اکسیر جوانی، زیبایی یک زن را گرفت
پارسینه: پزشک زیبایی به بهانه جوانسازی پوست، زنی را تحت درمان قرار داد و با استفاده از اسید صورتش را سوزاند و زیبایی را از او گرفت.
به گزارش همشهری، حالا با گذشت چندماه از اين ماجرا قرباني اين حادثه دچار عوارض زيادي ازجمله تورم تارهاي صوتي، ريزش مژه، مشكلات رواني و... شده است و پرونده پزشك زيبايي در دادسرا در جريان است.شاكي كه زني 40ساله است ماجرا را براي خبرنگار همشهري اينطور بازگو كرد:« چندماه قبل به يك چشم پزشك در زاهدان مراجعه كرده بودم كه او گفت يك متخصص پوست و زيبايي ميشناسد كه ميتواند كاري كند چهرهام زيباتر از قبل شود.
او از اين دكتر خيلي تعريف كرد و گفت دكتر پروازي است و از تهران به زاهدان ميآيد. وقتي مشتاق شدم تا نزد اين متخصص پوست بروم مبلغي از من زيرميزي دريافت كرد و نشاني او را داد. من هم سراغ دكتري كه فكر ميكردم متخصص پوست است رفتم. جلوي در مطب او تابلوي بزرگي نصب شده بود و داخل مطب پر از مدارك پزشكياش بود. به همين دليل به او اعتماد كردم و قرار شد طي چند جلسه عمل جوانسازي پوست روي صورتم انجام شود. »
جواني با اسيد
وي ادامه داد:« نخستين مرتبه دستياران خانم دكتر روي صورتم كار كردند. او همه نوع وسايل پزشكي در مطبش داشت. با خودم فكر ميكردم با اين همه امكانات ميتواند برايم معجزه كند. در جلسه دوم خود خانم دكتر سراغم آمد و بعد از ماساژ پوستم مايعي را روي صورتم ريخت كه درد و سوزش همه وجودم را فرا گرفت. درحاليكه از شدت سوزش بهخودم ميپيچيدم از او درباره اين مايع سؤال كردم و او گفت اسيد روي صورتم ريخته تا پوست صورتم جمع شود.
او گفت تا 3روز نبايد صورتم را بشويم. من هم تا 3روز اين شرايط را تحمل كردم تا اينكه پوست صورتم كنده شد. در اين مدت اسيد وارد دهان و چشمانم شده بود و هر روز در بدنم پيشروي ميكرد. طوري كه به تارهاي صوتي و حنجره و لثه هايم آسيب زد و حتي باعث شد مژههايم دچار ريزش شود. شرايط سختي بود. درد و سوزش ناشي از اسيد يك طرف، آسيبهايي كه هر روز متوجه آنها ميشدم از سوي ديگر عذابم ميداد. هر روز اتفاق تازهاي برايم ميافتاد. ديگر صدايم مثل قبل نبود و وقتي تلفني صحبت ميكردم همه فكر ميكردند مرد هستم. با اين حال هنوز فكر ميكردم همه اينها بخشي از درمان و جوانسازي پوست است تا اينكه سرانجام باورم شد كه يك جاي كار اشكال دارد. »
دستگيري در مطب
اين زن با وجود مشكلاتي كه برايش پيش آمده بود راه پر پيچ و خمي براي شكايت از پزشك زيبايي در پيش داشت. او در اينباره ميگويد:«ديگر طاقت نياوردم و به چند ارگان و نهاد پزشكي مراجعه كردم و در آنجا بود فهميدم خانمي كه به بهانه جوانسازي پوست چنين بلايي سرم آورده جراح نيست و همه حرفهايي كه به من درباره زيبايي پوست صورتم گفته بود، دروغ بوده است. به همين دليل از او شكايت كردم و پيگير ماجرا شدم.
پس از بررسي پروندهام و با توجه به شكايتي كه كرده بودم حكم جلب خانم دكتر صادر شد. با وجود اينكه حكم جلب اين زن صادر شده بود اما مأموران نميتوانستند او را دستگير كنند. تا اينكه قرار شد يك روز من به بهانه مداوا وارد مطبش شوم و اگر او در آنجا حضور داشت مأموران را خبر كنم. » شاكي ادامه ميدهد:«بالاخره يك روز من وارد مطب شدم و چند مأمور كه يكي از آنها زن بود هم پشت در بسته منتظر ماندند. در آنجا خانم دكتر را ديدم و به طرف در رفتم تا راه را براي ورود مأموران باز كنم.
وقتي در باز شد مأمور زن داخل مطب آمد. خانم دكتر و دستيارانش به تصور اينكه وي مشتري است، سراغ او رفتند و ميخواستند او را هم به بهانه جراحي پوست به دام بيندازند اما وي خانم دكتر را دستگير كرد. با بررسي مدارك پزشكي آن زن مسجل شد كه برخي مدارك او جعلي است و او مجوزي براي انجام عمل زيبايي نداشته است. »
بهدنبال دستگيري اين زن پرونده در دادسراي عمومي و انقلاب زاهدان به جريان افتاد و قرار است بهزودي در اينباره تصميمگيري شود.
كاش زير بار اين جراحي نميرفتم
زن جوان درباره مداواي بخشهاي آسيب ديده صورتش ميگويد: «تا به حال حدود 27ميليون تومان براي مداواي صورتم هزينه كردهام اما معلوم نيست كه آيا صورتم مثل قبل ميشود يا نه. از اين گذشته مشكلات زيادي در چشم، دهان، گلو، لثهها و... برايم بهوجود آمده است. من فقط ميخواستم با اين جراحي پوستم كمي جوانتر شود و نميدانستم چنين بلاهايي سرم ميآيد. اگر به چندماه قبل برگردم هيچ وقت زير بار چنين جراحي نميروم. »
پريسا قنبري، وكيل مدافع شاكي نيز در اينباره به همشهري ميگويد:« اتهام متهم در اين پرونده ايراد صدمات بدني، جرح عمدي و مداخله در امور پزشكي است. » وي ميگويد: «موكلم زن فعال و تلاشگري بود اما مشكلاتي كه اين ماجرا برايش درست كرده باعث شده زندگي او فلج شود. او علاوه بر مشكل زيبايي براي لثهها، تارهاي صوتي ، حنجره، چشم و گلويش مشكلات زيادي درست شده و زندگي عادياش مختل شده است. هرچند مدتي از شكايت ما در دادسرا ميگذرد و همه شواهد و مدارك عليه پزشك است اما داديار پرونده منتظر نظريه پزشكي قانوني است تا كيفرخواست پرونده را صادر كند. »
او از اين دكتر خيلي تعريف كرد و گفت دكتر پروازي است و از تهران به زاهدان ميآيد. وقتي مشتاق شدم تا نزد اين متخصص پوست بروم مبلغي از من زيرميزي دريافت كرد و نشاني او را داد. من هم سراغ دكتري كه فكر ميكردم متخصص پوست است رفتم. جلوي در مطب او تابلوي بزرگي نصب شده بود و داخل مطب پر از مدارك پزشكياش بود. به همين دليل به او اعتماد كردم و قرار شد طي چند جلسه عمل جوانسازي پوست روي صورتم انجام شود. »
جواني با اسيد
وي ادامه داد:« نخستين مرتبه دستياران خانم دكتر روي صورتم كار كردند. او همه نوع وسايل پزشكي در مطبش داشت. با خودم فكر ميكردم با اين همه امكانات ميتواند برايم معجزه كند. در جلسه دوم خود خانم دكتر سراغم آمد و بعد از ماساژ پوستم مايعي را روي صورتم ريخت كه درد و سوزش همه وجودم را فرا گرفت. درحاليكه از شدت سوزش بهخودم ميپيچيدم از او درباره اين مايع سؤال كردم و او گفت اسيد روي صورتم ريخته تا پوست صورتم جمع شود.
او گفت تا 3روز نبايد صورتم را بشويم. من هم تا 3روز اين شرايط را تحمل كردم تا اينكه پوست صورتم كنده شد. در اين مدت اسيد وارد دهان و چشمانم شده بود و هر روز در بدنم پيشروي ميكرد. طوري كه به تارهاي صوتي و حنجره و لثه هايم آسيب زد و حتي باعث شد مژههايم دچار ريزش شود. شرايط سختي بود. درد و سوزش ناشي از اسيد يك طرف، آسيبهايي كه هر روز متوجه آنها ميشدم از سوي ديگر عذابم ميداد. هر روز اتفاق تازهاي برايم ميافتاد. ديگر صدايم مثل قبل نبود و وقتي تلفني صحبت ميكردم همه فكر ميكردند مرد هستم. با اين حال هنوز فكر ميكردم همه اينها بخشي از درمان و جوانسازي پوست است تا اينكه سرانجام باورم شد كه يك جاي كار اشكال دارد. »
دستگيري در مطب
اين زن با وجود مشكلاتي كه برايش پيش آمده بود راه پر پيچ و خمي براي شكايت از پزشك زيبايي در پيش داشت. او در اينباره ميگويد:«ديگر طاقت نياوردم و به چند ارگان و نهاد پزشكي مراجعه كردم و در آنجا بود فهميدم خانمي كه به بهانه جوانسازي پوست چنين بلايي سرم آورده جراح نيست و همه حرفهايي كه به من درباره زيبايي پوست صورتم گفته بود، دروغ بوده است. به همين دليل از او شكايت كردم و پيگير ماجرا شدم.
پس از بررسي پروندهام و با توجه به شكايتي كه كرده بودم حكم جلب خانم دكتر صادر شد. با وجود اينكه حكم جلب اين زن صادر شده بود اما مأموران نميتوانستند او را دستگير كنند. تا اينكه قرار شد يك روز من به بهانه مداوا وارد مطبش شوم و اگر او در آنجا حضور داشت مأموران را خبر كنم. » شاكي ادامه ميدهد:«بالاخره يك روز من وارد مطب شدم و چند مأمور كه يكي از آنها زن بود هم پشت در بسته منتظر ماندند. در آنجا خانم دكتر را ديدم و به طرف در رفتم تا راه را براي ورود مأموران باز كنم.
وقتي در باز شد مأمور زن داخل مطب آمد. خانم دكتر و دستيارانش به تصور اينكه وي مشتري است، سراغ او رفتند و ميخواستند او را هم به بهانه جراحي پوست به دام بيندازند اما وي خانم دكتر را دستگير كرد. با بررسي مدارك پزشكي آن زن مسجل شد كه برخي مدارك او جعلي است و او مجوزي براي انجام عمل زيبايي نداشته است. »
بهدنبال دستگيري اين زن پرونده در دادسراي عمومي و انقلاب زاهدان به جريان افتاد و قرار است بهزودي در اينباره تصميمگيري شود.
كاش زير بار اين جراحي نميرفتم
زن جوان درباره مداواي بخشهاي آسيب ديده صورتش ميگويد: «تا به حال حدود 27ميليون تومان براي مداواي صورتم هزينه كردهام اما معلوم نيست كه آيا صورتم مثل قبل ميشود يا نه. از اين گذشته مشكلات زيادي در چشم، دهان، گلو، لثهها و... برايم بهوجود آمده است. من فقط ميخواستم با اين جراحي پوستم كمي جوانتر شود و نميدانستم چنين بلاهايي سرم ميآيد. اگر به چندماه قبل برگردم هيچ وقت زير بار چنين جراحي نميروم. »
پريسا قنبري، وكيل مدافع شاكي نيز در اينباره به همشهري ميگويد:« اتهام متهم در اين پرونده ايراد صدمات بدني، جرح عمدي و مداخله در امور پزشكي است. » وي ميگويد: «موكلم زن فعال و تلاشگري بود اما مشكلاتي كه اين ماجرا برايش درست كرده باعث شده زندگي او فلج شود. او علاوه بر مشكل زيبايي براي لثهها، تارهاي صوتي ، حنجره، چشم و گلويش مشكلات زيادي درست شده و زندگي عادياش مختل شده است. هرچند مدتي از شكايت ما در دادسرا ميگذرد و همه شواهد و مدارك عليه پزشك است اما داديار پرونده منتظر نظريه پزشكي قانوني است تا كيفرخواست پرونده را صادر كند. »
حالا حالاها باید بدوی چون متاسفانه قانون با پزشکان برخورد جدی نمی کند.برخی پزشکان هم مجوز قتل دارند دست به همه کار میزنند.