به بهانه ماساژ می خواست به من تعرض کند، او را کشتم

شرق: این جوان آذرماه دوسال قبل در حالی دستگیر شد که دوربین‌های مداربسته پمپ‌بنزین تصویر او را حین استفاده از کارت سوخت مقتول ضبط کرده‌ بود. شهریور سال 90 به ماموران پلیس خبر دادند مردی به‌نام محمود در خانه‌اش به قتل رسیده ‌است. با انتقال جسد به پزشکی‌قانونی توسط ماموران پلیس و آغاز تحقیقات مشخص شد محمود با وجود داشتن خانواده تنها زندگی می‌کرد.

هیچ‌ اثری از عامل قتل وجود نداشت و در صحنه جرم سرنخی که بتواند پلیس را به قاتل برساند به دست نیامد تا اینکه ماموران متوجه شدند خودرو محمود به سرقت رفته‌ است. با ردیابی‌هایی که پلیس از طریق کارت سوخت خودرو انجام داد مشخص شد این کارت سوخت یک هفته بعد از قتل در پمپ بنزینی استفاده شده ‌است و دوربین‌های مداربسته از کسی که از این کارت استفاده کرده فیلمبرداری کرده‌اند. وقتی جوان تحت تعقیب شناسایی و بازداشت شد در بازجویی‌ها خود را کیان معرفی کرد و مدعی شد در جریان قتل محمود قرار ندارد و اصلا چنین شخصی را نمی‌شناسد. او گفت کارت سوخت را در پمپ بنزین پیدا کرده ‌است.

او گفت: برای بنزین‌زدن به پمپ رفته ‌بودم که دیدم شخصی کارتش را جا گذاشته، آن را برداشتم و چون رمز هم نداشت توانستم از آن استفاده‌ کنم. ادعای این جوان مورد قبول ماموران قرار نگرفت و تحقیقات از وی ادامه یافت تا اینکه او به قتل اعتراف کرد.

متهم گفت: من عاشق تئاتر هستم و حتی در کلاس‌های آموزش بازیگری هم شرکت کرده اما هیچ‌وقت نتوانسته بودم نقشی بگیرم همیشه در پارک دانشجو پرسه می‌زدم و تئاترهای خیابانی را تماشا می‌کردم. روز حادثه محمود کنارم ایستاد و سر صحبت را با من باز کرد وقتی فهمید من بیکار هستم گفت برایم شغلی سراغ دارد بعد خواست سوار ماشینش شوم تا صحبت کنیم.

او مرا به خانه‌اش برد آنجا بود که فهمیدم مجردی زندگی می‌کند. مشروب آورد و باهم خوردیم او گفت مرکزی ماساژور می‌خواهد و اگر قبول کنم به آنجا بروم درآمد خوبی خواهم داشت بعد روی تخت دراز کشید و از من خواست او را ماساژ بدهم تا ایرادات کارم را بگیرد. من هم قبول کردم. داشتم او را ماساژ می‌دادم که از من درخواست رابطه کرد قبول نکردم چاقو کشید و گفت اگر قبول نکنی تو را می‌کشم. چاقو ضامن‌دار بود.

متهم ادامه‌ داد: برای اینکه بتوانم فرار کنم چاقو را از او گرفتم و چند ضربه‌ زدم بعد هم سوییچ ماشینش را برداشتم و فرار کردم در داشبورد ماشین دو کارت سوخت پیدا کردم که از آن استفاده می‌کردم.

پرونده بعد از پایان تحقیقات و صدور کیفرخواست علیه متهم، برای رسیدگی به شعبه 113 دادگاه کیفری ‌استان تهران فرستاده‌ شد. دیروز در جلسه دادگاه بعد از اینکه نماینده دادستان تهران در جایگاه حاضر شد و درخواست مجازات برای متهم را مطرح کرد با توجه به اینکه اولیای‌دم پیش از این برای متهم درخواست قصاص کرده‌ بودند و در جلسه دادگاه حضور نداشتند، متهم در جایگاه قرار گرفت.

او اتهام را قبول کرد و گفت: تصمیم گرفته‌ام دروغ نگویم و هرچند زندانیان به من گفتند باید قتل را انکار کنی اما این کار را نمی‌کنم. او یک‌بار دیگر آنچه را در دادسرا گفته ‌بود تکرار کرد و گفت: محمود من را فریب داد. او جلو در به من گفت خانه‌ای که وارد آن می‌شویم مجردی است همان موقع خیلی ترسیدم اما چون وعده‌ کار داده ‌بود قبول کردم همراهش بروم.

بعد از قتل هم برای اینکه بتوانم فرار کنم ماشین او را برداشتم. وقتی به تئاترشهر رسیدم و ماشین خودم را که در آنجا پارک بود برداشتم ماشین مسروقه را همانجا رها کردم و رفتم. بنابر این گزارش بعد از پایان جلسه دادگاه هیات قضات با ریاست قاضی اصغرزاده برای صدور رای دادگاه وارد شور شدند.