بهرام بیضایی کارگردانی میکند اما نه در ایران
پارسینه: خیلی از اهالی تئاتر و سینما هنوز چشم به راه هستند تا بهرام بیضایی به ایران برگردد اما او هنوز تصمیمی برای برگشتن ندارد و یک کار تازه در دانشگاه استنفورد آماده کرده و قرار است در بهمنماه در روزهای چهارم و پنجم به روی صحنه ببرد. نمایشی که نامش را گذاشته «گزارش ارداویراف».
به گزارش پارسینه، فرهیختگان آنلاین نوشت او این نمایشنامه را براساس یکی از متون ساسانی نوشته است. متنی به نام «ارداویراف نامه». بیضایی میگوید به یکباره این نمایشنامه را نوشته، اما در طول سالهایی که از نوشتن آن گذشته صفحاتی را به آن اضافه کرده است و وقتی میخواسته آن را به روی صحنه ببرد با متنی روبهرو میشود که اجرایش شش تا هفت ساعت طول میکشد. اما او این نمایش را بعد از سالها در دانشگاه استنفورد به صحنه خواهد برد و همین است که توجه بسیاری از اهالی تئاتر را به خود جلب کرده است. نمایشی که قرار است همزمان با برگزاری جشنواره تئاتر فجر در آن سوی دنیا به صحنه برود و همچنان صحنههای تئاتر ایران از حضور این نویسنده و کارگردان موفق تئاتر و سینمای این کشور خالی بماند.
آمدن یا نیامدن
زمانی که حجتالله ایوبی به سازمان سینمایی آمد امید این میرفت که بهرام بیضایی هم به ایران بازگردد و بتواند در شرایط جدید فیلم یا تئاتری روی صحنه ببرد. ایوبی در همان زمان درباره حضور بیضایی گفت: «سازمان سینمایی برای هرگونه همکاری با فیلمسازان پیشکسوت و کارگردانان صاحبنام سینمای ایران آمادگی دارد و بهرام بیضایی نیز از جمله این کارگردانهاست.» در آن دوره محمد رحمانیان که از کانادا برگشت نمایش «آرش ساد» را که برگرفته از نمایش «آرش» بهرام بیضایی بود به صحنه برد و در هر مجلسی از بیضایی یاد کرد، اما باز هم خبری از آمدن این کارگردان تئاتر و سینما به ایران نشد.
حتی زمزمههایی هم شنیده شد که بیضایی فیلمنامهای با عنوان «مقصد» را برای تصویب به شورای پروانه ساخت ارسال کرده است. با اینکه بیضایی سالهاست از صحنه تئاتر و سینمای ایران به دور است، انگار او حضور دارد و بسیاری دلشان میخواهد به ایران بازگردد و تجربیاتش را در ایران به صحنه ببرد و برخی هم دل خوشی از آمدن او به ایران ندارند تا جایی که وقتی محمد رحمانیان میخواست یکی از نمایشنامههای بیضایی را نمایشنامهخوانی کند مسئولان سالن از اجرای آن جلوگیری کردند و گفتند: «روخوانی نمایشنامه بهرام بیضایی در اولویت نیست.» با این همه آخرین اثری که بهرام بیضایی در زمینه فیلم در ایران ساخت مربوط به سال 1387 است که فیلم سینمایی «وقتی همه خوابیم» نام داشت و نمایش «افرا یا روز میگذرد» را هم در سال 1386 به صحنه برد.
او تاکنون در آمریکا نمایش «جانا و بلادور» را به صحنه برده است؛ نمایشنامهای که توسط انتشارات روشنگران نتوانست از وزارت ارشاد مجوز انتشار بگیرد. بیضایی برای انتشار این نمایشنامهاش حاضر نشد اصلاحات وزارت ارشاد را بپذیرد و آنها را اعمال نکرد. شهلا لاهیجی ناشر این نمایشنامه در گفتوگویی گفته بود: «با توجه به اصلاحاتی که به متن نمایشنامه «جانا و بلادور» وارد شد، گمان میکنم امیدی به چاپ این اثر در ایران نباشد... متاسفانه هر چه تلاش کردیم تا توضیح بدهیم شخصیتهای داستان، اسطورهای و سمبلیک هستند، گوش شنوایی پیدا نکردیم.» با این همه کارهای گذشته بیضایی چون «سلطان مار» و «ضیافت و میراث» در انتشارات روشنگران رونمایی شد. نمایشنامههایی که بیضایی آنها را به ترتیب در سالهای ۱۳۴۵ و ۱۳۴۶ نوشته است. اما در این میان فیلمهای قدیمی بیضایی شانس این را داشتند که در یک اکران سینمای هنر و تجربه دوباره بر پرده سینما ظاهر شوند. فیلمهای «عموسیبیلو» و «سفر» یکبار دیگر نام بیضایی را بر سر زبانها انداخت، اما نتوانست فضایی را ایجاد کند که این کارگردان سینما و تئاتر برای ساخت اثری به ایران بیاید.
گزارشی از «گزارش ارداویراف»
بیضایی که این روزها مشغول تمرین نمایش تازهاش در استنفورد است، علاقهمندان ایرانیاش را که در ایران انتظار کارهایش را میکشند فراموش نکرده و دستنوشتهای منتشر و اطلاعاتی از این اثر در آن مطرح کرده است. در این نوشته، او گفته است میخواهد این نمایشنامه را منتشر کند. او عنوان یادداشتش را «بَر اَرداویراف چه گُذَشت!» گذاشته است. «ارداویراف نامه» متنی است درباره سفر به جهان دیگر و روبهرو شدن ارداویراف با اتفاقات آن دنیا. متن اصلی پهلوی آن به اواخر دوره ساسانی تعلق داشته است. بهرام بیضایی در توضیحی که بر نمایشش نوشته از «ارداویرافنامه» اینچنین یاد میکند: «بَخشْبَندیِ آن جهان به بهشت و بَرزَخ و دوزَخ شاید ایرانی باشَد؛ و کُهنتَرین نِوشتهی به این سامان که بَر مَن شناخته است، اَرداویرافْنامه است که بازگُفتِ پایانِ ساسانی آن برای ما مانده؛ و چند دَههیی است که بَرخی پژوهشگران میگویند دُرُستتَر است نامِ اَرداویراف، اَرداویر از [=پاکْهوش] خوانده شَوَد!» بیضایی در این نوشته برخی از نظرات و تحقیقات خودش را در معرض نظر علاقهمندانش قرار داده است و میگوید: «واپَسین بازنِوشتِ اَرداویرافْنامه، آشکارا چند سده
پیش از کُمدیِ الهی از دانته اَلیگریِ فلورانسی است که همین بخشْبندی را دارد و بسیاری پندارَند که اَرداویرافْنامه سرچشمه آن است! اَرداویرافْنامه پایانِ ساسانی بازنویسیِ بازگُفتهایی کُهنتَری است که آغازِ آن و نامِ نویسنده آن پیدا نیست؛ و از آن چندین بَرگردان پهلوی به فارسی دَر دَست است.» او در این یادداشت آورده که نخستین باری که این اثر را خوانده به گنجایش نمایشی و دیداری این اثر توجه کرده و همین مساله باعث شده تا او دست به کار نوشتن چنین نمایشنامهای بشود. برای همین است که 15 سال پیش این نمایشنامه را ناگهانی مینویسد و اجرایش به تعویق میافتد. بیضایی از توان محدودی که در خارج از ایران در اختیار دارد بیشترین استفاده را کرده و بر همین اساس است که از پتانسیل بازیگران ایرانی ساکن آمریکا استفاده کرده است. چونان کارهای گذشته بیضایی قرار است مژده شمسایی بر صحنه ظاهر شود و در کنار او بازیگران شناخته شدهای چون افشین هاشمی و صادق هاتفی بازی خواهند کرد. برخی از بازیگران این نمایش هم به گفته بیضایی برای بار نخست است که به صحنه میروند.
ارسال نظر