ادبيات کارتري باراک اوباما
پارسینه: آمريکايي ها با فشارهاي اخير از جمله تمديد تحريم هاي گذشته و نيز تکاپو براي تحريم هاي جديد تلاش مي کنند فرضيه مردود خود که تحريم ها ايران را پاي ميزمذاکره آورد دوباره در جايي ديگر بيازمايد.
اميرحسين يزدان پناه در یادداشت روز خراسان نوشت:
باراک اوباما سال گذشته وقتي در مجمع عمومي سازمان ملل سخنراني مي کرد، از سال ها بي اعتمادي ايرانيان به دولت آمريکا سخن گفت: «اين بي اعتمادي ريشه هاي عميقي دارد. ايراني ها از قديم در مورد تاريخ دخالت هاي آمريکا در امور خود و نقش آمريکا در سرنگوني دولت (مصدق) در دوران جنگ سرد شکايت داشته اند.» اين حرف هاي اعترافي البته آن روز مصاديق زيادي از علت بي اعتمادي ايراني ها به دولت فعلي آمريکا را در خود نداشت. اين مجال اندک هم فرصت ارائه اين علت ها نيست اما واقعيت اين است که آن روز اوباما از نقش خودش در 5 سال فضاسازي اقتصادي و سياسي عليه ايران سخن نگفت و تلاش کرد همه چيز را به گذشته حواله دهد. غافل از اين که او هم همان گذشته اي که از روزهاي آغاز پيروزي انقلاب اسلامي، در زمان «جيمي کارترِ» دموکرات عليه ايران آغاز شده است را عليه ايران ادامه داده است، آن هم نه با ادبيات جديد که با همان ادبيات و همان رويکرد 35 سال پيش. مانند نامه اي که بامداد پنج شنبه به کنگره آمريکا فرستاد و فرمان اجراي قانون وضع شرايط اضطراري اقتصادي بين المللي عليه ايران که از 35 سال پيش اجرا شده است را براي يک سال ديگر تمديد کرد.
اين نامه در شرايطي صادر مي شود که از يک طرف تا پايان ضرب الاجل توافق جامع هسته اي حدود يک هفته ديگر زمان باقي است و از طرف ديگر از سال گذشته و پس از توافق ژنو 5، اين نخستين بار است که تحريم هاي 35 ساله عليه ايران تمديد مي شود. با اين حال مهم تر از اين ابعاد، نوع نگاه اوباما به ايران در نامه خود به کنگره پس از يک سال مذاکره مستقيم با ايران و لبخندهايي است که از تعامل گراترين دولت ايران ديده است: «از آن جايي که برخي اقدامات و سياست هاي دولت ايران با منافع آمريکا در منطقه مخالف است و براي امنيت ملي، سياست خارجي و اقتصاد آمريکا تهديدي غير متعارف و جدي است، وضعيت اضطراري در قبال ايران و تحريم هاي جامع عليه اين کشور ادامه خواهد يافت.»
اين جملات همان جملاتي است که 35 سال پيش کارتر در نامه خود به کنگره وقت براي تصويب قانون اختيار وضع شرايط اضطراري اقتصادي عليه ايران به کار برده بود: «ايران تهديدي فوق العاده و غيرعادي را متوجه امنيت ملي، سياست خارجي و اقتصاد ايالات متحده مي کند.» مقايسه اين ۲ جمله که يکي ۳۵ سال پيش در ماه هاي اول پس از پيروزي انقلاب اسلامي نوشته شده و ديگري پس از يک سال مذاکره مستقيم ايران و آمريکا مقابل دوربين هاي خبري، نشان مي دهد که دولت اوباما، ايران را «تهديد جدي» براي امنيت ملي خود مي داند بدون آن که نشانه هايي از تعديل در اين نگاه حتي پس از يک سال مذاکره مستقيم و حتي گفت وگوي تلفني دو رئيس جمهور ايجاد شده باشد. همچنين تمديد اين قانون در شرايطي که مذاکرات به برهه حساس و سرنوشت ساز خود رسيده است نشان مي دهد که آمريکا حتي در اين برهه حساس نيز حاضر نيست روال خود را تغيير دهد و لااقل در متن نامه تمديد اشاره اي به مذاکرات و ضرب الاجل پيش رو کند.
از ديگر سو تمديد اين قانون و تحريم هاي ۳۵ ساله عليه ايران در شرايط کنوني نشان دهنده تلاش آمريکا براي تحت فشار قرار دادن ايران در فاصله يک هفته تا تصميم گيري براي توافق جامع است، به خصوص اين که شنيده ها از مذاکرات هفته گذشته در مسقط نشان مي دهد که اوباما در مهم ترين موضوع مطرح در مذاکرات، يعني لغو تحريم ها، همچنان پاي حرف خود ايستاده و مي خواهد فعلاً با «تعليق» تحريم ها و نه «لغو» آن ها، همه چيز را به آينده و به کنگره اين کشور حواله دهد، حواله اي که ۱۲۰ يا ۱۸۰ روز ديگر بايد نقد شود در حالي که فضاي کنگره در شرايط کنوني که به دنبال تحريم هاي جديد است نشان مي دهد که حتي نمي توان به اعتماد کردن به آن فکر کرد.
آمريکايي ها با فشارهاي اخير از جمله تمديد تحريم هاي گذشته و نيز تکاپو براي تحريم هاي جديد تلاش مي کنند فرضيه مردود خود که تحريم ها ايران را پاي ميزمذاکره آورد دوباره در جايي ديگر بيازمايد؛ در لحظات پاياني توافق جامع. جايي که مدت هاست آمريکايي ها مي گويند ايران در لحظه آخر تصميم هاي سخت مي گيرد. در اين شرايط البته پاسخ هاي صريح دکتر روحاني رئيس جمهور کشورمان به زياده خواهي هاي آمريکا در مذاکرات، و نيز اشاره وي به تجربه آموزي ايران از تحريم هاي غرب نشان مي دهد که تيم هسته اي ايران نيز مقابل اين فشارها و زياده خواهي ها ايستاده است و با اتکا به حمايت ملي و قدرت منطقه اي ايران، تلاش مي کند آمريکا را مجبور به پذيرش «توافقي متوازن» کند.
باراک اوباما سال گذشته وقتي در مجمع عمومي سازمان ملل سخنراني مي کرد، از سال ها بي اعتمادي ايرانيان به دولت آمريکا سخن گفت: «اين بي اعتمادي ريشه هاي عميقي دارد. ايراني ها از قديم در مورد تاريخ دخالت هاي آمريکا در امور خود و نقش آمريکا در سرنگوني دولت (مصدق) در دوران جنگ سرد شکايت داشته اند.» اين حرف هاي اعترافي البته آن روز مصاديق زيادي از علت بي اعتمادي ايراني ها به دولت فعلي آمريکا را در خود نداشت. اين مجال اندک هم فرصت ارائه اين علت ها نيست اما واقعيت اين است که آن روز اوباما از نقش خودش در 5 سال فضاسازي اقتصادي و سياسي عليه ايران سخن نگفت و تلاش کرد همه چيز را به گذشته حواله دهد. غافل از اين که او هم همان گذشته اي که از روزهاي آغاز پيروزي انقلاب اسلامي، در زمان «جيمي کارترِ» دموکرات عليه ايران آغاز شده است را عليه ايران ادامه داده است، آن هم نه با ادبيات جديد که با همان ادبيات و همان رويکرد 35 سال پيش. مانند نامه اي که بامداد پنج شنبه به کنگره آمريکا فرستاد و فرمان اجراي قانون وضع شرايط اضطراري اقتصادي بين المللي عليه ايران که از 35 سال پيش اجرا شده است را براي يک سال ديگر تمديد کرد.
اين نامه در شرايطي صادر مي شود که از يک طرف تا پايان ضرب الاجل توافق جامع هسته اي حدود يک هفته ديگر زمان باقي است و از طرف ديگر از سال گذشته و پس از توافق ژنو 5، اين نخستين بار است که تحريم هاي 35 ساله عليه ايران تمديد مي شود. با اين حال مهم تر از اين ابعاد، نوع نگاه اوباما به ايران در نامه خود به کنگره پس از يک سال مذاکره مستقيم با ايران و لبخندهايي است که از تعامل گراترين دولت ايران ديده است: «از آن جايي که برخي اقدامات و سياست هاي دولت ايران با منافع آمريکا در منطقه مخالف است و براي امنيت ملي، سياست خارجي و اقتصاد آمريکا تهديدي غير متعارف و جدي است، وضعيت اضطراري در قبال ايران و تحريم هاي جامع عليه اين کشور ادامه خواهد يافت.»
اين جملات همان جملاتي است که 35 سال پيش کارتر در نامه خود به کنگره وقت براي تصويب قانون اختيار وضع شرايط اضطراري اقتصادي عليه ايران به کار برده بود: «ايران تهديدي فوق العاده و غيرعادي را متوجه امنيت ملي، سياست خارجي و اقتصاد ايالات متحده مي کند.» مقايسه اين ۲ جمله که يکي ۳۵ سال پيش در ماه هاي اول پس از پيروزي انقلاب اسلامي نوشته شده و ديگري پس از يک سال مذاکره مستقيم ايران و آمريکا مقابل دوربين هاي خبري، نشان مي دهد که دولت اوباما، ايران را «تهديد جدي» براي امنيت ملي خود مي داند بدون آن که نشانه هايي از تعديل در اين نگاه حتي پس از يک سال مذاکره مستقيم و حتي گفت وگوي تلفني دو رئيس جمهور ايجاد شده باشد. همچنين تمديد اين قانون در شرايطي که مذاکرات به برهه حساس و سرنوشت ساز خود رسيده است نشان مي دهد که آمريکا حتي در اين برهه حساس نيز حاضر نيست روال خود را تغيير دهد و لااقل در متن نامه تمديد اشاره اي به مذاکرات و ضرب الاجل پيش رو کند.
از ديگر سو تمديد اين قانون و تحريم هاي ۳۵ ساله عليه ايران در شرايط کنوني نشان دهنده تلاش آمريکا براي تحت فشار قرار دادن ايران در فاصله يک هفته تا تصميم گيري براي توافق جامع است، به خصوص اين که شنيده ها از مذاکرات هفته گذشته در مسقط نشان مي دهد که اوباما در مهم ترين موضوع مطرح در مذاکرات، يعني لغو تحريم ها، همچنان پاي حرف خود ايستاده و مي خواهد فعلاً با «تعليق» تحريم ها و نه «لغو» آن ها، همه چيز را به آينده و به کنگره اين کشور حواله دهد، حواله اي که ۱۲۰ يا ۱۸۰ روز ديگر بايد نقد شود در حالي که فضاي کنگره در شرايط کنوني که به دنبال تحريم هاي جديد است نشان مي دهد که حتي نمي توان به اعتماد کردن به آن فکر کرد.
آمريکايي ها با فشارهاي اخير از جمله تمديد تحريم هاي گذشته و نيز تکاپو براي تحريم هاي جديد تلاش مي کنند فرضيه مردود خود که تحريم ها ايران را پاي ميزمذاکره آورد دوباره در جايي ديگر بيازمايد؛ در لحظات پاياني توافق جامع. جايي که مدت هاست آمريکايي ها مي گويند ايران در لحظه آخر تصميم هاي سخت مي گيرد. در اين شرايط البته پاسخ هاي صريح دکتر روحاني رئيس جمهور کشورمان به زياده خواهي هاي آمريکا در مذاکرات، و نيز اشاره وي به تجربه آموزي ايران از تحريم هاي غرب نشان مي دهد که تيم هسته اي ايران نيز مقابل اين فشارها و زياده خواهي ها ايستاده است و با اتکا به حمايت ملي و قدرت منطقه اي ايران، تلاش مي کند آمريکا را مجبور به پذيرش «توافقي متوازن» کند.
ارسال نظر