چرا در ماه رمضان نرخ ارتکاب جرم کاهش پیدا میکند؟
پارسینه: در ماه رمضان، تعداد زیادی از افراد جامعه ساعات بیشتری از روز را در منازل خود میگذرانند و کمتر در محیطهای عمومی حاضر میشوند.
پارسینه/محمد اسدی: همه ساله در انتها یا اواسط ماه رمضان، اخباری را به نقل از مقامات قضایی و پلیسی میشنویم مبنی بر کاهش آمار جرم و جنایت در این ماه نسبت به باقی ایام سال. معمولاً آنچه از سخنان ارائهکنندگان این آمارها استنباط میشود این است که غلبهی نیروی "پلیس درون" یا همان وجدان بزهکاران است که سبب شده آنها در این ماه کمتر بسوی ارتکاب جرم بروند. به عبارت دیگر، در تحلیل دادههای اکثر این آمارها صرفاً این "وجدان" است که مجرم را از ارتکاب جرم باز میدارد و سایر علل مغفول میمانند. نوشتار پیش رو سعی دارد در انتهای این ماه، علل کاهش جرایم در آن را از نگاهی دیگر بررسی کند. به زعم ما پنج عاملِ اصلیِ کاهش نرخ ارتکاب جرایم در ماه رمضان عبارتند از:
۱. مذهب؛ موانع درونی -مثل باورهای مذهبی- نه فقط در یک دوره مشخص بلکه تا هر زمانی که در فرد وجود دارند مانع ارتکاب جرم میشوند. چه بسا تقیدات مذهبی یک عمر راه انسان مؤمنی را بر بزهکاری ببندند. با این وجود میتوان این سخن را پذیرفت که باورهای مذهبی و احترام به اعتقادات سایرین نزد عدهای، میتواند از عوامل تأثیرگذار در کاهش میل مجرمانه در تمام سال و خصوصاً ماه رمضان باشد.
۲. کاهش فرصتهای مجرمانه؛ در ماه رمضان، تعداد زیادی از افراد جامعه ساعات بیشتری از روز را در منازل خود میگذرانند و کمتر در محیطهای عمومی حاضر میشوند.
همین عامل سبب میشود تا اصطکاک میان شهروندان کاهش پیدا کرده و آمار ارتکاب جرایم علیه اشخاص مثل نزاعهای خیابانی و ضرب و جرح کاسته شود. از طرفی حضور افراد در منزل در طول روز و همچنین شببیداری روزهداران و زنده بودن شهرها در شب باعث میشود تا جرایم علیه اموال، که عموماً شبهنگام صورت میپذیرند مثل سرقت از منازل و خودروها کمتر اتفاق بیافتد. که دلیل آن سنجش ریسک بالای ارتکاب جرم توسط بزهکاران است.
۳. جابجایی بزهکاری؛ در مورد مجرمین حرفهای که جرمپیشه هستند باید این نکته را در نظر داشت که آنها از راه ارتکاب جرم امرار معاش میکنند. بنابراین تصور اینکه یکماه بدون درآمد زندگی کنند قدری مشکل بنظر میرسد. مجرمین حرفهای میتوانند به دلیل سنجش خطر ارتکاب جرم، حیطهی فعالیت خود را تغییر دهند. پدیدهای که از آن تحت عنوان "جابجایی بزهکاری" نام برده میشود. در این حالت به دلیل ریسک بالای ارتکاب جرم، مجرم دست به انتخاب عقلانی زده و به سمت جرمی میرود که ارتکاب آن برایش امن و کم هزینهتر است. مثلاً در ماه رمضان به جای سرقت از منازل در شب، به ارتکاب جرایم غیرعلنی و مخفیانه چون قاچاق یا سرقت از اقوام روی میآورد.
۴. کمرنگ شدن حضور پلیس ؛ نیروهای انتظامی نیز مانند سایر اقشار در ماه رمضان احتیاج به فرصت بیشتری برای خودسازی دارند. از طرفی پلیس با این اعتقاد که جرم کمتر اتفاق میافتد طبیعی است که کمتر انرژی بگذارد و دستگیری بزهکاران کمتر صورت پذیرد. به این ترتیب در نرخ جرایم ارتکابی با کاهش روبرو میشویم.
۵. کمتوجهی نسبت به جرایم یقهسفیدی؛ در ارائهی آمار، بیشتر جرایم خشن و جرایم علیه اموال مثل سرقت مدنظر هستند و کمتر دیده شده از کاهش آمار جرایم یقهسفیدی در این ماه گزارشی منتشر شود. یقهسفیدان مجرمینی هستند که به سبب شغل به ظاهر آبرومند و در پس منزلت اجتماعیشان مشغول اختلاس، فرار مالیاتی و کلاهبرداریهای کلان و غیره هستند. اینان چه بسا کلّ ایام سال، بدون توقف مشغول ارتکاب جرایمی هستند که زیانی به مراتب بیشتر از سایر بزهکاران به جامعه میرساند، لیکن به دلیل پوششهایی که برای خود درست کردهاند کمتر به دام میافتند.
آنچه مسلم است در ماه رمضان، نرخ بزهکاری کاهش پیدا میکند و آنچه کماکان محل بحث است این است که آیا غیر از اعتقادات مذهبی نقش سایر عوامل نیز در این خصوص مطرح است یا خیر؟ که با توجه به آنچه گفته شد، بنظر میرسد پاسخ به این سؤال مثبت باشد.
عید رمضان؛ ماه آرامش و امنیت مبارک.
۱. مذهب؛ موانع درونی -مثل باورهای مذهبی- نه فقط در یک دوره مشخص بلکه تا هر زمانی که در فرد وجود دارند مانع ارتکاب جرم میشوند. چه بسا تقیدات مذهبی یک عمر راه انسان مؤمنی را بر بزهکاری ببندند. با این وجود میتوان این سخن را پذیرفت که باورهای مذهبی و احترام به اعتقادات سایرین نزد عدهای، میتواند از عوامل تأثیرگذار در کاهش میل مجرمانه در تمام سال و خصوصاً ماه رمضان باشد.
۲. کاهش فرصتهای مجرمانه؛ در ماه رمضان، تعداد زیادی از افراد جامعه ساعات بیشتری از روز را در منازل خود میگذرانند و کمتر در محیطهای عمومی حاضر میشوند.
همین عامل سبب میشود تا اصطکاک میان شهروندان کاهش پیدا کرده و آمار ارتکاب جرایم علیه اشخاص مثل نزاعهای خیابانی و ضرب و جرح کاسته شود. از طرفی حضور افراد در منزل در طول روز و همچنین شببیداری روزهداران و زنده بودن شهرها در شب باعث میشود تا جرایم علیه اموال، که عموماً شبهنگام صورت میپذیرند مثل سرقت از منازل و خودروها کمتر اتفاق بیافتد. که دلیل آن سنجش ریسک بالای ارتکاب جرم توسط بزهکاران است.
۳. جابجایی بزهکاری؛ در مورد مجرمین حرفهای که جرمپیشه هستند باید این نکته را در نظر داشت که آنها از راه ارتکاب جرم امرار معاش میکنند. بنابراین تصور اینکه یکماه بدون درآمد زندگی کنند قدری مشکل بنظر میرسد. مجرمین حرفهای میتوانند به دلیل سنجش خطر ارتکاب جرم، حیطهی فعالیت خود را تغییر دهند. پدیدهای که از آن تحت عنوان "جابجایی بزهکاری" نام برده میشود. در این حالت به دلیل ریسک بالای ارتکاب جرم، مجرم دست به انتخاب عقلانی زده و به سمت جرمی میرود که ارتکاب آن برایش امن و کم هزینهتر است. مثلاً در ماه رمضان به جای سرقت از منازل در شب، به ارتکاب جرایم غیرعلنی و مخفیانه چون قاچاق یا سرقت از اقوام روی میآورد.
۴. کمرنگ شدن حضور پلیس ؛ نیروهای انتظامی نیز مانند سایر اقشار در ماه رمضان احتیاج به فرصت بیشتری برای خودسازی دارند. از طرفی پلیس با این اعتقاد که جرم کمتر اتفاق میافتد طبیعی است که کمتر انرژی بگذارد و دستگیری بزهکاران کمتر صورت پذیرد. به این ترتیب در نرخ جرایم ارتکابی با کاهش روبرو میشویم.
۵. کمتوجهی نسبت به جرایم یقهسفیدی؛ در ارائهی آمار، بیشتر جرایم خشن و جرایم علیه اموال مثل سرقت مدنظر هستند و کمتر دیده شده از کاهش آمار جرایم یقهسفیدی در این ماه گزارشی منتشر شود. یقهسفیدان مجرمینی هستند که به سبب شغل به ظاهر آبرومند و در پس منزلت اجتماعیشان مشغول اختلاس، فرار مالیاتی و کلاهبرداریهای کلان و غیره هستند. اینان چه بسا کلّ ایام سال، بدون توقف مشغول ارتکاب جرایمی هستند که زیانی به مراتب بیشتر از سایر بزهکاران به جامعه میرساند، لیکن به دلیل پوششهایی که برای خود درست کردهاند کمتر به دام میافتند.
آنچه مسلم است در ماه رمضان، نرخ بزهکاری کاهش پیدا میکند و آنچه کماکان محل بحث است این است که آیا غیر از اعتقادات مذهبی نقش سایر عوامل نیز در این خصوص مطرح است یا خیر؟ که با توجه به آنچه گفته شد، بنظر میرسد پاسخ به این سؤال مثبت باشد.
عید رمضان؛ ماه آرامش و امنیت مبارک.
مجرمین که اهل نماز و روزه نیستند چطور می شود که جرایم کاهش می یابد . بعد از کلی بررسی متوجه شدم اخلاق انسان ها که در کنار هم زندگی می کنند روی هم اثر دارد . دزدی که در کنار دیندار ها زندگی می کند با دزدی که کنار بی دین ها زندگی می کن کاملا فرق دارند .
اين طور نگيد چون بعدا ميگن مجرم ها از مسلموناست