اما براساس تعریفهای استاندارد و بینالمللی کسانی که به کامپیوتر تسلط ندارند نیز در دنیای مدرن بیسواد محسوب میشوند.
عطاءالله سلطانیصبور، عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس معتقد است: «طبق آمار دقیق، در کشور ۹ میلیون و ۶۰۰ هزار بیسواد وجود دارد که این رقم برای کشوری مانند ایران فاجعه محسوب میشود. با وجود اقدامات صورتگرفته برای کاهش بیسوادی، این آمار بسیار بالاست و باید در زمینه کاهش بیسوادی اقدامات جهادی انجام داد.»
او میگوید: «برای کاهش این رقم قطعا باید نهادها و سازمانهای دیگر در کنار آموزش و پرورش قرار بگیرند. متاسفانه در شرایط فعلی همه دستگاهها از محصول آموزش و پرورش که همان جوانان باسواد است استفاده میکنند، اما این تعامل یکسویه است و متقابل نیست.»
آمار فراتر از 10 میلیون نفر است
از سوی دیگر کارن خانلری، عضو کمیسیون آموزش و پرورش به معیارهای دنیای مدرن برای بیسوادی اشاره میکند و میگوید: «آمار بیش از 9 میلیون بیسواد مربوط به افرادی است که هرگز به مدرسه نرفتهاند و خواندن و نوشتن نمیدانند. این در حالی است که معیار بیسوادی در دنیای مدرن این روزها تغییر کرده است.»
او با بیان اینکه معنی بیسوادی تغییر کرده است، میافزاید: «در این دوران افرادی که سواد استفاده از کامپیوتر و وسایل الکترونیکی را ندارند هم بیسواد محسوب میشوند. بنابراین آمار بیسوادان کشور خیلی بیشتر از 9 میلیون نفر است.»
خانلری تاکید میکند: «برای کاهش تعداد بیسوادن در کشور باید برنامههای خاصی طراحی شود؛ البته با اجرای برنامههای ناگهانی و شتاب زده و مقطعی بهشدت مخالف هستم. اما میتوان با اقدامات و برنامههای طولانی مدت و با آرامش آمار بیسوادها را در کشور کاهش داد.»
او با اشاره به اینکه بودجه اختصاص یافته برای نهضت سوادآموزی کافی نیست، عنوان میکند: «میتوان با افزایش بودجه هم قدمهای خوبی در کاهش تعداد بیسوادان در کشور برداشت. در حقیقت بودجهای که برای نهضت سوادآموزی در نظر گرفته شده به هیچ عنوان کافی نیست.»
کمبود بودجه بیسواد خلق میکند
محمدرضا نیکنژاد، کارشناس آموزش و پرورش، میگوید: «آمار افراد بیسواد مطلق از 9 میلیون بیشتر است و این درحالی است که ما افراد کم سواد را نیز در کشورمان داریم که به دلیل نبود امکانات یا بودجه مجبور به ترک تحصیل میشوند و با توجه به تعریف جهانی سواد، آنهایی که تنها خواندن و نوشتن را یادگرفتهاند و به اموری مانند کامپیوتر و... آشنا نیستند، بیسواد محسوب میشوند.»
او معتقد است که کمبود بودجه در آموزش و پرورش بیسواد خلق میکند. با توجه به اینکه سازمان نهضت سوادآموزی زیر نظر آموزش و پرورش رفته است؛ این خود مشکل ساز است. زیرا آموزش و پرورش هر زمان که بودجه کم بیاورد از بودجه زیرمجموعه خود برمیدارد و سازمان نهضت سوادآموزی باید بتواند بهراحتی بودجه اش را در راه تشویق و ایجاد انگیزه برای سوادآموزی خرج کند که متاسفانه این کار امکانپذیر نیست.»
نیکنژاد تاکید میکند: «در کشور ما بازگشت به بیسوادی نیز وجود دارد؛ به طوری که برخی افراد به دلیل هزینههای تحصیل یا نبود امکانات در مناطق دورافتاده به ناچار باید ترک تحصیل کنند و این یعنی بازگشت به بیسوادی.»
او معتقد است: «بهترین راهحل برای کاهش تعداد افراد بیسواد در کشور این است که سازمان نهضت سوادآموزی را از زیرمجموعه وزارت آموزش و پرورش خارج کنند تا هم بودجه جداگانه داشته باشد و هم بتواند وقت و برنامههای بیشتری برای پایین آوردن آمار بیسوادی در کشور داشته باشد.»
منبع: روزنامه فرهیختگان
ارسال نظر