چرا هيچ لذّتي براي مؤمن به اندازه لذّت مردن نيست؟
پارسینه: مرگ يك امر عادي نيست و هيچ دردي هم به اندازه درد مرگ نيست ولی طبق نقل مرحوم كليني در كافي آمده است: هيچ لذّتي براي مؤمن به اندازه لذّت مردن نيست زيرا انسان با مشاهده اهل بيت(عليهم السلام) از تمام بدن خود غافل است.
وقتي انسان توجهاش از بدن گرفته بشود اين بدن را ارباً اربا هم بكني دردي ندارد. چرا در اتاق عمل وقتي كه اعضا و جوارح اين شخص را مثلاً وقتي عمل قلب يا عمل ديگر دارد انجام می گیرد انسان دردش نميآيد؟ براي اينكه روح توجّه ندارد و تخدير شده است. در هنگام مرگ نیز مؤمن با مشاهده اهل بيت(عليهم السلام) از تمام بدن غفلت ميكند خب وقتي انسان از بدن غافل باشد توجهي به بدن ندارد و اگر بدن را تكه تكه هم بكنند دردش نميآيد. لذا هيچ لذّتي براي مؤمن به اندازه لذّت مردن نيست .
آیت الله جوادی آملی، درس اخلاق 17 اسفند 91
بجز مرحوم کلینی نه از پیامبر و نه از امامان چنین روایتی نشنیده ایم.
حالا کو مومن؟
خوشا آنان که در گهواره مردن خوشا کسانیکه پاک زیستن و به دیدار حق شتافتن.
من خیلی دلم میخواد بمیرم .یعنی خیلی مومنم؟؟؟؟؟
ازاینکه هیچ لذتی بهترازمرگ برای مومن نیست شکی نیست.وبه قول مولوی باردیگرهم بمیرم وزملائک بال وپردرآرم.امااین نوع نقدوتحلیل که توجه به جسم نباشد مرتاضانه است.مومن چون پاکیهارامیبیندمردنش ازپلیدیهااست لذاچون برگشت به پلیدیهابرایش سخت ترازمردن است مرگ راعین عزت ورهایی میداندومیبیندوبه همین خاطرباقلب مطمئن بابی توجهی به پلیدیت مرگ برایش راحت میشودوراحت میپذیرد.