چهارمين نشست از سلسله جلسات گفتمان ضرب اصول با موضوع «بررسي وضعيت موسيقي در صدا و سيما» با حضور ميلاد كيايي، علي قمصري، ماني لطفي جعفرزاده و رضا مهدوي (كارشناس مجري) برگزار شد. جلسهاي كه مديرآن «رضا مهدوي» انتقاداتِ تند و تيزي را بيش از آنكه به تلويزيون انجام دهد، به خود هنرمندان كرد و گفت: «هر چه به سر ما ميآيد، خودمان ميخواهيم و مقصر هستيم. » او دليل خودش را هم براي اين مساله دارد. ميگويد: «ما مدتها قبل متوجه شدهايم كه اساسا مسوولان پاسخگو نيستند و اين خود ما هستيم كه بايد پا پيش بگذاريم و فكري به حال خود كنيم و در عين حال راهكار هم پيدا كنيم. همين اساتيد وقتي در مواقعي با آنها بيمهري ميشود، صدايشان بلند ميشود. اما وقتي از آنها دعوتي براي حضور در نشستهاي جدي اينچنيني ميشود، ميگويند كه به صلاح نيست و ما را عفو بفرماييد.»
اين پژوهشگر و نوازنده سنتور ميگويد اين روزها موسيقياي كه از صدا و سيما و از كنسرتها شنيده ميشود، چيزي جز شو نيست. امروز جامعه به خاطر اينكه موسيقي بيهويت رواج پيدا كرده، در معرض خطر فرهنگي جدي قرار گرفته است. بخش عمدهاي از اين موضوع هم به عملكرد مديران و مسوولاني مربوط ميشود كه فقط به فكر ميزشان هستند و دغدغه ملي ندارند. در اين ميان، خيلي از پرسشهاي متداول درباره صدا و سيما را همين اساتيد مطرح ميكنند. اما خودشان حاضر نيستند سخني در اين باره بگويند و پاي حرفشان بايستند. از آن طرف اين سوال در صدا و سيما مطرح است كه چطور در يك برنامه شبكه مستند بهطور كامل ساز را نشان ميدهند يا چطور در برنامه ديگري در شبكه جام جم اين اتفاق تكرار ميشود؟ اگر بحث فقهي بود، اين اتفاقها نميافتاد. در شرع مقدس هم نيامده كه نشان دادن يا ندادن ساز مشكلي دارد. آنچه كه محل بحث است نوع موسيقي است كه ارايه ميشود و نمايش ساز اصلا مطرح نيست. بعد از آن ميلاد كيايي، علي قمصري و ماني جعفرزاده سخناني را مطرح كردند. هر كدام از آنها انتقاداتي به رويكرد صدا و سيما
نسبت به موسيقي داشتند؛ انتقاداتي كه نوك تيز پيكانش متوجه نشان ندادن ساز بود. اين كارشناسان از رو يكرد دوگانه اين سازمان گله داشتند. كيايي در اين نشست از اين موضوع انتقاد كرد كه تلويزيون صحنههاي قتل و خونريزي را نشان ميدهد اما چرا ساز را نشان نميدهد؟ علي قمصري نيز انتقادات ديگر به رويكرد صدا و سيما داشت كه مهمترينش به رسميت نشناختن موسيقي از سوي آنها بود. هر روز از تلويزيون آهنگهاي بسياري پخش ميشود، اما اين آهنگها بدون اجازه صاحبان آنها پخش ميشود اين نكته ديگري بود كه قمصري به آن اشاره داشت. ماني جعفرزاده اما از وجه ديگري سخن گفت و يادآور شد كه حرفهايي كه آنها در نقد صدا و سيما ميزنند به معناي اين نيست كه ميخواهند بگويند اين سازمان چگونه عمل كند بلكه هنرمندان از صدا و سيما توقع دارند. در ادامه حرفهاي هر كدام از كارشناسان ميآيد.
ماني جعفرزاده در اين نشست گفت: موضوع صدا و سيما در ايران نسبت مهمي دارد با آنچه برداشت تاريخي حاكميت از مفهوم فرهنگ و هنر و به خصوص موسيقي است. نخستين چيزي كه از منتقد پرسيده ميشود، اين است كه شما از كجا ميفهميد يك اثر هنري خوب يا بد است؟ منتقد بايد دو نكته را تشخيص بدهد؛ اول اينكه هنرمند چه ميخواهد بگويد و دوم اينكه در آن چيزي كه ميخواسته بگويد تا چه حد موفق بوده است. در هر موضوع نقد ديگري نيز ما بايد اينگونه عمل كنيم وقتي ما سازمان صدا و سيما را نقد ميكنيم، قرار نيست بگوييم دلمان ميخواهد اين سازمان چگونه عمل كند. ما ميتوانيم به عنوان هنرمند، توقعي از صدا و سيما داشته باشيم. اما آنچه مهم محسوب ميشود اين نكته است كه ما بايد بپرسيم صدا و سيما با موسيقي ميخواهد چه كار كند؟ و در خواستهاش آيا موفق بوده يا نه؟ اين علميترين كار نقدي است كه بايد اتفاق بيفتد.
منبع: اعتماد
ارسال نظر