سختگیری در به فرزندی گرفتن کودکان، آری یا خیر؟
پارسینه: کودک است و معصوم.آنقدر شیرین است که می تواند دل هر آدمی را نرم کند و عشق را در آن زنده کند.4 ساله است با موهای طلایی و چشمان مشکی. اسمش را با لهجه ای شیرین و کودکانه می گوید:آمنه.
پارسینه: کودک است و معصوم.آنقدر شیرین است که می تواند دل هر آدمی را نرم کند و عشق را در آن زنده کند.4 ساله است با موهای طلایی و چشمان مشکی. اسمش را با لهجه ای شیرین و کودکانه می گوید:آمنه.
نگاه پر مهر زنی جوان در نگاهش قفل شده است. زنی 29 ساله که بعد از 5 سال تلاش متوجه شده هرگز باردار نخواهد شد.ماهرخ که از نعمت مادر شدن محروم است به خبرنگار شهر خبر می گوید: به امید دختر دار شدن به شیرخوارگاه آمنه آمده است اما قوانین برای به فرزند خواندگی گرفتن سخت است.
او می گوید: به امید گرفتن طفلی شیر خوار که هنوز متوجه نیست پدر و مادرش رهایش کردند به شیرخوارگاه آمده اما با دیدن آمنه دوست دارد او دخترش باشد.
ماهرخ تاکید می کند: قوانین برای به فرزندی گرفتن کودکان از بهزیستی بسیار سخت گیرانه است.به عنوان مثال چون هم من و هم همسرم زیر 30 سال هستیم با وجود داشتن گواهی ناباروری برای به فرزندی گرفتن آمنه به مشکل برخوردیم.
به گزارش شهر خبر، او ادامه می دهد: از طرفی ترجیح اکثر خانواده های بی فرزند ، به فرزندی گرفتن نوزادان و کودکان زیر یک سال است اما عملا موفقیت در این خصوص حاصل نمی شود.البته وضعیت مالی هم مهم است که خدا را شکر برای ما ایجاد اشکال نمی کند اما برای خیلی ها می تواند مساله ساز باشد.
این زن مشتاق مادر بودن در پایان به شهر خبر می گوید: در پرونده آمنه آمده که او را جلوی درب یک مسجد در همین حوالی پیدا کرده اند و به بهزیستی سپرنده اند.من مطمئنم مادر او در شرایط سختی این کار را انجام داده و شاید هم در قید حیات نبوده است اما در هر حال گذشته آمنه برایم مهم نیست می خواهم آینده اش را بسازم.آینده خودم را بسازم.
در هر حال این زن با حس مادری قوی مانند هزاران زن دیگر در ایران مشتاق مادری کردن است و شاید اگر قوانین کمی ساده تر باشد امثال ماهرخ ها ، آمنه های بیشتری را به فرزندی بپذیرند تا کودکان بی سرپرست هم در خانه ای امن بزرگ شود و خانواده داشتن را حس کنند.
قانون فرزندخواندگی در ایران
اولین قانون حمایت از کودکان بی سرپرست در سال 1353 در مجلس تصویب شد.قانونی که به نظر می رسید کاستی های بسیار دارد تا جایی که در اسفند ۱۳۸۷ با این ادعا که قانون مصوب ۱۳۵۳ بعد از گذشت ۳۵ سال با تغییرات و نیازهای جامعه سازگار نیست، اصلاحاتی به مجلس ارائه شد.
این قانون جدید فرزندخواندگی البته پس از چندین سال کار کارشناسی و کش و قوسهای فراوان و تغییرات زیاد مردادماه گذشته به تصویب رسید، دارای مفاد و بخشهای زیادی بود که در بسیاری موارد به نفع فرزندان تحت پوشش سازمان بهزیستی است و باعث میشود امکان واگذاری برای تعداد بیشتری از کودکان فراهم شود.
به عنوان مثال با قانون مصوب ۱۳۵۳ واگذاری سرپرستی تنها ۱۵ درصد کودکانی که در مراکز بهزیستی نگهداری میشدند، ممکن بود. لایحه تقدیمی دولت قرار بود که امکان سرپرستی بیش از ۵۰ درصد کودکان بهزیستی را فراهم کند و فرایند فرزندخواندگی را تسهیل کند.
تابعیت و محل اقامت افراد فرزندپذیر نخستین مسئلهای است که توجه به آن ضروری است. طبق ماده ۱ قانون مصوب ۱۳۵۳، هر فرد مقیم ایران، حتی اگر تابعیت ایران نداشته باشد، میتواند تقاضای سرپرستی کودکی را بکند.
اما ایرانیان مقیم خارج از ایران امکان فرزندپذیری نداشتند. به عبارت دیگر، در قانون مصوب ۱۳۵۳ اقامت در ایران نسبت به تابعیت اولویت داشته است. لایحه دولت امکان فرزندپذیری را برای ایرانیان مقیم خارج از ایران نیز فراهم کرد. در عین حال سپردن سرپرستی کودکان به خارجیان مقیم ایران را در صورتی که متقاضی ایرانی وجود نداشته باشد، ممکن میدانست. اما مجلس سپردن سرپرستی کودکان به افراد خارجی را به صواب ندانسته و آن را حذف کرد. به این ترتیب، در نهایت سپردن سرپرستی کودکان به اتباع ایرانی محدود شد. با این تغییر، تابعیت ایرانی داشتن به اقامت در ایران اولویت یافت.
در قانون مصوب ۱۳۵۳ تنها زن و شوهر بدون فرزند میتوانستند تقاضای فرزندپذیری کنند اما در لایجه دولت به زنان بدون شوهر و زن و شوهر دارای فرزند نیز اجازه تقاضای سرپرستی کودکان داده شد. با وجود مخالفت برخی نمایندگان مجلس، پیشنهاد دولت رای آورد. لازم به یادآوری است که زنان بدون شوهر تنها میتوانند سرپرستی دختران را به عهده بگیرند.
وسعت بخشیدن دامنهی فرزندپذیری به زنان بدون شوهر و زن و مرد دارای فرزند از نکات مثبت قانون جدید فرزندخواندگی است.
اما به ازای هر کودکی که سرپرستی آن قابل واگذاری است، ۸ زوج متقاضی وجود دارد. بنابراین به نظر میرسد اجازه فرزندپذیری به دیگر خانوادهها در اولویت بعدی فقط روی کاغذ معنا داشته باشد و تغییری واقعی در وضعیت کودکان بدون سرپرست و بدسرپرست ایجاد نکند.
اما اگر به آمارهای تکمیلی مراجعه کنیم، اثر مثبت آن روشن خواهد شد. اکثر زن و شوهرهای فاقد فرزند خواهان سرپرستی کودکان زیر ۱ سال هستند.
تجربهی بزرگ کردن نوزاد، پنهان کردن فرزندخواندگی از دیگران و … از جمله دلایلی است که این امر را باعث شده است. این رفتار خانوادههای فرزندپذیر کودکان بسیاری را از تجربهی زندگی در خانواده محروم کرده است. زنان بدون شوهر و زن و شوهر دارای فرزند این دغدغهها را ندارند و این موضوع برای کودکانی که هر ماه عمرشان به معنای از دست رفتن فرصت زندگی در خانواده است، امیدبخش است.
در هر حال، از سال گذشته تاکنون که این قانون به تصویب رسیده کمیتههای مختلف مشغول تدوین راهکارهای اساسی برای اجرایی شدن آن هستند که یکی از آنها ثبتنام اصلی والدین در شناسنامه کودک است که باید با همکاری چندین سازمان انجام شود که البته به گفته مسئولان سازمان بهزیستی مراحل پایانی را میگذراند.
انتقاد به سختگیری ها
به تازگی اما حجتالاسلام موسوی رئیس شعبه 45 دادگاه عمومی انقلاب تهران با انتقاد از سختگیری ها برای فرزندخواندگی گفته: قرار نیست هر کسی که پول دارد کودکی را به فرزندی قبول کند. به همین جهت بهزیستی باید تنگنظریاش را در بحث فرزندخواندگی کنار بگذارد.
او تاکید کرده: هدف اصلی فرزندخواندگی تامین منافع مادی و معنوی کودکان بیسرپرست است.
او با اشاره به اینکه قانون حمایت از کودکان بیسرپرست در تاریخ 29 اسفند 1353 با 17 ماده به تصویب رسید، گفته: این قانون در کشور ما سابقه طولانی دارد و قانون جدید به نوعی قانون قدیمی را گسترش داده است.
حجتالاسلام موسوی همچنین تذکر داده: فرزندخواندگی موجب ارث بردن فرزند از والدین نمیشود و بعد از فوت والدین فرزند هیچ ارثی نمیبرد اما متاسفانه دوستان ما در سازمان بهزیستی آنقدر روی موضوع ارث بردن حساسیت نشان دادند که خانوادهها کلا از گرفتن فرزند پشیمان میشوند.
او در پایان گفته: بر اساس قانون زن و شوهری که صاحب اولاد نیستند، زن و شوهری که صاحب اولاد هستند اما بچه میخواهند و خانمهای مجردی که 30 سال به بالا دارند میتوانند کودکی را به فرزندخواندگی بپذیرند.
نظر یک جامعه شناس در باره فرزند خواندگی
دکتر محمد سالم، جامعه شناس و استاد دانشگاه اما در این خصوص به شهر خبر می گوید: درست است که قوانین فرزندخواندگی سختگیرانه است اما بهزیستی هر چند کودکان را از سر راه آورده اما قرار نیست به آنها به عنوان موجودی سربار نگاه کند که تا کسی آمد دست کودک را در دستش بگذارد.
این جامعه شناس ادامه می دهد: هر چند من معتقدم برای خانواده هایی که بعد از مشاوره تاکید شده شرایط نگهداری از فرزند را دارند نباید سختگیری مالی کرد و آنها را دچار کاغذ بازی کرد اما در هر حال بسیاری از موارد دیده شده که کودکانی که به فرزندخواندگی گرفته می شوند از سوی خانواده ها رها شدند و از نظر روحی به مشکل خوردند.
این استاد دانشگاه تاکید می کند:برای همین است که یكی از مراحل اصلی كار فرزندخواندگی، مشاوره قبل از فرزندپذیری است؛ یعنی قبل از تشكیل كمیته فرزندخواندگی زن و شوهر باید در این جلسات مشاوره شركت كنند و نتیجه آن در پرونده درج شود. بعد از آن پرونده به كمیته فرزندخواندگی میرود و چنانكه تصمیم كمیته مثبت باشد در فهرست نوبت قرار میگیرند.
سالم در پاسخ به این سوال که کودک در پرورشگاه بماند بهتر است یا در یک خانواده با شرایط بد، می گوید: کودک انسان است.حس دارد و برای این که بی سرپرست شده نباید برای او بین بد و بدتر انتخاب کرد. در پرورشگاه ماندن و یک عمر سرکوفت خوردن در خانه ای که کودک را تحت احساسات آنی قبول کرده هر دو بد است. به نظر من ماندن در پرورشگاه میان افرادی که لااقل شرایط کودک را دارند در بسیاری موارد بهتر است.
نگاه پر مهر زنی جوان در نگاهش قفل شده است. زنی 29 ساله که بعد از 5 سال تلاش متوجه شده هرگز باردار نخواهد شد.ماهرخ که از نعمت مادر شدن محروم است به خبرنگار شهر خبر می گوید: به امید دختر دار شدن به شیرخوارگاه آمنه آمده است اما قوانین برای به فرزند خواندگی گرفتن سخت است.
او می گوید: به امید گرفتن طفلی شیر خوار که هنوز متوجه نیست پدر و مادرش رهایش کردند به شیرخوارگاه آمده اما با دیدن آمنه دوست دارد او دخترش باشد.
ماهرخ تاکید می کند: قوانین برای به فرزندی گرفتن کودکان از بهزیستی بسیار سخت گیرانه است.به عنوان مثال چون هم من و هم همسرم زیر 30 سال هستیم با وجود داشتن گواهی ناباروری برای به فرزندی گرفتن آمنه به مشکل برخوردیم.
به گزارش شهر خبر، او ادامه می دهد: از طرفی ترجیح اکثر خانواده های بی فرزند ، به فرزندی گرفتن نوزادان و کودکان زیر یک سال است اما عملا موفقیت در این خصوص حاصل نمی شود.البته وضعیت مالی هم مهم است که خدا را شکر برای ما ایجاد اشکال نمی کند اما برای خیلی ها می تواند مساله ساز باشد.
این زن مشتاق مادر بودن در پایان به شهر خبر می گوید: در پرونده آمنه آمده که او را جلوی درب یک مسجد در همین حوالی پیدا کرده اند و به بهزیستی سپرنده اند.من مطمئنم مادر او در شرایط سختی این کار را انجام داده و شاید هم در قید حیات نبوده است اما در هر حال گذشته آمنه برایم مهم نیست می خواهم آینده اش را بسازم.آینده خودم را بسازم.
در هر حال این زن با حس مادری قوی مانند هزاران زن دیگر در ایران مشتاق مادری کردن است و شاید اگر قوانین کمی ساده تر باشد امثال ماهرخ ها ، آمنه های بیشتری را به فرزندی بپذیرند تا کودکان بی سرپرست هم در خانه ای امن بزرگ شود و خانواده داشتن را حس کنند.
قانون فرزندخواندگی در ایران
اولین قانون حمایت از کودکان بی سرپرست در سال 1353 در مجلس تصویب شد.قانونی که به نظر می رسید کاستی های بسیار دارد تا جایی که در اسفند ۱۳۸۷ با این ادعا که قانون مصوب ۱۳۵۳ بعد از گذشت ۳۵ سال با تغییرات و نیازهای جامعه سازگار نیست، اصلاحاتی به مجلس ارائه شد.
این قانون جدید فرزندخواندگی البته پس از چندین سال کار کارشناسی و کش و قوسهای فراوان و تغییرات زیاد مردادماه گذشته به تصویب رسید، دارای مفاد و بخشهای زیادی بود که در بسیاری موارد به نفع فرزندان تحت پوشش سازمان بهزیستی است و باعث میشود امکان واگذاری برای تعداد بیشتری از کودکان فراهم شود.
به عنوان مثال با قانون مصوب ۱۳۵۳ واگذاری سرپرستی تنها ۱۵ درصد کودکانی که در مراکز بهزیستی نگهداری میشدند، ممکن بود. لایحه تقدیمی دولت قرار بود که امکان سرپرستی بیش از ۵۰ درصد کودکان بهزیستی را فراهم کند و فرایند فرزندخواندگی را تسهیل کند.
تابعیت و محل اقامت افراد فرزندپذیر نخستین مسئلهای است که توجه به آن ضروری است. طبق ماده ۱ قانون مصوب ۱۳۵۳، هر فرد مقیم ایران، حتی اگر تابعیت ایران نداشته باشد، میتواند تقاضای سرپرستی کودکی را بکند.
اما ایرانیان مقیم خارج از ایران امکان فرزندپذیری نداشتند. به عبارت دیگر، در قانون مصوب ۱۳۵۳ اقامت در ایران نسبت به تابعیت اولویت داشته است. لایحه دولت امکان فرزندپذیری را برای ایرانیان مقیم خارج از ایران نیز فراهم کرد. در عین حال سپردن سرپرستی کودکان به خارجیان مقیم ایران را در صورتی که متقاضی ایرانی وجود نداشته باشد، ممکن میدانست. اما مجلس سپردن سرپرستی کودکان به افراد خارجی را به صواب ندانسته و آن را حذف کرد. به این ترتیب، در نهایت سپردن سرپرستی کودکان به اتباع ایرانی محدود شد. با این تغییر، تابعیت ایرانی داشتن به اقامت در ایران اولویت یافت.
در قانون مصوب ۱۳۵۳ تنها زن و شوهر بدون فرزند میتوانستند تقاضای فرزندپذیری کنند اما در لایجه دولت به زنان بدون شوهر و زن و شوهر دارای فرزند نیز اجازه تقاضای سرپرستی کودکان داده شد. با وجود مخالفت برخی نمایندگان مجلس، پیشنهاد دولت رای آورد. لازم به یادآوری است که زنان بدون شوهر تنها میتوانند سرپرستی دختران را به عهده بگیرند.
وسعت بخشیدن دامنهی فرزندپذیری به زنان بدون شوهر و زن و مرد دارای فرزند از نکات مثبت قانون جدید فرزندخواندگی است.
اما به ازای هر کودکی که سرپرستی آن قابل واگذاری است، ۸ زوج متقاضی وجود دارد. بنابراین به نظر میرسد اجازه فرزندپذیری به دیگر خانوادهها در اولویت بعدی فقط روی کاغذ معنا داشته باشد و تغییری واقعی در وضعیت کودکان بدون سرپرست و بدسرپرست ایجاد نکند.
اما اگر به آمارهای تکمیلی مراجعه کنیم، اثر مثبت آن روشن خواهد شد. اکثر زن و شوهرهای فاقد فرزند خواهان سرپرستی کودکان زیر ۱ سال هستند.
تجربهی بزرگ کردن نوزاد، پنهان کردن فرزندخواندگی از دیگران و … از جمله دلایلی است که این امر را باعث شده است. این رفتار خانوادههای فرزندپذیر کودکان بسیاری را از تجربهی زندگی در خانواده محروم کرده است. زنان بدون شوهر و زن و شوهر دارای فرزند این دغدغهها را ندارند و این موضوع برای کودکانی که هر ماه عمرشان به معنای از دست رفتن فرصت زندگی در خانواده است، امیدبخش است.
در هر حال، از سال گذشته تاکنون که این قانون به تصویب رسیده کمیتههای مختلف مشغول تدوین راهکارهای اساسی برای اجرایی شدن آن هستند که یکی از آنها ثبتنام اصلی والدین در شناسنامه کودک است که باید با همکاری چندین سازمان انجام شود که البته به گفته مسئولان سازمان بهزیستی مراحل پایانی را میگذراند.
انتقاد به سختگیری ها
به تازگی اما حجتالاسلام موسوی رئیس شعبه 45 دادگاه عمومی انقلاب تهران با انتقاد از سختگیری ها برای فرزندخواندگی گفته: قرار نیست هر کسی که پول دارد کودکی را به فرزندی قبول کند. به همین جهت بهزیستی باید تنگنظریاش را در بحث فرزندخواندگی کنار بگذارد.
او تاکید کرده: هدف اصلی فرزندخواندگی تامین منافع مادی و معنوی کودکان بیسرپرست است.
او با اشاره به اینکه قانون حمایت از کودکان بیسرپرست در تاریخ 29 اسفند 1353 با 17 ماده به تصویب رسید، گفته: این قانون در کشور ما سابقه طولانی دارد و قانون جدید به نوعی قانون قدیمی را گسترش داده است.
حجتالاسلام موسوی همچنین تذکر داده: فرزندخواندگی موجب ارث بردن فرزند از والدین نمیشود و بعد از فوت والدین فرزند هیچ ارثی نمیبرد اما متاسفانه دوستان ما در سازمان بهزیستی آنقدر روی موضوع ارث بردن حساسیت نشان دادند که خانوادهها کلا از گرفتن فرزند پشیمان میشوند.
او در پایان گفته: بر اساس قانون زن و شوهری که صاحب اولاد نیستند، زن و شوهری که صاحب اولاد هستند اما بچه میخواهند و خانمهای مجردی که 30 سال به بالا دارند میتوانند کودکی را به فرزندخواندگی بپذیرند.
نظر یک جامعه شناس در باره فرزند خواندگی
دکتر محمد سالم، جامعه شناس و استاد دانشگاه اما در این خصوص به شهر خبر می گوید: درست است که قوانین فرزندخواندگی سختگیرانه است اما بهزیستی هر چند کودکان را از سر راه آورده اما قرار نیست به آنها به عنوان موجودی سربار نگاه کند که تا کسی آمد دست کودک را در دستش بگذارد.
این جامعه شناس ادامه می دهد: هر چند من معتقدم برای خانواده هایی که بعد از مشاوره تاکید شده شرایط نگهداری از فرزند را دارند نباید سختگیری مالی کرد و آنها را دچار کاغذ بازی کرد اما در هر حال بسیاری از موارد دیده شده که کودکانی که به فرزندخواندگی گرفته می شوند از سوی خانواده ها رها شدند و از نظر روحی به مشکل خوردند.
این استاد دانشگاه تاکید می کند:برای همین است که یكی از مراحل اصلی كار فرزندخواندگی، مشاوره قبل از فرزندپذیری است؛ یعنی قبل از تشكیل كمیته فرزندخواندگی زن و شوهر باید در این جلسات مشاوره شركت كنند و نتیجه آن در پرونده درج شود. بعد از آن پرونده به كمیته فرزندخواندگی میرود و چنانكه تصمیم كمیته مثبت باشد در فهرست نوبت قرار میگیرند.
سالم در پاسخ به این سوال که کودک در پرورشگاه بماند بهتر است یا در یک خانواده با شرایط بد، می گوید: کودک انسان است.حس دارد و برای این که بی سرپرست شده نباید برای او بین بد و بدتر انتخاب کرد. در پرورشگاه ماندن و یک عمر سرکوفت خوردن در خانه ای که کودک را تحت احساسات آنی قبول کرده هر دو بد است. به نظر من ماندن در پرورشگاه میان افرادی که لااقل شرایط کودک را دارند در بسیاری موارد بهتر است.
ارسال نظر