همه لوسبازيهاي بنيامين!
پارسینه: سخنراني نتانياهو در کنگره آمريکا در حالي صورت گرفت که جهان اين روزها شاهد جهتگيريِ متناقض سازمان اطلاعاتي اسرائيل با آنچه تاکنون توسط دولت اين کشور در خصوص مسائل هستهاي ايران ادعا ميشده، بوده است.
سينا خسروي در مردم سالاری نوشت:
«حتي اگر دشمني هم نداري وانمود کن کشور در خطر است، زيرا آن روز که مردم بترسند براي برده شدن آماده ميشوند ...» اين جمله منسوب به هيتلر، مدتي است سرمشقي شده براي رژيم اشغالگري که سه سال بعد از پايان جنگ دوم جهاني و به بهانه کشتار يهوديان توسط ديکتاتور نازي، شکل گيري اوليه خود را اعلام کرده بود.
اگرچه ميتوان گفت يهودي ستيزي همواره يکي از اصول بنيادينِ «تئوري توطئه» در غرب به شمار ميرفته، اما سردمداران صهيونيسم با برخوردي اغراقگونه، اين روزها همين تئوري را دستمايهاي کردهاند بر مظلوم نمايي هرچه بيشتر براي رژيمي که نخست وزيرش در ميان سوت و کف و هورايِ جمهوريخواهان کنگره آمريکا، با در خطر خواندن مردمان کشورش، ساعتها عليه ايرانِ هستهاي دادِ سخن داده و کينه از ايرانيان را به پهناي تاريخ اين سرزمين، تا افسانهاي از «اِستِر» ملکه خيالي دربار هخامنشي که تلاش «هامان» براي کشتار يهوديان را به قتل عام قبيله خود او مبدل ساخت، بسط ميدهد!
سخنراني نتانياهو در کنگره آمريکا در حالي صورت گرفت که جهان اين روزها شاهد جهتگيريِ متناقض سازمان اطلاعاتي اسرائيل با آنچه تاکنون توسط دولت اين کشور در خصوص مسائل هستهاي ايران ادعا ميشده، بوده است. نشتِ اطلاعاتيِ موساد نشان ميدهد که برخلاف کارتون مضحک نتانياهو که در مجمع عموميِ سال 2012 سازمان ملل، زمان توليد بمب هستهاي توسط ايران را چندماه بعد اعلام کرده بود، سازمان اطلاعاتي اسرائيل، کشورمان را به توليد اينگونه بمب نزديک نميداند. اينکه نخستوزير رژيم صهيونيستي در طول اين سالها برپايه تسرّيِ توهمات توطئه تا چه اندازه توانسته بر تصميمات دنيا در قبال عملکرد هستهاي ايران تاثيرگذار باشد، يک مقوله است و اينکه از اين پس و با افشاي اسناد موساد چقدر بتواند در روند پيشبردِ مذاکرات سنگاندازي نمايد موضوع قابل بحث ديگري است.
بايستي اذعان داشت، ديپلماسيِ متفاوت و قدرتمند تيم مذاکره کننده هستهاي دولت روحاني و ارائه تصوير شفاف، مثبت و مبتني بر صلحطلبي از نظام جمهوري اسلامي در عرصه بينالملل، نگاه جوامع جهاني به ايران را کاملا شُست وشو داده و در کنار آن بازتابِ نه چندان مطلوب سخنراني نتانياهو درميان هيجانات افراطيِ جمهوريخواهان، براي اولين بار در طول ساليان اخير، يکپارچگي نگاهها به مظلوميت اسرائيل در ميان جامعه آمريکايي را به هم زده و مردم، مقامات و رسانههاي اين کشور را درگير يک وضعيت دو قطبي ميان حقانيت يا عدم حقانيت رژيم صهيونيستي نموده است؛ تا آنجا که رييس سابق مجلس نمايندگان آمريکا که اتفاقا از طرفداران پروپاقرص اسرائيل در ميان دموکراتها نيز هست از به بازي گرفتن شعور مردم آمريکا توسط نخست وزير اسرائيل به شدت اظهار اندوه ميکند.
بيشک از زمان نيکسون که تلاش براي حفظ توازن ميان اعراب و اسرائيل کنار گذاشته شد و براي اولين بار اسرائيل به عنوان يک «داراييِ استراتژيک» براي آمريکا خوانده شد، لابي قدرتمند و متقابل ميان اين دو کشور در سطوح مختلف ديپلماسي بينالمللي تعيين کننده بوده است. اما در شرايط فعلي که اختلافات کاخ سفيد با کاپيتول هيل به اوج خود رسيده و براي اولين بار نخست وزير اسرائيل به دعوت مخالفان رييس جمهور آمريکا در کنگره، به واشنگتن رفته است شرايط در حال تغيير جدي است.
مطالعه دقيقتر در روابط ميان آمريکا و اسرائيل نشان ميدهد که نگاه ويژه آمريکا به رژيم صهيونيستي صرفا با هدف تامين امنيت اسرائيل نبوده و تقويت حضور اين رژيم در منطقه، بيشتر با دورنماي کنترل کشورهاي عربي و ممانعت از پيروزي نهضتهاي راديکال و ناسيوناليست در اين کشورها و البته حفظ موازنه قدرت با شوروي در زمان جنگ سرد بوده است. حالا که نگاه مثبت دنيا به رژيم صهيونيستي در حال تغيير است، اوباما هم با ديدگاهي متفاوت نسبت به همتايان قبلي، بيپروا از اختلاف نظر جدي کشورش با اسرائيل درخصوص نحوه دستيابي ايران به سلاحهاي هستهاي سخن به ميان ميآورد. بايستي پذيرفت که در معادلات جديد ايالات متحده، مصرِ سيسي، اردنِ عبدالله دوم، عربستانِ مَلک سلمان و فلسطينِ محمودعباس ميتوانند تا اندازه زيادي از اهميت «داراييِ استراتژيکِ» قديميايشان در منطقه بکاهند. به اينها اضافه کنيد توافق محتمل هستهاي با ايران که خيال آمريکا را تا اندازه زيادي از منطقه حساس خاورميانه راحت خواهد ساخت و در اينچنين معادلهاي قطعا جاي کمتري براي لوسبازيهاي بنيامين نتانياهو باقي ميماند.
شواهد و قرائن نشان ميدهد همه چيز براي بازگشت ايران به عرصههاي مختلف بينالمللي آماده است و در اين بين اگر به گفته هاشمي رفسنجاني، دلواپسان، بغضهاي جناحي را به يکسو نهاده، از همصدايي با نتانياهو دست برداشته و دولت را در مسيري که در پيش گرفته اندکي ياريگر باشند، تصوير واقعي جمهوري اسلامي ايران با تکيه بر آموزههاي متعالي اسلام و فرهنگ و تاريخ غني اين سرزمين، در سراسر جهان انعکاسي جاندار خواهد يافت. هدفي که انتحار سياسي صورت گرفته در کاپيتولهيل توسط نخست وزير رژيم صهيونيستي، اين روزها به کاتاليزوري براي تسريع در دستيابي به آن تبديل شده است.
بيشک اگر نتانياهو بجاي کشيدن کارتونهاي مضحک و خواندن «طومارِ اِستر» و اهدايِ اين کتاب به باراک اوباما، نسخههاي جديتري از تاريخ را خوانده بود، قطعا اشاره به مستند تاريخيِ آزادي قوم يهود توسط کوروش هخامنشي را به افسانه سرايي درتريبونهاي مختلف، ترجيح ميداد. هرچند همان تاريخ به خوبي نشان ميدهد که در القاي تئوريهاي مبتني بر توهم توطئه، امثال نتانياهو بيشتر دست به دامن افسانهها ميشوند تا مستندات اصيل تاريخي.
«حتي اگر دشمني هم نداري وانمود کن کشور در خطر است، زيرا آن روز که مردم بترسند براي برده شدن آماده ميشوند ...» اين جمله منسوب به هيتلر، مدتي است سرمشقي شده براي رژيم اشغالگري که سه سال بعد از پايان جنگ دوم جهاني و به بهانه کشتار يهوديان توسط ديکتاتور نازي، شکل گيري اوليه خود را اعلام کرده بود.
اگرچه ميتوان گفت يهودي ستيزي همواره يکي از اصول بنيادينِ «تئوري توطئه» در غرب به شمار ميرفته، اما سردمداران صهيونيسم با برخوردي اغراقگونه، اين روزها همين تئوري را دستمايهاي کردهاند بر مظلوم نمايي هرچه بيشتر براي رژيمي که نخست وزيرش در ميان سوت و کف و هورايِ جمهوريخواهان کنگره آمريکا، با در خطر خواندن مردمان کشورش، ساعتها عليه ايرانِ هستهاي دادِ سخن داده و کينه از ايرانيان را به پهناي تاريخ اين سرزمين، تا افسانهاي از «اِستِر» ملکه خيالي دربار هخامنشي که تلاش «هامان» براي کشتار يهوديان را به قتل عام قبيله خود او مبدل ساخت، بسط ميدهد!
سخنراني نتانياهو در کنگره آمريکا در حالي صورت گرفت که جهان اين روزها شاهد جهتگيريِ متناقض سازمان اطلاعاتي اسرائيل با آنچه تاکنون توسط دولت اين کشور در خصوص مسائل هستهاي ايران ادعا ميشده، بوده است. نشتِ اطلاعاتيِ موساد نشان ميدهد که برخلاف کارتون مضحک نتانياهو که در مجمع عموميِ سال 2012 سازمان ملل، زمان توليد بمب هستهاي توسط ايران را چندماه بعد اعلام کرده بود، سازمان اطلاعاتي اسرائيل، کشورمان را به توليد اينگونه بمب نزديک نميداند. اينکه نخستوزير رژيم صهيونيستي در طول اين سالها برپايه تسرّيِ توهمات توطئه تا چه اندازه توانسته بر تصميمات دنيا در قبال عملکرد هستهاي ايران تاثيرگذار باشد، يک مقوله است و اينکه از اين پس و با افشاي اسناد موساد چقدر بتواند در روند پيشبردِ مذاکرات سنگاندازي نمايد موضوع قابل بحث ديگري است.
بايستي اذعان داشت، ديپلماسيِ متفاوت و قدرتمند تيم مذاکره کننده هستهاي دولت روحاني و ارائه تصوير شفاف، مثبت و مبتني بر صلحطلبي از نظام جمهوري اسلامي در عرصه بينالملل، نگاه جوامع جهاني به ايران را کاملا شُست وشو داده و در کنار آن بازتابِ نه چندان مطلوب سخنراني نتانياهو درميان هيجانات افراطيِ جمهوريخواهان، براي اولين بار در طول ساليان اخير، يکپارچگي نگاهها به مظلوميت اسرائيل در ميان جامعه آمريکايي را به هم زده و مردم، مقامات و رسانههاي اين کشور را درگير يک وضعيت دو قطبي ميان حقانيت يا عدم حقانيت رژيم صهيونيستي نموده است؛ تا آنجا که رييس سابق مجلس نمايندگان آمريکا که اتفاقا از طرفداران پروپاقرص اسرائيل در ميان دموکراتها نيز هست از به بازي گرفتن شعور مردم آمريکا توسط نخست وزير اسرائيل به شدت اظهار اندوه ميکند.
بيشک از زمان نيکسون که تلاش براي حفظ توازن ميان اعراب و اسرائيل کنار گذاشته شد و براي اولين بار اسرائيل به عنوان يک «داراييِ استراتژيک» براي آمريکا خوانده شد، لابي قدرتمند و متقابل ميان اين دو کشور در سطوح مختلف ديپلماسي بينالمللي تعيين کننده بوده است. اما در شرايط فعلي که اختلافات کاخ سفيد با کاپيتول هيل به اوج خود رسيده و براي اولين بار نخست وزير اسرائيل به دعوت مخالفان رييس جمهور آمريکا در کنگره، به واشنگتن رفته است شرايط در حال تغيير جدي است.
مطالعه دقيقتر در روابط ميان آمريکا و اسرائيل نشان ميدهد که نگاه ويژه آمريکا به رژيم صهيونيستي صرفا با هدف تامين امنيت اسرائيل نبوده و تقويت حضور اين رژيم در منطقه، بيشتر با دورنماي کنترل کشورهاي عربي و ممانعت از پيروزي نهضتهاي راديکال و ناسيوناليست در اين کشورها و البته حفظ موازنه قدرت با شوروي در زمان جنگ سرد بوده است. حالا که نگاه مثبت دنيا به رژيم صهيونيستي در حال تغيير است، اوباما هم با ديدگاهي متفاوت نسبت به همتايان قبلي، بيپروا از اختلاف نظر جدي کشورش با اسرائيل درخصوص نحوه دستيابي ايران به سلاحهاي هستهاي سخن به ميان ميآورد. بايستي پذيرفت که در معادلات جديد ايالات متحده، مصرِ سيسي، اردنِ عبدالله دوم، عربستانِ مَلک سلمان و فلسطينِ محمودعباس ميتوانند تا اندازه زيادي از اهميت «داراييِ استراتژيکِ» قديميايشان در منطقه بکاهند. به اينها اضافه کنيد توافق محتمل هستهاي با ايران که خيال آمريکا را تا اندازه زيادي از منطقه حساس خاورميانه راحت خواهد ساخت و در اينچنين معادلهاي قطعا جاي کمتري براي لوسبازيهاي بنيامين نتانياهو باقي ميماند.
شواهد و قرائن نشان ميدهد همه چيز براي بازگشت ايران به عرصههاي مختلف بينالمللي آماده است و در اين بين اگر به گفته هاشمي رفسنجاني، دلواپسان، بغضهاي جناحي را به يکسو نهاده، از همصدايي با نتانياهو دست برداشته و دولت را در مسيري که در پيش گرفته اندکي ياريگر باشند، تصوير واقعي جمهوري اسلامي ايران با تکيه بر آموزههاي متعالي اسلام و فرهنگ و تاريخ غني اين سرزمين، در سراسر جهان انعکاسي جاندار خواهد يافت. هدفي که انتحار سياسي صورت گرفته در کاپيتولهيل توسط نخست وزير رژيم صهيونيستي، اين روزها به کاتاليزوري براي تسريع در دستيابي به آن تبديل شده است.
بيشک اگر نتانياهو بجاي کشيدن کارتونهاي مضحک و خواندن «طومارِ اِستر» و اهدايِ اين کتاب به باراک اوباما، نسخههاي جديتري از تاريخ را خوانده بود، قطعا اشاره به مستند تاريخيِ آزادي قوم يهود توسط کوروش هخامنشي را به افسانه سرايي درتريبونهاي مختلف، ترجيح ميداد. هرچند همان تاريخ به خوبي نشان ميدهد که در القاي تئوريهاي مبتني بر توهم توطئه، امثال نتانياهو بيشتر دست به دامن افسانهها ميشوند تا مستندات اصيل تاريخي.
زیبا بود
تیترتون خیلی بد بود.
برای یک ایرانی که خوانندۀ سایت شماست، "بنیامین" یعنی "بنیامین بهادری" عزیز.
ما خودمون استاد دشمن سازی و دشمن تراشی هستیم . کم مونده نقشه دنیا رو آتیش بزنیم
نزدیک شدن ما به آمریکا یعنی دور شدن آمریکا از اسرائیل. این یعنی مبارزه با صهیونیسم. نه داد و فریاد الکی.