«وجداء» آرزوی زنان عربستان در قاب یک فیلم
پارسینه: وجدا داستان دختری 10 ساله است که در خانوادهای متوسط عربستانی زندگی میکند و آرزویش این است که مانند پسران در کوچه و خیابان دوچرخه سواری کند.
پارسینه/الهام رشیدی: برای آنهایی که اخبار سیاسی کشورها را پیگیری میکنند، کره شمالی، یکی از کشورهای رازآلودی است که کمتر کسی از چگونگی زندگی مردم آن خبر دارد.
گاهی اخبار پراکندهای منتشر میشود که نشان میدهد مردم این کشور در تنگنای شدید معیشتی زندگی میکنند و کمتر از وسایل رفاهی برخوردارند و برخی اوقات هم خبر میرسد که مردم این کشور چون به رسانههای عمومی و جهانی دسترسی ندارند کلا از دنیای مدرن به دور هستند و ابایی ندارند که برای رفع گرسنگی خود مثلا سوسک و گربه بخورند.
اما اگر کمی عمیقتر نگاه کنیم متوجه میشویم که کشورهای دیگری هم هستند که زندگی مردم آنها در هالهای از ابهام فرو رفته است.یکی از این کشورها عربستان است.
اگر به اخباری که از این کشور منتشر میشود، دقت کنیم متوجه میشویم که زندگی خانوادگی و خصوصی مردم این کشور کاملا سری و مرموز است و کمتر کسی میداند که زندگی خانوادگی مردم عربستان چگونه است و اعضای یک خانواده عرب چگونه در کنار هم زندگی میکنند.
زمانی میتوان از زندگی خانوادگی مردم یک کشور با خبر شد که زنان آن کشور بتوانند تواناییهای خود را در عرصه عمومی به نمایش بگذارند و به اصطلاح خودی بنمایاند. اما زنان عربستان کاملا در خفا زندگی میکنند و آنقدر محدودیت دارند که مثلا هنوز حق رانندگی ندارند، هنوز نمیتوانند به همسر خود اعتراض کنند که چرا بدون اطلاع آنان زن دیگری را به همسری انتخاب میکند، هنوز نمیتوانند به همراه همسر و فرزندان خود به رستوران بروند و در کنار آنها دور یک میز غذا بخورند و هزاران هنوز دیگر.
آنچه که در فیلمهای تبلیغاتی و آگهیهای تلویزیونی که از شبکههای MBC به نمایش گذاشته میشود، دروغ بزرگی است که سازندگان این آثار از زنان عربستان به نمایش میگذارند.بیشتر سازندگان این آثار آمریکایی و اروپایی هستند و کار خود را بسیار خوب بلدند.
آنها به نوعی با دولتمردان سعودی به تفاهم رسیدهاند و آزادند تا چهرهای دروغین از زنان و خانواده عربستان به تصویر بکشند که مردم دیگر کشورها تصور کنند که در عربستان تمدن غرب و مدرنیته و آزادی زنان به اندازه کشورهای پیشرفته است.اما آنانی که به ریاض و دیگر شهرهای غیر زیارتی عربستان سفر کردهاند، میدانند و میگویند که آزادی زنان در این کشور در حد صفر است.
بعد از حادثه یازده سپتامبر و به شهرت رسیدن بن لادن، توجه مردم جهان به کشور عربستان بیشتر شد.در همین سالها بود که کتاب « من بن لادن نیستم» منتشر شد و بیشتر زبانهای رایج دنیا ترجمه شد.
نویسنده این کتاب که خود را عروس خانوادن بن لادن معرفی کرده بود برای اولین بار از چگونگی زندگی یک زن در میان خانوادههای عربستان پرده برداشت و نشان داد که زنان عربستان از هیچ آزادی در شهر و حتی در خانه و زیر سقف خود برخوردار نیستند.
حیفا المنصور، زن عربی که بزرگ شده استرالیاست، دو سال پیش فیلم سینمایی «وجدا» را کارگردانی کرد.خبرگزاریها و نشریات خارجی مدعی شدند که وجدا اولین فیلمی است که در داخل عربستان ساخته شده و زندگی خصوصی و خانوادگی مردم این کشور را نشان میدهد.
وجدا داستان دختری 10 ساله است که در خانوادهای متوسط عربستانی زندگی میکند و آرزویش این است که مانند پسران در کوچه و خیابان دوچرخه سواری کند.
به این بهانه سازنده فیلم به درون خانواده وجدا و مدرسه او میرود و محیط بسیار بسته و خفقان آور این محیط ها را به نمایش میگذارد.مادر وجدا زنی زیباست که در خارج از خانه کار میکند.همسرش عاشق اوست هر چند روابط خصوصی آنها در فیلم نشان داده نمیشود اما با همه اینها همسر زن به درخواست مادرش و بدون هیچ دلیل موجهای همسر دوم میگیرد.
محیط مدرسه وجدا و سختگیریهای ناظم مدرسه نشان میدهد که زنان عربستان از همان کودکی یاد میگیرند که با محدودیتهای سخت چگونه کنار بیایند اما در همین مدرسه است که نشان داده میشود دختران کم سن عرب چگونه دوست دارند مدرن شوند،آرایش کنند، لاک به ناخنهای خود بزنند و با دوست پسرشان برای تفریح بیرون بروند.
مادر وجدا در خانه سیگار میکشد و دوست او لیلا برای کار به بیمارستان میرود و در آنجا رابطه آزادانه با مردان و گفت وشنود با آنان را تجربه میکند.اما آنهایی که از درون جامعه عربستان باخبر هستند، میدانند که همه اینها تصورات سازنده فیلم وجداست و زنان عربستانی اگر در واقعیت چنین کارهایی بکنند حتما کشته خواهند شد.
وجدا هر چند سن کمی دارد اما با پسری به نام عبدالله دوست است که هم اوست به وجدا دوچرخهسواری را آموزش میدهد و مادر وجدا در شب عروسی شوهرش با زنی دیگر برای وجدا دوچرخه میخرد و او با دوچرخهاش به خیابان میرود تا انتقام همه زنهای عرب را از محدودیتهای موجود بگیرد
دوچرخهسواری وجدا، آزادی زن عرب از همه محدویتهاست.آرزویی که معلوم نیست چه زمانی تحقق پیدا کند.
دیروز، عکسی از زنی خارجی که در عربستان کار میکرد در سایتهای مجازی منتشر شد که چشم و لبهای او توسط اعراب دوخته شده بود.جرم او ذکر حضرت مسیح در کشور عربستان و محل کارش بود.
مردم عربستان و تندروهای این کشور که بیشتر جمعیت عربستان را تشکیل میدهند با کسی شوخی ندارند.برای آنها هنوز زن موجودی کم ارزش به شمار میآید که اختیار حیاتاش و چگونه زندگی کردناش به دست مردان است.زنان عرب هنوز راه زیادی در پیش دارند که بتوانند به نقطه برسند که «وجدا» و مادرش رسیدند.
گاهی اخبار پراکندهای منتشر میشود که نشان میدهد مردم این کشور در تنگنای شدید معیشتی زندگی میکنند و کمتر از وسایل رفاهی برخوردارند و برخی اوقات هم خبر میرسد که مردم این کشور چون به رسانههای عمومی و جهانی دسترسی ندارند کلا از دنیای مدرن به دور هستند و ابایی ندارند که برای رفع گرسنگی خود مثلا سوسک و گربه بخورند.
اما اگر کمی عمیقتر نگاه کنیم متوجه میشویم که کشورهای دیگری هم هستند که زندگی مردم آنها در هالهای از ابهام فرو رفته است.یکی از این کشورها عربستان است.
اگر به اخباری که از این کشور منتشر میشود، دقت کنیم متوجه میشویم که زندگی خانوادگی و خصوصی مردم این کشور کاملا سری و مرموز است و کمتر کسی میداند که زندگی خانوادگی مردم عربستان چگونه است و اعضای یک خانواده عرب چگونه در کنار هم زندگی میکنند.
زمانی میتوان از زندگی خانوادگی مردم یک کشور با خبر شد که زنان آن کشور بتوانند تواناییهای خود را در عرصه عمومی به نمایش بگذارند و به اصطلاح خودی بنمایاند. اما زنان عربستان کاملا در خفا زندگی میکنند و آنقدر محدودیت دارند که مثلا هنوز حق رانندگی ندارند، هنوز نمیتوانند به همسر خود اعتراض کنند که چرا بدون اطلاع آنان زن دیگری را به همسری انتخاب میکند، هنوز نمیتوانند به همراه همسر و فرزندان خود به رستوران بروند و در کنار آنها دور یک میز غذا بخورند و هزاران هنوز دیگر.
آنچه که در فیلمهای تبلیغاتی و آگهیهای تلویزیونی که از شبکههای MBC به نمایش گذاشته میشود، دروغ بزرگی است که سازندگان این آثار از زنان عربستان به نمایش میگذارند.بیشتر سازندگان این آثار آمریکایی و اروپایی هستند و کار خود را بسیار خوب بلدند.
آنها به نوعی با دولتمردان سعودی به تفاهم رسیدهاند و آزادند تا چهرهای دروغین از زنان و خانواده عربستان به تصویر بکشند که مردم دیگر کشورها تصور کنند که در عربستان تمدن غرب و مدرنیته و آزادی زنان به اندازه کشورهای پیشرفته است.اما آنانی که به ریاض و دیگر شهرهای غیر زیارتی عربستان سفر کردهاند، میدانند و میگویند که آزادی زنان در این کشور در حد صفر است.
بعد از حادثه یازده سپتامبر و به شهرت رسیدن بن لادن، توجه مردم جهان به کشور عربستان بیشتر شد.در همین سالها بود که کتاب « من بن لادن نیستم» منتشر شد و بیشتر زبانهای رایج دنیا ترجمه شد.
نویسنده این کتاب که خود را عروس خانوادن بن لادن معرفی کرده بود برای اولین بار از چگونگی زندگی یک زن در میان خانوادههای عربستان پرده برداشت و نشان داد که زنان عربستان از هیچ آزادی در شهر و حتی در خانه و زیر سقف خود برخوردار نیستند.
حیفا المنصور، زن عربی که بزرگ شده استرالیاست، دو سال پیش فیلم سینمایی «وجدا» را کارگردانی کرد.خبرگزاریها و نشریات خارجی مدعی شدند که وجدا اولین فیلمی است که در داخل عربستان ساخته شده و زندگی خصوصی و خانوادگی مردم این کشور را نشان میدهد.
وجدا داستان دختری 10 ساله است که در خانوادهای متوسط عربستانی زندگی میکند و آرزویش این است که مانند پسران در کوچه و خیابان دوچرخه سواری کند.
به این بهانه سازنده فیلم به درون خانواده وجدا و مدرسه او میرود و محیط بسیار بسته و خفقان آور این محیط ها را به نمایش میگذارد.مادر وجدا زنی زیباست که در خارج از خانه کار میکند.همسرش عاشق اوست هر چند روابط خصوصی آنها در فیلم نشان داده نمیشود اما با همه اینها همسر زن به درخواست مادرش و بدون هیچ دلیل موجهای همسر دوم میگیرد.
محیط مدرسه وجدا و سختگیریهای ناظم مدرسه نشان میدهد که زنان عربستان از همان کودکی یاد میگیرند که با محدودیتهای سخت چگونه کنار بیایند اما در همین مدرسه است که نشان داده میشود دختران کم سن عرب چگونه دوست دارند مدرن شوند،آرایش کنند، لاک به ناخنهای خود بزنند و با دوست پسرشان برای تفریح بیرون بروند.
مادر وجدا در خانه سیگار میکشد و دوست او لیلا برای کار به بیمارستان میرود و در آنجا رابطه آزادانه با مردان و گفت وشنود با آنان را تجربه میکند.اما آنهایی که از درون جامعه عربستان باخبر هستند، میدانند که همه اینها تصورات سازنده فیلم وجداست و زنان عربستانی اگر در واقعیت چنین کارهایی بکنند حتما کشته خواهند شد.
وجدا هر چند سن کمی دارد اما با پسری به نام عبدالله دوست است که هم اوست به وجدا دوچرخهسواری را آموزش میدهد و مادر وجدا در شب عروسی شوهرش با زنی دیگر برای وجدا دوچرخه میخرد و او با دوچرخهاش به خیابان میرود تا انتقام همه زنهای عرب را از محدودیتهای موجود بگیرد
دوچرخهسواری وجدا، آزادی زن عرب از همه محدویتهاست.آرزویی که معلوم نیست چه زمانی تحقق پیدا کند.
دیروز، عکسی از زنی خارجی که در عربستان کار میکرد در سایتهای مجازی منتشر شد که چشم و لبهای او توسط اعراب دوخته شده بود.جرم او ذکر حضرت مسیح در کشور عربستان و محل کارش بود.
مردم عربستان و تندروهای این کشور که بیشتر جمعیت عربستان را تشکیل میدهند با کسی شوخی ندارند.برای آنها هنوز زن موجودی کم ارزش به شمار میآید که اختیار حیاتاش و چگونه زندگی کردناش به دست مردان است.زنان عرب هنوز راه زیادی در پیش دارند که بتوانند به نقطه برسند که «وجدا» و مادرش رسیدند.
دنیای مصرف کننده سرمایه داری ارزو و شعار ارزو ...اما در مورد مردم فقیر و رنج کشیده کسی نمی پرسد اها چه ارزوی دارند
لطفا صريح و شفاف بگوييد مدرنيته چه ربطي به لاك به ناخن زدن و دوچرخه سواري و تمرين خيانت هاي زناشويي و ... دارد؟دوختن دهان كسي كه ذكر مسيح را كرده در يك كشور اسلامي حتي اگر سلفي و وهابي خشك مغز هم باشد آيا ممكن است؟ آيا اين خيالبافي نيست؟
بیچاره زنان ودختران عربستانی،
واقعاحق آنهاخورده اندوحقوق شان پایمال شده است
این همون عربستانیه که به تروریست ها سوری کمک می کنه از همه سلطان ها ی خاورمیانه حمایت می کنه مردم خودشو داره خفه می کنه
اگه اسم شخصيت اصلي را عوض کنيم ميتوانيم بگوييم اين فيلم تا حد زيادي در مورد زنان ايراني ساخته شده زيرا آنها هم حق دوچرخه سواري در خيابان ندارند و يا مجبورند طبق نظر ديگران لباس بپوشند و .....