لحظهٔ آیتالله
پارسینه: واقعیتی که در این برههٔ تاریخی شکی بر نمیانگیزد، نقش مکتب مرجعیت عراق و در جایگاه مرکزی آن، آیتالله سید علی سیستانی است.
روندهای موازی در تحولات تاریخ بشر، همیشه موازی نمیماند. این روندها در گذر از زیر و بم جغرافیای زمان و مکان، گاه در لحظهای خاص به تلاقی یکدیگر میرسند که خود میتواند سرنوشتی دوگانه برای تاریخ مابعد خود بسازد. چنانچه آشوب و ویرانگری تحولات بر تعیّن این نقطهٔ تلاقی غلبه کند، دست کم به لحظهای همچون دیگر لحظات تاریخ انسانی تبدیل میشود بی آنکه تعالی خاصی از محدودیت آن لحظه را امکان بخشد، و دست بالا میتواند به فاجعهای انسانی تبدیل شود که برایند همهٔ آن روندهای پیشین خود است. وانگهی چنانچه ادراک و ارادهٔ بشری در آن لحظه به نحوی موثر و مسئولانه تبلور کند، چه بسا زمینهساز صحنهای نو در رهایش انسانی شود. تاریخ نشان میدهد سرنوشت نخست چه بسیار برای لحظات تاریخی رقم خورده است و سرنوشت اخیر چه اندک. و چه بسا مرور "میراث" همان چند لحظهٔ متعالی و اندک هم، چندان امیدبخش نباشد.
روحانیت شیعه نیز، همچون دیگر نهادهای ریشهدار در اجتماعات بشری، در طول حیات پر فراز و نشیب خود به اقتضای زمان و مکان، بارها در معرض این تلاقیهای تاریخی واقع شده است. این نهاد، نهادی یکپارچه و تکعنصر نیست، بلکه به عدد افراد دخیل در آن، به گرایشها و نگرشهای متنوع و گاه متضاد تقسیم شده است. جامعهٔ شیعی، "پاپ" ندارد. این خصیصه، خود عاملی موثر در ایجاد امکان دوگانهٔ تاریخسوزی و تاریخسازی در جریانهای مرتبط با نهاد روحانیت است.
در لحظهٔ "نهضت مشروطه،" روحانیت شیعه در چنبرهٔ آشوب تاریخی و غلبهٔ تشتت و عوامل فرا دسترس، ناتوان از تاثیرگذاری برای تبدیل این رویداد به لحظهای متعالی شد. همچنانکه به وضعیتی مشابه آن در کودتای 28 مرداد 1332 دچار شد.
از سوی دیگر، لحظهٔ "نهضت تحریم تنباکوی ایران" را میتوان از جمله نمونههای چشمگیر ظرفیت این نهاد برای تاریخسازی دانست. این نهضت صرفا اعتراضی ناگهانی به اتفاقی ناخوشایند در عرصهٔ سیاست نبود، بلکه لحظهای بود که در نتیجهٔ تلاقی چندین روند دامنهدار تاریخی از جمله انحطاط اقتصادی، استبداد سیاسی، آشوب داخلی و استعمار خارجی در جغرافیای ایران به بار آمد. در این رویداد، نظام رسمی قدرت نه تنها از ایفای نقش به نفع جمعیت تحت سلطهٔ خود ناتوان بود، بلکه خود به عامل تشدید فساد و استثمار بدل شده بود. این لحظه، لحظهٔ ظهور امکانات بالقوهٔ روحانیت شیعه در عرصهٔ کنش اجتماعی-سیاسی بود و نفوذ فراروندهٔ آن، نه فقط مسلمانان شیعه، بلکه اقلیتهای دینی را نیز، علیرغم سرکوب شدید دولتی، بر ضد فساد سیاسی بسیج کرد.
تاریخ این لحظه، به دست آیتالله سید محمدحسن حسینی شیرازی، "میرزای مجدد"، رقم خورد. جملهای که آیتالله در پاسخ به میرزا محمود خان مشیرالوزاره گفت، الگویی در نقشآفرینی روحانیت شیعه درانداخت: "دولت اگر از عهدهٔ جواب بیرون نتوان آید، ملت از جواب حسابی عاجز نیست." در این الگو و در مقابلهٔ با قدرت سرکوبگر و تهدیدگر، راهبر جریان اجتماعی به جای ایجاد محدودیت و سلطه بر جریان تابع خود، امکانساز و آزادیبخش میشود. راهبر روحانی در این منظر، امکانات فقه شیعی را در رهاییبخشی جامعهٔ موکل خود از ساختارهای مستبد و منحط بهکار میگیرد، نه در خدمت آن. حرف لابهلای کلمات آن فتوا، انگار همین را به جامعهٔ نیوشاگر آن کلمات میگفت: "شما مسلمانید، شما میتوانید."
شرایط فعلی کشور عراق، نقطهای مشابه در تلاقیگاه چندین فرایند تاریخی است که طی یک دههٔ اخیر در جغرافیای عراق شکل گرفتهاند. سقوط صدام و اشغال به دست امریکا، فرقهگرایی و قومیتگرایی روبهرشد، اوجگیری جریانهای نظامی واپسگرا و توسعهطلب، خیزشهای عربی و افول خونین آن، و تحولات عظیم اجتماعی-سیاسی داخلی عراق که خود معلول تحرکات شرکتهای چندملیتی و نیز رقابت دولتهای شیعی و سنی منطقه است، همگی در لحظهٔ فعلی به یکدگیر برخوردهاند. واقعیتی که در این برههٔ تاریخی شکی بر نمیانگیزد، نقش مکتب مرجعیت عراق و در جایگاه مرکزی آن، آیتالله سید علی سیستانی است.
آیتالله سیستانی طی یک دههٔ اخیر، به گفتهٔ دوست و دشمنش، شیوهای موثر از نقشآفرینی روحانیت شیعه در شرایط پرتلاطم و حساس عراق در پیش گرفته است که مدیریت "بحران نجف" در سال 2004 نمونهای از آن است؛ شیوهای که سرفصل آن را شاید بتوان "تقدم سکوت و مسالمت فعالانه بر تحرک و خصومت منفعلانه" دانست. فاصلهٔ حسابشدهای که او از نهادهای قدرت، چه محلی و چه منطقهای و بینالمللی، اتخاذ کرده است، وی را در مقامی مشابه مقام سلفش، میرزای شیرازی، برای پاسخگویی به نیازهای جامعهٔ موکل خود قرار داده است. این جایگاهی است که تبعات بهرهگیری از آن در این موقعیت، به هر کیفیت که باشد، بیشک به بحران فعلی محدود نمیماند و در آیندهٔ جامعهٔ شیعی عراق نیز تأثیرگذار خواهد بود.
بدیهی است فراتر از عاملیت آیتالله سیستانی، عوامل ساختاری متعددی در تعیین معادلات وضعیت فعلی عراق، نقش بازی میکنند. در مبارزه با ماجراجویی سبوعانهٔ گروهی که خود حمایت از حاکمیتهای ستمگر و سرکوبگر همچون عربستان سعودی و بحرین میجوید، آیا وی خواهد توانست اتوریتیهٔ مذهبی و نفوذ سیاسی خود را در بسیج جامعهٔ عراق به سمت پیروزی محقق کند؟
گویی این لحظه، لحظهٔ آیتالله است.
منبع: شفقنا / کمالالدین دعایی
انکه لرزه بر پیکر استعمار می اندازد در یک خانه محقر بدون تشریفات اما با صلابت
به اميد ظهور دردانه عالم هستي كه ريشه ي كافران و منافقان و فتنه گران را بسوزاند
مهم: خبر رسانی روسها به سبک منافقین در مورد داعش:
دختر صدام حسین از انقلاب "کشور اسلامی عراق و شام" استقبال نمود
کاملاً مطالعه گردد:
http://dari.ruvr.ru/news/2014_06_16/273590300/
جانم به این مرجع که هم قدرت گریز است و هم قدرت ستیز، با این حال قدرتمند و محبوب
فتنه88که سالها بزرگترین روانشناسان خارجی و بعضا داخلی باصرف بیشترین بودجه برای براندازی نظام برنامه ریزی کردن با سخنرانی یک ساعته رهبری بایکوت شد..هنر؛تدبیر ؛صلابت یعنی این