طنز/ آی رئیس دولت تدبیر و امید!
ندارد وعد ه هایت جای تردید
رئیس دولت تدبیر و امید
فقط قدری ازت دلگیر هستم
نگویی بنده بی تقصیر هستم
ببین محمود رفت امّا کماکان
همان وضع بد است و نا به سامان
ببین ما باز هم داریم مشکل
چه شد آن حرف های خوب و خوشگل؟!
ببین بیداد کرده است این تورم
در ایلام و بم و شهر ری و قم
چه تلخ و بی نمک شد شعر بنده
قبول این انتقاداتم چَرنده!
بیا پس با زبان بی زبانی
بگویم من برایت داستانی
دو روز پیش بودم بنده مهمان
به صرف خوردن مرغ و فسنجان
به قدری میزبانم بود با حال
که تا کردم سلام و حال و احوال
بدون صحبت و حرفی دویدند
غذا را داخل ظرفی کشیدند
غذا با بَه بَه و چَه چَه شروع شد
ولی بین غذا اَه اَه شروع شد
به قدری این غذا بد بود و ناجور
شد آن شب اشتهای جمع مان کور
یکی از بین مهمانان به خنده
به صاحب خانه گفت: افسوس بنده،
سر دیگ غذا حاضر نبودم
به طرز پخت تان ناظر نبودم
که هر کس دست پختم را چشیده
مثالش را در این دنیا ندیده
خلاصه بس که توی جمع این مرد
به این شکل از خودش تعریف می کرد
که مهمانان گشنه با هیاهو
دویدند از همه وَر جانب او
که حالا این شما این گوی و میدان
برای ما بپز مرغ و فسنجان
حدود پنج-شش ساعت زمان بُرد
که آن آقا غذا را پخت و آوُرد
چنان با اشتیاق آن جمع مهمان
فرو رفتند در دیگ فسنجان،
که گویی چند سالی گُشنه هستند
فقط دیگ غذا را می پرستند
ولی تا مزه آن را چشیدند
همه با دلخوری پا پس کشیدند
که این هم مثل قبلی زهر مار است
د ِآخر پس کجا اشکال کار است؟!
یکی از آن میان گفت: ای رفیقان
ندارد عیب این مرغ و فسنجان
نگویید آشپز ، ایراد کار است
که مشکل تلخی رُبّ انار است!
رئیس دولت محبوب مردم
در این اوضاع سخت و پر تلاطم،
بلی ما نیز آگاهیم و هوشیار
که خیلی کارتان سخت است و دشوار
بلی قطعاً حکایت بود بی ربط
که من خود کرده ام با دوستان شرط ،
شما با هوشمندی و درایت
شوی پیروز میدان در نهایت
نماند تا ابد اوضاع همچین
شود ربّ انار تلخ ، شیرین
بیا پس راهکارت را بیان کن
کلید حلّ مشکل را عیان کن!
سامان میرزائی - بوشهر
کیوان
دمش گرم
بازار باشه...
ناشناس
سامان جان همون بوشهر خودموني عمو آره هههههه
ناشناس
پاچه خواري در حد لاليگا.............
شیراز
به دوستان توصیه می کنم کتاب چگونه با کامنت های بی سرو ته و بی ربط خود روی اعصاب دیگران ویولون نوازی کنیم نوشته ویلیام بوشهراف را حتما مطالعه کنند
طنز/ آی رئیس دولت تدبیر و امید!
ندارد وعد ه هایت جای تردید
رئیس دولت تدبیر و امید
فقط قدری ازت دلگیر هستم
نگویی بنده بی تقصیر هستم
ببین محمود رفت امّا کماکان
همان وضع بد است و نا به سامان
ببین ما باز هم داریم مشکل
چه شد آن حرف های خوب و خوشگل؟!
ببین بیداد کرده است این تورم
در ایلام و بم و شهر ری و قم
چه تلخ و بی نمک شد شعر بنده
قبول این انتقاداتم چَرنده!
بیا پس با زبان بی زبانی
بگویم من برایت داستانی
دو روز پیش بودم بنده مهمان
به صرف خوردن مرغ و فسنجان
به قدری میزبانم بود با حال
که تا کردم سلام و حال و احوال
بدون صحبت و حرفی دویدند
غذا را داخل ظرفی کشیدند
غذا با بَه بَه و چَه چَه شروع شد
ولی بین غذا اَه اَه شروع شد
به قدری این غذا بد بود و ناجور
شد آن شب اشتهای جمع مان کور
یکی از بین مهمانان به خنده
به صاحب خانه گفت: افسوس بنده،
سر دیگ غذا حاضر نبودم
به طرز پخت تان ناظر نبودم
که هر کس دست پختم را چشیده
مثالش را در این دنیا ندیده
خلاصه بس که توی جمع این مرد
به این شکل از خودش تعریف می کرد
که مهمانان گشنه با هیاهو
دویدند از همه وَر جانب او
که حالا این شما این گوی و میدان
برای ما بپز مرغ و فسنجان
حدود پنج-شش ساعت زمان بُرد
که آن آقا غذا را پخت و آوُرد
چنان با اشتیاق آن جمع مهمان
فرو رفتند در دیگ فسنجان،
که گویی چند سالی گُشنه هستند
فقط دیگ غذا را می پرستند
ولی تا مزه آن را چشیدند
همه با دلخوری پا پس کشیدند
که این هم مثل قبلی زهر مار است
د ِآخر پس کجا اشکال کار است؟!
یکی از آن میان گفت: ای رفیقان
ندارد عیب این مرغ و فسنجان
نگویید آشپز ، ایراد کار است
که مشکل تلخی رُبّ انار است!
رئیس دولت محبوب مردم
در این اوضاع سخت و پر تلاطم،
بلی ما نیز آگاهیم و هوشیار
که خیلی کارتان سخت است و دشوار
بلی قطعاً حکایت بود بی ربط
که من خود کرده ام با دوستان شرط ،
شما با هوشمندی و درایت
شوی پیروز میدان در نهایت
نماند تا ابد اوضاع همچین
شود ربّ انار تلخ ، شیرین
بیا پس راهکارت را بیان کن
کلید حلّ مشکل را عیان کن!
سامان میرزائی - بوشهر
دمش گرم
بازار باشه...
سامان جان همون بوشهر خودموني عمو آره هههههه
پاچه خواري در حد لاليگا.............
به دوستان توصیه می کنم کتاب چگونه با کامنت های بی سرو ته و بی ربط خود روی اعصاب دیگران ویولون نوازی کنیم نوشته ویلیام بوشهراف را حتما مطالعه کنند