من سیل را خیلی دوست دارم!
پارسینه: سال 2002 بود که به اتاق خانم زیمرمن در باغ گیاهشناسی برلین رفته بودم. جمله قشنگی روی دیوار اتاق ایشان بود: "علف هرز اعتراض طبیعت است به دخالت غیر مسئولانه زارع در طبیعت". سیل هم اعتراض طبیعت است به دخالت انسانها در طبیعت.
سیل راز بقای تمدن ایران است. راز بقای حفظ تالاب ها است. تصور بکنید سیلهایی که اخیرا در البرز آمد، اگر راهشان با سدها بسته نبود، چه کارها که نمیکردند. میرفتند و یکی یکی تالابهای مرکزی را به سرعت پر میکردند و ریشه ریزگردها را میخشکاندند. گیاهان تشنه حاشیه رودخانه ها را سیر آب می کردند. آشغالها و کثافت کاریهای اطراف رودخانهها را میبردند. چاره ریزگردهای خوزستان هم سیل است.
اگر جلوی رودخانهها باز شود و سیل بیاید، شستشوی خاک شوری آن را کاهش داده و پوشش گیاهی انبوهی در دشت خوزستان شکل می گیرد که مانع بلند شدن گرد و خاک میشود. هیچ چیز جز سیل نمیتواند تالابها را پر کند. آیندگان آنانی که به بهانه مسخره کنترل سیل و روان آبها سدها را ساختند، در کتابهایشان به نیکی یاد نخواهند کرد.
البته تا اینجای کار هم سیلهای اخیر کلی مسیر را پاکسازی کرده است. آنها متجاوزین به حریم رودخانه را مجازات میکنند. فقط نگرانی من آن است دوباره این سدسازان بهانههای جدیدی برای سد سازی های جدید بتراشند.
حسین آخانی استاد محیط زیست و عضو هیأت علمی دانشکده علوم دانشگاه تهران
ساخت و ساز در مازندران خيلي ديگه بي در و پيكر شده......... هركي كيه انگار
عالیه
چقدر دیدگاه قشنگی/ما لطف الهی را بلا مینامیم و این استاد محترم نعمت الهی می خوانش.و به قول سهراب چشم ها را باید شست.