گوناگون

زیباکلام موانع آتش‌بس در غزه را برشمرد

پارسینه: گفتن اين حرف، دردناک است اما حسني مبارک و مقامات امنيتي وي کمتر بغض و کينه نسبت به اسلامگرايان و حماس داشتند تا نظاميان فعلي حاکم بر مصر. ختم کلام اینکه ميانجي مهمي مانند مصر که هم مورد قبول اسراييلي‌ها بود هم تا حدي هواي حماس را داشت اين‌بار حضور ندارد.

تراژدي حمله اسراييل به غزه در حالي وارد چهارمين هفته خود شده است که هيچ نوري در انتهاي تونل، درخصوص آتش‌بس و پايان‌گرفتن درگيري‌ها به چشم نمي‌خورد. تا‌به همين‌جا هم اين دور از درگيري‌ها ميان حماس و اسراييل، وارد رکورد جديدی شده است. درگيري‌هاي قبلي نه‌تنها به هفته سوم نمي‌رسيدند بلکه در همان يکي، دو هفته نخست به نوعي آتش‌بس و ترک مخاصمه می‌انجامید اما در دور جديد، پاياني در افق به چشم نمي‌خورد. سوال اساسي این است که چرا هيچ‌يک از دو طرف، تمايلي براي آتش‌بس ندارند و چرا برخلاف دفعات گذشته، مناقشه وارد چهارمين هفته خود شده و هيچ نشانه‌اي از ترک مخاصمه وجود ندارد؟

در پاسخ باید گفت سه عامل جديد اين بار وارد مناقشه شده‌اند که در دفعات قبلي وجود نداشتند: نخست اينکه هدف اصلي حماس و مقاومت، شکستن محاصره غزه بود. پذيرش آتش‌بس در شرايط فعلي با وجود اين‌همه تلفات و تخريب، عملا به معناي تداوم باقي‌ماندن غزه به عنوان يک «زندان بزرگ» خواهد بود. در سوي مقابل براي اسراييلي‌ها نيز مشکلات زيادي وجود دارد.

آنها اگر بدون دسترسي به هدف اصلي‌شان -که خلع‌سلاح مقاومت بوده- آتش‌بس را بپذيرند؛ يقينا منتقدان و مخالفان نتانياهو خواهند گفت پس اين‌همه هزينه جنگ و آسيب‌هاي مالي و جاني که به فلسطيني‌ها وارد شد و اين‌همه ويراني غزه، قرار بود چه دستاوردي داشته باشد؟ دليل دوم تداوم وضع فعلي، این است که با وجود قربانيان بالاي فلسطيني‌ها، مقاومت و حماس همچنان از حمايت مردم غزه برخوردارند. نه کشتار و نه تخريب، هیچ کدام تزلزلي در روحيه مردم غزه به وجود نياورده بلکه برعکس به نظر مي‌رسد باعث سخت‌ترشدن عزم و اراده آنها براي رسيدن به راه‌حلی بلندمدت شده است. مشابه همين وضعيت در طرف مقابل هم وجود دارد.

بعد از گذشت سه هفته، بخشي از افکار عمومي در اسراييل از عمليات ارتش در غزه حمايت مي‌کنند. اگر همين امروز اعلان آتش‌بس شود، عملا حماس و مقاومت موفق شده و همچنان مسلح باقي مانده و هر زمان لازم باشد مي‌تواند پاسخ حملات اسراييل را بدهد. البته چپ‌ها و ليبرال‌هاي اسراييلي مخالفت‌هاي زيادي را با عمليات غزه نشان داده‌اند اما جناح راست و برخی از محافظه‌کاران اسراييلي، پشت جنگ در غزه هستند.

به گزارش روز نو، دليل سوم تداوم مناقشه این است که در درگيري‌هاي قبلي، ميانجي و ميانجيگري نقش مهمي در برقراري آتش‌بس بر عهده داشت. در آخرين دور درگيري‌ها در سال 1391، دولت اسلامگراي مصر به رياست محمد مرسي، از وزن و اعتبار زيادي نزد حماس و رهبران اسلامگراي فلسطين برخوردار بودند اما رژيم فعلي نظامي مصر به رهبري ژنرال «سيسي» هيچ اعتباري نزد رهبران فلسطيني ندارد. دقيق‌تر گفته باشيم حماس مي‌داند اگر «سيسي» بيش از اسراييلي‌ها از اسلامگرايان فلسطيني و حماس انزجار نداشته باشد يقينا به اندازه آنها از جريان مقاومت نفرت داشته و خواهان محو کامل آنان در نوار غزه است.

گفتن اين حرف، دردناک است اما حسني مبارک و مقامات امنيتي وي کمتر بغض و کينه نسبت به اسلامگرايان و حماس داشتند تا نظاميان فعلي حاکم بر مصر. ختم کلام اینکه ميانجي مهمي مانند مصر که هم مورد قبول اسراييلي‌ها بود هم تا حدي هواي حماس را داشت اين‌بار حضور ندارد. جاي مصر را قطر و آنکارا گرفته‌اند اما مشکل اينجاست که طرف اسراييلي نه به قطر و نه به دولت اسلامگراي اردوغان اطميناني ندارد يا دست‌کم آن اطميناني که به حسني مبارک و مقامات نظامي- امنيتي وي به عنوان رابط و ميانجي با فلسطيني‌ها داشتند، نه به قطر دارند نه به آنکارا. مي‌رسيم به ميانجي مهم ديگر: آمريکا. تلاش‌ آمريکايي‌ها تا به حال نه‌تنها هيچ آبي را نتوانسته «گرم» کند.

بنا بر دلايل پيچيده‌اي، روابط ميان اسراييلي‌ها و مقامات فعلي کاخ سفيد بسيار سرد و تيره شده است. اسراييلي‌ها مسوولان فعلي کاخ‌ سفيد، ازجمله رييس‌جمهور اوباما و به ويژه وزير خارجه، جان کري را به عنوان ميانجي بي‌طرف به شمار نمي‌آورند. حضور قطر و آنکارا در جريان مذاکرات فشرده ميانجيگري، سبب شده تا تل‌آويو رسما مقامات آمريکايي را متهم کند در تنظيم شرايط آتش‌بس و فرمول‌بندي آن، بيشتر جانب همراهي با اين دو کشور را گرفته‌اند. در نتيجه، شرايط و پيشنهادات نحوه برقراري آتش‌بس را به نفع اسراييل ندانسته و در عمل هم آن را نپذيرفته‌اند.

به علاوه اسراييلي‌ها از دولت فعلي آمريکا به واسطه آنچه به‌نظر آنان، انعطاف و اطمينان بيش‌ازحد به تهران در جريان مذاکرات هسته‌اي مي‌دانند گله‌مند بودند و حالا هم نزديکي مقامات کاخ سفيد با قطر و آمريکا بر تيرگي روابط ميان آمريکا و اسراييل افزوده است. بنابراين اين فقط غيبت مصر نيست که جريان دشوار ميانجيگري و دستيابي به يک آتش‌بس ميان اسراييل و حماس را اين بار بسيار دشوار و پيچيده کرده است.

ستون دوم ديگر ميانجيگري يعني آمريکا هم، با يک طرف منازعه يعني اسراييل، رابطه گرمي ندارد. در عين حال از اين واقعيت هم گريزي نيست شرايط فعلي نمي‌تواند خيلي دوام آورد. تا به همين‌جا هم افکار عمومي جهان به شدت عليه جنايات اسراييل موضع‌گيري کرده و بعيد به نظر مي‌رسد جريانات عاقبت‌انديش‌تر در اسراييل و آمريکا، حاضر شوند تا اين وضعيت نامطلوب - دست‌کم از نظر افکار عمومي- همچنان عليه آنها ادامه پيدا کند.

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار