نماینده مجلس به روحانی و خاتمی افترا زده است
پارسینه: بهمن کشاورز، با اشاره به سخنان کریمی قدوسی نماینده مشهد و عضو جبهه پایداری که جریان اعتدال را برانداز معرفی کرده و خاتمی را ضدانقلاب خوانده است در سرمقاله روزنامه آرمان نوشت:
آرمان: آنجا که گفته میشود «اسرار پشت پرده جریان اعتدال با هدف براندازی نظام است و عناصر فتنهگر به مناصب حکومتی گمارده شدهاند....» حسب مورد میتواند افترا یا اشاعه اکاذیب تلقی شود زیرا اولا منظور از جریان اعتدال از نظر عرف مشخص و معلوم و این صفت و تعبیر ناظر به آقای رئیسجمهور و دولت و طرفداران ایشان است.
بهمن کشاورز، با اشاره به سخنان کریمی قدوسی نماینده مشهد و عضو جبهه پایداری که جریان اعتدال را برانداز معرفی کرده و خاتمی را ضدانقلاب خوانده است در سرمقاله روزنامه آرمان نوشت:
1- برای بررسی بیطرفانه و اصولی گفتارها و نوشتارها بهتر است گوینده یا نویسنده را کلا کنار بگذاریم و به اصطلاح به «ما قال» توجه کنیم و به «من قال» توجه نداشته باشیم. در مورد آنچه که اخیرا در خصوص دولت محترم و رئیسجمهور اسبق گفته شده نیز همین گونه باید عمل کرد.
2- مطالب منقول چند گونهاند و هر یک حکم خاص خود را دارند. بعضی از این گفتهها فاقد وصف کیفری و برخی دیگر میتواند وصف کیفری داشته باشد.
3- آنچه گفته شده به طور خلاصه مشتمل بر مطالب ذیل است: الف: آنجا که به نظر ابرازی دو تن از رجال درجه یک کشور در مورد یکی از عملکردهای احد از ائمه (علیهماسلام) توجه دارد، با عنایت به اینکه هر دو گوینده در مقام تاکید و تمجید بودهاند برداشت و نظر فرد مورد بحث را میتوان ابراز نظر شخصی تلقی کرد که آزاد است. ب: همچنین تفسیر این عبارت آقای رئیسجمهورکه گفتهاند «امام راحل هم رهبر جنگ بود و هم صلح» به اینکه منظور رئیسجمهور آن است که دست از انرژی هستهای برداریم، ایضا با اندکی چشمپوشی میتواند ابراز نظر شخصی و علمی و فاقد وصف کیفری تلقی شود. پ: آنجا که گفته میشود «اسرار پشت پرده جریان اعتدال با هدف براندازی نظام است و عناصر فتنهگر به مناصب حکومتی گمارده شدهاند....» حسب مورد میتواند افترا یا اشاعه اکاذیب تلقی شود زیرا اولا منظور از جریان اعتدال از نظر عرف مشخص و معلوم و این صفت و تعبیر ناظر به آقای رئیسجمهور و دولت و طرفداران ایشان است. ثانیا براندازی جرم محسوب میشود و همان چیزی است که تحت عنوان محاربه مورد بررسی تشکیلات قضایی قرار گرفته و به صدور احکام سنگین علیه افراد منتهی شده است. ثالثا هرچند عناصر
فتنه تعریف قانونی ندارند اما در عرف همگان میدانند منظور گوینده از عناصر فتنه چه افرادی است. این افراد نوعا محاکمه و محکوم شدند یا تحت تعقیب هستند.
گوینده این عبارات در مورد دولت و جریان اعتدال باید بتواند ثابت کند افرادی که عرفا عناصر وابسته به فتنه محسوب میشوند به مناصب حکومتی گماشته شدهاند در غیر این صورت عمل قابل تعقیب به عنوان اشاعه اکاذیب است. توجه شود که صرف نامگذاری افراد به عنوان فتنهگر باعث نمیشود ایشان را از عناصر فتنه بدانیم بلکه وجود حکم قطعی از دادگاه یا حداقل وجود قرار مجرمیت و کیفرخواست لازم است.
4- نسبت دادن اینکه جناب آقای رئیسجمهور اسبق از عنصر کلیدی ضدانقلاب است با این استدلال که وی به دیدن یک زندانی آزاد شده رفته میتواند حسب مورد توهین ساده یا حتی افترا تلقی شود زیرا صفت «ضدانقلاب» در عرف جاری مفهوم مشخصی دارد و شنونده از شنیدن آن به منظور گوینده که واجد معنای منفی و توهینآمیز و متهمکننده است، پی میبرد. بنابراین نمیتوان به سادگی افراد را به ضدانقلاب بودن متهم کرد مگر اینکه احکام قطعی دادگاهها در این مورد وجود داشته باشد. به دیدن افرادی رفتن که نشانهای از کرامت انسانی و حسن رابطه با دوستان و مردم است نمیتواند دلیل بر ضدانقلاب بودن افراد تلقی شود حتی اگر فرد یا افراد ملاقات شونده به جرمی متهم یا بابت آن محکوم شده باشند. فراموش نکنیم افراد پس از تحمل کیفر همانند پیش از اجرای حکم بیگناه و مصون از تعرض شناخته میشوند.
5- بیان مواردی و برشمردن آنها و این نتیجه گیری که این مقدمات به منظور «.... برانداز کردن نظام توسط دولت اعتدال است» با توجه به آنچه پیشتر گفته شد مصداق افتراست یا به دولت نسبت براندازی داده میشود. اگر مسائل تکنیکی در مورد دامنه شمول ماده 697 قانون مجازات مطرح شود- که در حوصله این بحث نیست- پاسخ این خواهد بود که این انتساب میتواند مصداق ماده 698 و اشاعه اکاذیب هم باشد.
6- همچنین اینکه گفته شود «دولت اعتدال غرور ملی را از ملت ایران در مقابل دشمن گرفته و اقوام را تحریک کرده و بحرانهای امنیتی سنگین ایجاد نموده» ایضا مصداق اشاعه اکاذیب است و قسمت اخیر این بیان که نتیجهگیری شده از این مجموعه براندازی نظام مورد نظر است، وصف افترا دارد.
7- به نظر میرسد بعضی از اموری که همگان بر آن متفقالقولند وجود غرور ملی خدشه ناپذیر در ایرانیان و وحدت قومیتها در این کشور و بالاخره وجود امنیت گسترده است که مورد اخیر را حتی دشمنان هم قبول دارند. بدیهی است بحث تعارضات سیاسی داخلی و موضعگیریهایی که در قبال اپوزیسیون میشود ماجرای دیگری است و در خور بحث دیگری.
8- بالاخره آنجا که گفته شده «شما جوانان غیور اجازه نخواهید داد طرح براندازی نظام به مقصد برسد» اگر این بیان بدون مقدمات گفته شده بود، صرفا شعاری آرمانگرایانه محسوب میشد اما با توجه به آنچه پیش از این عبارات بیان شده، به نظر میرسد در خصوص آن تامل بیشتری باید کرد زیرا مشتمل بر نوعی انگیزش و تحریک است که ممکن است جنبههای عملی نیز پیدا کند.
9- به هر حال اعتقاد راسخ بر این است که نمایندگان مردم در بیان عقاید خویش آزادند و با توجه به اصول قانون اساسی متعرض ایشان بابت آنچه که در مقام انجام وظایف نمایندگی انجام میدهد نمیتوان شد اما از طرف دیگر بحث فقدان مصونیت پارلمانی در نظام ما و به این که حسب فرموده امام راحل(رحمتا... علیه) و نظر شورای نگهبان موارد توهین و افترا و اشاعه اکاذیب صرف نظر از موقعیت افراد قابل تعقیب است، باید توجه شود. آنچه مسلم است اینکه انتقاد و نهی از منکر و امر به معروف لزوما با اظهاراتی که بار کیفری داشته باشد ملازمه ندارد. ا... اعلم
پس مدعی العموم کجاست که این چنین بی محابا اقدام به تهمت و نشر اکاذیب ذرجامعه رواج یافته!!!!!!!!!!