ایدز از آن نوع بیماریهایی است که تنهایی عجیبی را به همراه دارد. حرف و حدیث و پچ پچهها که گاها با تهمت و رفتار بد همراه است؛ رفتارهای جامعه به حدی بر پیکره این افراد فشار میآورد که اغلب آنها را وادار به سکوت درباره بیماریشان میکند.
این در حالی است که طی دهه اخیر به گفته برخی از مسئولان ابتلای به ایدز از طریق روابط جنسی در ایران رو به افزایش بوده است. اما سئوال اصلی اینجاست که آیا به خاطر ابتلاء به این بیماری باید شخص بیمار را مورد سرزنش قرار داد؟ آیا جامعه و آسیبهای متعدد موجود در آن دلیل شیوع چنین موجی در کشور نیست؟ در این میان برای آنان که مبتلا شدهاند چه باید کرد؟ آیا طرد شدن این بیماران از جامعه و آزار روحی و روانی از سوی افراد روش مناسبی برای دوری از شیوع این بیماری است؟ شاید اصلی ترین سئوال این باشد که برای پیشگیری و عدم ابتلای سایرین به ایدز چه باید کرد؟
جوانان بیشترین مبتلایان به ایدز
مرداد ماه سال جاری دکتر عباس صداقت، رئیس اداره ایدز وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی کشور اعلام کرد که تا ابتدای فروردین ماه سال جاری بالغ بر 29 هزار و 414 نفر مبتلا به HIV/AIDS در کشور شناسایی شدهاند که 88 درصد آنان را مردان و 12 درصد را زنان تشکیل میدهند. 45.6 درصد از مبتلایان به HIV که سن زمان شناسایی آنان مشخص بوده در گروه سنی 34-25 سال قرار داشتند که بالاترین نسبت در بین گروههای سنی را به خود اختصاص میدهند.
به گفته دکتر صداقت علل ابتلا به HIV در بین کل مواردی که از سال 1365 تاکنون در کشور به ثبت رسیدهاند به ترتیب، تزریق با وسایل مشترک در مصرفکنندگان مواد (66.6 درصد)، رابطه جنسی (14.5 درصد) و انتقال از مادر به کودک (1.4 درصد) بوده است و راه انتقال در 16.7 درصد از این گروه نامشخص مانده است. در مقایسه این آمار با مواردی که ابتلای آنان در سال 1393 گزارش شده، اعتیاد تزریقی 43.7 درصد، برقراری روابط جنسی 37.3 درصد و انتقال از مادر مبتلا به کودک 4 درصد را تشکیل میدهد.
آمار و ارقام بیانگر رشد این نوع بیماری و صد البته عدم آگاهی افراد برای عدم ابتلاء به این مشکل است. فرهنگسازی از جمله واژگانی است که در این مواقع بسیار از آن نام برده میشود اما دقیقا این فرهنگسازی چیست که همچنان وجود ندارد و موجبات رشد این بیماری را فراهم کرده است؟
رفتار بد جامعه دلیل ادامه ابتلا به ایدز
جواد، 35 ساله، یک بیمار ایدزی است که بالغ بر 13 سال با بیماری ایدز دست و پنجه نرم کرده. او که از راه مصرف مواد مخدر به این بیماری مبتلا شده درباره مشکلات این بیماری به روزان، میگوید: متاسفانه وقتی اطرافیان مشکل فرد را میفهمند نخستین واکنش انگهایی است که به بیمار ایدزی میخورد. جامعه ما در مقابل بیماران ایدزی حالت دفاعی میگیرد به نحوی که اغلب این بیماران قضاوت میشوند و به عنوان افراد فاسد جامعه دیده میشوند در حالیکه اینگونه نیست.
او درباره واکنش اطرافیانش نسبت به بیماری میگوید: در بدو امر بسیاری از خانوادهها میترسند و حتی فرد بیمار را طرد میکنند زیرا فکر میکنند بودن با بیمار زیر یک سقف و استفاده از وسایلی نظیر حوله، قاشق و چنگال و. .. موجب انتقال بیماری میشود در حالیکه اینطور نیست. حتی مواردی بوده که بیمارستان از پذیرش یک خانم باردار مبتلا به ایدز خودداری کردند و ما مجبور شدیم که او را چندین بیمارستان ببریم تا سرانجام یکی از آنها راضی به پذیرش او شوند.
جواد ادامه میدهد: متاسفانه این واکنش در مقابل بچهها هم هست. مواردی بوده که کودک را به دلیل ابتلا به ایدز از مدرسه اخراج کردهاند به همین خاطر افراد از مطرح کردن بیماری خود میترسند و سعی میکنند که به تنهایی پناه ببرند.
جامعه ما را مجبور میکند بیماری ایدز را پنهان کنیم
جواد میگوید: متاسفانه جامعه بیمار ایدزی را مجبور میکند که بیماری خود را پنهان کند و این به نفع هر دو طرف نیست. مثلا خود من بارها به دندانپزشکی رفتهام ولی وقتی بیماری خود را به پزشک گفتم او مرا از مطب بیرون کرد. این رفتار باعث میشود که برخی از بیماران، مشکل خود را کتمان کنند که باعث ایجاد یک فاجعه میشود. مثلا خود من بعد از اینکه در یک برنامه تلویزیونی شرکت کردم، آرایشگری که همیشه موهای مرا کوتاه میکرد، دیگر مرا نپذیرفت. این یک فاجعه است که از نظر روحی بیمار را تحت فشار قرار میدهد.
او درباره واکنش بیماران در بدو اطلاع از وضعیت خود میگوید: متاسفانه فرد به محض اینکه از بیماری خود مطلع میشود احساس میکند دیگر تمام شده است. در واقع بیمار ایدزی در یک ابر سیاه فرو میرود. این روند انزوا و شوک گاهی تا چند سال طول میکشد مثلا خود من تا سه سال در اتاق بودم و با هیچ کس ارتباطی نداشتم. برخی افراد نیز دست به کارهای خطرناک میزنند و به اصطلاح سعی در انتقام گرفتن از جامعهای میکنند که آنها را بیمار کرده و امروز طرد میکند. مواردی نیز اقدام به خودکشی میکنند اما ما در انجمن بیماران ایدزی سعی میکنیم که این روند را آرام کنیم.
بعد از ابتلا به ایدز ازدواج کردم
جواد میگوید: ایدز بر خلاف نگاه عموم مردم پایان راه نیست. من خودم بعد از ابتلا به ایدز با یک خانم که او هم بیمار است ازدواج کردم و اکنون دو فرزند سالم داریم. مردم باید بدانند که بیماران ایدزی حق زندگی دارند و بر خلاف تصورات عامه زندگی آنان در یک یا دو سال پایان نمییابد. من دوستی دارم که از کودکی توسط خون آلوده به این بیماری مبتلا شده و تا امروز 35 سال است که با این بیماری دست و پنجه نرم میکند. من به یک زندگی طولانی امیدوارم و از آنچه که امروز دارم خوشحالم. همسرم بیش از هر کس دیگری مرا درک میکند و ما سعی میکنیم که لحظه لحظه زندگی را تجربه کنیم.
او فرهنگ سازی را نیاز مبرم جامعه برای شناخت ایدز میداند و میگوید: ما در باشگاه مثبت در حال تلاش برای کاهش آسیب این بیماری هستیم اما قطعا مسئله باید از طریق رسانهها موشکافی شود تا نگاه مردم تغییر کند.
بیماران ایدزی محصول شرایط جامعه هستند
دکتر امان الله قرایی مقدم، جامعه شناس و مدرس دانشگاه با اشاره به اهمیت فرهنگسازی در راستای پیشگیری از آسیب بیماری ایدز در جامعه به خبرنگار روزان میگوید: جامعه از این بیماری هراس دارد که طبیعی هم هست اما در این راستا باید رسانهها به صورت فعالتری وارد عمل شوند و فرهنگسازی کنند تا هم میزان ابتلا به این بیماری کاهش یابد و هم آسیب دیدگان کمتر دچار فشار روانی از سوی جامعه شوند. وی در ادامه افزود: این افراد معلول شرایط نامناسب جامعه هستند. در واقع این آسیبهای اجتماع است که آنان را به این سمت سوق داده است لذا مهربانی مردم و جامعه در وهله نخست میتواند روی رفتار این افراد تاثیرگذار باشد و در عین حال باعث پیشگیری از افزایش آسیبها شود. این جامعه شناس تاکید کرد: برخورد بد جامعه گاها باعث شده که این افراد خود را پنهان کنند و از ترس برخورد نامناسب مردم به رفتارهای پرخطر رو بیاورند که این در مجموع روی جامعه تاثیر منفی دارد.
آموزش رفتارهای جنسی در نوجوانان الزامی است
قرایی مقدم با اشاره به افزایش ایدز از راه جنسی گفت: باید آموزش را در مدارس بخصوص بین نوجوانان قبل از بلوغ داشته باشیم و بخشی از کتابهای درسی را به این مقوله اختصاص دهیم تا جوانان و نوجوانان رفتارهای پرخطر را بشناسند و از آن دوری کنند. وی تاکید کرد: نباید مسئله آموزش را سطحی بگیریم و سعی کنیم با کتمان کردن مشکل صورت مسئله را پاک کنیم زیرا ایدز و مشکلات آن در جامعه وجود دارد و قابل فراموش کردن نیست. ایدز یا هر بیماری دیگری در وهله نخست یک آسیب و درد است. به طور حتم یک بیمار در گام نخست نیازمند محبت، رافت و رفتار مناسب افراد یک جامعه است و این در مورد ایدز نیز صادق است. شاید لازم باشد که نگاهی تازه به این مقوله کنیم و با فرهنگسازی و آموزش جلوی رشد این پدیده و آسیب بیش از پیش بیماران این حوزه را بگیریم.
منبع: روزان
ارسال نظر