شانزدهم آبان ماه 1393 آخرین روز دوران مدیریت رسمی عزتالله ضرغامی در سازمان عریض و طویل صداوسیما است؛ سازمانی که به مرور زمان آنچنان بزرگ شده که اداره امور روزانه پرسنلیاش نیز با دشواری همراه است و روحیه کارمندی رسوخ کرده که در برخی بخشهایش طی چند دهه اخیر، ابتکار عمل مدیرانش را در بسیاری از اوقات تضعیف مینماید.
به گزارش تابناک، معاونت امور مجلس و استانهای صداوسیما در دوران مدیریت علی لاریجانی بر صداوسیما، از هنگامی که خود در راس این نهاد قرار گرفت، کوشید تا رسانه ملی در دورانش جهشی بلند نسبت به گذشته داشته باشد و در این زمینه نیز حرکتهای مهمی را آغاز کرد و برخی از آنها را نیز به سرانجام رساند اما برخی اتفاقات در این دوران، کار را برای ضرغامی و همکارانش دشوار و پیچیدهتر از دوران پیشین ساخت.
ظهور شبکههای ماهوارهای فارسیزبان قدرتمند که استانداردهایشان در تولید و پخش برنامه نه تنها فرسنگها از شبکههای لسآنجلسی فراتر بود، بلکه در بسیاری از اوقات از استانداردهای تلویزیون نیز پیشی گرفته بود و این اتفاق نیز تا حدودی طبیعی بود چرا که مشخصاً بی بی سی فارسی در این زمینه از عقبه طولانی رادیوی فارسی بی بی سی و همچنین آرشیو عظیم تولیدات و تجربه بی بی سی انگلیسی برخوردار بود.
این تغییر مختصات باعث شد تا بسیاری از سیاستهای اجرایی صداوسیما تسریع شود اما در عین حال بخشی از این عملکرد نیز متاثر از رقابت شکل گرفته دیده نشد و نقدها آنچنان رو به فزونی گذاشت که کمتر نگاهی به نقاط روشن عملکرد ضرغامی و همکارانش در ده سال اخیر انداخته شد و اساساً نقد یک سویه تلویزیون به یک امر روزمره بدل گشت اما آیا واقعاً نقطه مثبتی بود که بیان شود؟ قطعاً محورهای مهمی وجود داشت و از جمله آنها، میتوان به 5 اتفاق مهم در این دوران 10 سال اشاره داشت.
اگر قرار باشد مهمترین اتفاق در این دوران را یادآور شد، باید به تغییر نظام اقتصادی سازمان صداوسیما از یک ساختار به شدت زیانده به ساختاری پرسود اشاره کرد. هرچند همچنان صداوسیما نتوانسته به نقطه سربه سری در هزینه و درآمد برسد و قرار هم نیست برسد -کما اینکه بزرگترین رسانههای مشابه همچون بیبیسی نیز به این نقطه نرسیدهاند- اما بخش عظیمی از هزینههای بالغ بر هزار میلیاردی این سازمان توسط درآمدزایی از محل جذب آگهی تامین شده است.
مشارکت مالی در تولید برنامههای صداوسیما که از زمان مدیریت علی لاریجانی آغاز شد نیز در این دوره فراگیر گشت و مشخصاً بخش وسیعی از برنامههای تلویزیون از طریق مشارکت تولید شد، به گونهای که برخی برنامههای اتفاقاً پربیننده نه تنها برای تلویزیون هزینهای نداشت، بلکه بخشی از درآمدهای شبکهها را در چند سال اخیر از طریق همین مشارکت مالی بخش خصوصی و دولتی تامین میکرد که در نوع خود اتفاق منحصر به فردی بود.
به روزرسانی و گسترش زیرساختهای رسانه ملی از دیگر اتفاقات مهمی بود که در چند سال اخیر افتاد و هزینههای بسیار بالایی برای سازمان صداوسیما در پی داشت. در واقع بخش اعظمی از بودجه مصوب دولتی و همچنین درآمدهای این سازمان صرف تغییر زیرساختهای این سازمان شد که در ابتدا در قالب دیجیتالی شدن شبکههای تلویزیونی نمود عینی یافت و در ادامه نیز با راه اندازی شبکه HD بر روی همان زیرساختها، مشخص شد که ساختار با چه تغییرات جدی مواجه شده است.
این به روزرسانی طبیعتاً تنها در تغییر و نصب فرستندههای دیجیتال در سراسر کشور محدود نبود و تمامی بخشهای سخت افزاری سازمان صداوسیما از دوربینها گرفته تا سیستمهای پخش، باید از آنالوگ به کیفیت HD ارتقاء مییافتند؛ کیفیتی که البته هنوز در این مرحله امکان پخشش برای همه شبکهها فراهم نیست اما در بخش تولید، زیرساخت لازم برایش فراهم شده و برنامه سازی با این کیفیت پی گرفته میشود.
نگاه توسعه محور در رادیو و تلویزیون و افزایش قابل توجه تعداد شبکههای رادیویی و تلویزیون که از دوران لاریجانی آغاز شده بود، در دوره ضرغامی تقویت شد و در این میان آنچه محل تامل است، تخصصی شدن شبکهها در مسیر گسترش شبکهها است؛ اتفاقی که باعث شد تا بسیاری از مردم بر روی شبکههای مورد علاقه شان تمرکز کنند و برخی از این شبکهها نظیر شبکه ورزش، شبکه نسیم و شبکه نمایش توانستند رشد بسیار سریعی در جذب مخاطب داشته باشند، هرچند برخی شبکهها نیز توفیق مورد انتظار را از آن خویش نساختند.
هرچند در خصوص توسعه کمی تلویزیون نقدهای جدی وجود دارد و مهمترین نقد نیز به سطح کیفی این شبکههای نوظهور باز میگردد اما واقعیت آن است که به هر شکل، همین ایجاد شبکهها - علی رغم مقدمات بسیار پیچیدهای که این بخش دارد - نیز یک فرصت است که در آینده با تکمیل زیرساختهای عظیم اصلی، میتوان بخش اعظم بودجه را صرف تولیدات کیفی برای این شبکهها کرد و در واقع ضرغامی فضای آمادهای را برای جانشینش فراهم کرده تا در ده سال آینده، کیفیت این شبکهها نیز به نقطه مطلوب برسد.
اگر زیرساخت های دوره خاتمی که ریاست صداسیما با اقای لاریجانی نبود اقای زرغامی همین یک تکه موکتی هم که زیپایش هست نبود .
اضافه کردن شبکه وقتی پول یا مفت دردسترس باشد کار هرننه قمری است امروزه تکنولوژی این وابزاربرپائی این شامورتی بازیها همان سخت افزار باشددرقوطی هرعطاری فراوان پیدامیشود که اگر ازاقای ضرغامی بهتر نتوانند راه بیاندازند مثل ایشان را میتوانند .اصل کاری نرم افزار انست که شامل مدیران آگاه دانا مدیر ومدبر با سعه صدر ومستقل ونیروی انسانی هنرمند هنرشناس جامعه شناس سیاست شناس نه سیاست بازهوچی افرادیکه هنر جذب مخاطب رادارند نه فریب مخاطب متخصصان امور اقوام وادیان مردم شناس ومردم دوست وطنخواه وطندوست هرگاری اهلیت میخواهد بازورو فریب ونیرنگ نمیشود اگرهم بشود میشود همین ایا یک بار ازخود پرسیده ایم که چرا فی المثل دربعضی از جبهه ها ورشته ها ماتوانتسته ایم درعرصه بین الملل بدرخشیم چرا حماسه معجزه اسای 8سال دفاع مقدس را درمقابل دشمنان شرقی وغربی وارتجاع منطقه ای بمنصه ظهوررساندیم یا درصحنه های ورزشی دربعضی رشته ها سرامد جهان شدیم ویا ربعضی از فنون وتکنولوژی صاحب اسم ورسمی شدیم جواب خیلی ساده است درهمه ان صحنه ها حریفان اهل فن وکارامد را به مصاف حریف فرستادیم اما چرا در مسئله تبلیغات ومبارزه با تهاجم تبلیغاتی دشمن همیشه شکست خورده عقب نشینی کردیم بخاطر اینکه اهلش را به معرکه راه ندادیم و چون مرغ ما یک پادارد نشده که بشه بودورکی واردر اگرتونمی پسندی تغییر ده قضارا ( یا غذا را )