم دوستی کنیم». چنین است که راهی داووس شده است. به جای محکوم کردن داووس به سرمایهداری، به پلیدی و ظلم، او میخواهد ببیند که آیا میشود در داووس گامی به نفع ایران برداشته شود.
جک استراو حرف درستی زد وقتی به غربیها گفت که شما را به خدا اشتباه دوران خاتمی را تکرار نکنید. به نظر میرسد که دولت اوباما متوجه آن اشتباه تاریخی شده و دارند تلاش میکنند جلوی اصولگرایان تندرو را بگیرند. اگر روحانی موفق نشود، در ایران «نلسون ماندلا»، «واسلاوهاوی» یا «آن سان سوشی» به قدرت نخواهند رسید بلکه کس دیگری برای هشت سال قدرت را در دست خواهد گرفت و مملکت را به اندازه 80 سال به عقب خواهد برد. همچنان که هشت سال مدیریت اصولگرایان تبعات سنگینی برای کشور به بار آورد. روحانی در داووس حرف خاصی ندارد، الا اینکه میخواهد بگوید «با کسی سر جنگ نداریم». روحانی در داووس میخواهد بگوید اگر شما حقوق، مصالح و منافع ایران را محترم شمارید ما هم به حق خودمان قانع هستیم و چیزی بیش از حقمان نمیخواهیم. نه کشور ثالثی را میخواهیم از روی زمین محو کنیم.
اگر به اقلیت شیعههایی درجایی ظلم شود قطعا به آنها کمک خواهیم کرد همچنان که اگر سنیها مورد ظلم واقع شوند بیتفاوت نخواهیم نشست. داووس برای روحانی و ایران پلتفرم مناسبی است که ایران اسلامی اعلام کند که نه سودای مدیریت جهانی دارد و نه طالب مرگ و نابودی ملت، کشور، فرهنگ و تمدن است. داووس برای روحانی پلتفرمی است که اعلام کند همه دولتهایی را که در جریان یک فرآیند دموکراتیک به قدرت رسیدهاند به رسمیت میشناسد، به آنان احترام گذاشته و مخاطبینش صرفا ملتها نیست بلکه برای دولتهای آن ملتها هم احترام و ارزش قائل است. در یک کلام داووس برای روحانی و ایران فرصت مناسبی است تا بخشی از ستمهای رفته بر وجهه ایران در عرصه بینالمللی را جبران کند.
جک استراو حرف درستی زد وقتی به غربیها گفت که شما را به خدا اشتباه دوران خاتمی را تکرار نکنید. به نظر میرسد که دولت اوباما متوجه آن اشتباه تاریخی شده و دارند تلاش میکنند جلوی اصولگرایان تندرو را بگیرند. اگر روحانی موفق نشود، در ایران «نلسون ماندلا»، «واسلاوهاوی» یا «آن سان سوشی» به قدرت نخواهند رسید بلکه کس دیگری برای هشت سال قدرت را در دست خواهد گرفت و مملکت را به اندازه 80 سال به عقب خواهد برد. همچنان که هشت سال مدیریت اصولگرایان تبعات سنگینی برای کشور به بار آورد. روحانی در داووس حرف خاصی ندارد، الا اینکه میخواهد بگوید «با کسی سر جنگ نداریم». روحانی در داووس میخواهد بگوید اگر شما حقوق، مصالح و منافع ایران را محترم شمارید ما هم به حق خودمان قانع هستیم و چیزی بیش از حقمان نمیخواهیم. نه کشور ثالثی را میخواهیم از روی زمین محو کنیم.
اگر به اقلیت شیعههایی درجایی ظلم شود قطعا به آنها کمک خواهیم کرد همچنان که اگر سنیها مورد ظلم واقع شوند بیتفاوت نخواهیم نشست. داووس برای روحانی و ایران پلتفرم مناسبی است که ایران اسلامی اعلام کند که نه سودای مدیریت جهانی دارد و نه طالب مرگ و نابودی ملت، کشور، فرهنگ و تمدن است. داووس برای روحانی پلتفرمی است که اعلام کند همه دولتهایی را که در جریان یک فرآیند دموکراتیک به قدرت رسیدهاند به رسمیت میشناسد، به آنان احترام گذاشته و مخاطبینش صرفا ملتها نیست بلکه برای دولتهای آن ملتها هم احترام و ارزش قائل است. در یک کلام داووس برای روحانی و ایران فرصت مناسبی است تا بخشی از ستمهای رفته بر وجهه ایران در عرصه بینالمللی را جبران کند.
آقای روحانی درداووس بااقای اوباماملاقات نماید.
سخن او مایه آرامش است.