آیا الگوی توسعه علمی الزاما غربی است؟
پارسینه: روز جهانی علم فرصتی است تا به سهم و موقعیت کنونی کشورمان در تولید علم نگاهی گذرا بیندازیم. تصور میکنم دستکم سر این موضوع اتفاقنظر داشته باشیم که اساسا پیشرفت و قدرت اقتصادی یک کشور در دنیای امروز، ارتباط تنگاتنگی با سهم آن کشور از توسعه علم و فناوری دارد. فرقی نمیکند این پیشرفت در پژوهشهای علوم پایه باشد یا در زمینه مهندسی یا پزشکی.
روز جهانی علم فرصتی است تا به سهم و موقعیت کنونی کشورمان در تولید علم نگاهی گذرا بیندازیم. تصور میکنم دستکم سر این موضوع اتفاقنظر داشته باشیم که اساسا پیشرفت و قدرت اقتصادی یک کشور در دنیای امروز، ارتباط تنگاتنگی با سهم آن کشور از توسعه علم و فناوری دارد. فرقی نمیکند این پیشرفت در پژوهشهای علوم پایه باشد یا در زمینه مهندسی یا پزشکی. قدرت از دل توسعه علمی برمیآید و به همین دلیل، مثلا ایالات متحده آمریکا، روسیه، فرانسه، انگلستان و چین در شورای امنیت سازمان ملل متحد حق وتو دارند و میتوانند اعمال زور کنند؛ اما برای مثال، بنگلادش یا نیکاراگوئه از چنین قدرتی بیبهرهاند. بدیهی است هر کشوری نقاط ضعف و قوتی دارد و بر حسب توانمندیها و پتانسیلهای تاریخی یا جغرافیایی، میتواند در حیطههای گوناگون علوم و فناوری حرفی برای گفتن داشته یا نداشته باشد. در دنیای امروز، ظاهرا ملاک تاریخی توسعهیافتگی، رویدادهایی است که پس از انقلاب صنعتی رخ داده است. تمدنهای باستانی که در دورههایی از تاریخ، عصر طلایی علمی داشتهاند، الزاما اینک در رده کشورهای توسعهیافته جای ندارند. گزارش عصر طلایی توسعه علمی در نجوم، طب و جغرافیا
در سرزمین ما را تنها میتوان در کتابهای تاریخ علم پیدا کرد. «غیاثالدین جمشید کاشانی»، «رازی»، «خواجهنصیرالدین طوسی» و «ابوالوفا بوزجانی» ازجمله افتخارات تاریخی ما در توسعه علم هستند، اما دروازه توسعه علم و فناوری در دنیای امروز بر پاشنه دیگری میچرخد؛ همانگونه که افتخار یونانیها به «جالینوس»، «ارسطو»، «افلاطون» و «سقراط» نمیتواند اقتصاد ورشکسته یونان را نجات دهد و باید در این زمینه فکر دیگری کرد. در هفتهای که گذشت، چین از یک هواپیمای مسافربری با نام C٩١٩ رونمایی کرد که برای طراحی و ساخت آن هفت سال زمان صرف شده است. رؤیایی که بالاخره پس از حدود نیمقرن تحقق یافت. مهمترین پرسشی که به ذهن متبادر میشود این است که آیا الگوی توسعه فناوری الزاما غربی است؟ ظاهرا پاسخ به این پرسش منفی است. چین، ژاپن، کره جنوبی، روسیه، غربی نیستند و در دنیای علم و فناوری حرفهای بسیاری برای گفتن دارند. ما در این یادداشت، علم و فناوری را در کنار هم میآوریم و تمایزی میان آنها قائل نمیشویم. البته که طبق تعاریف کلاسیک، علم همان فناوری نیست و بخشهای بزرگی از علم هیچگونه کاربرد عملی یا تکنولوژیکی عاجلی ندارد. پژوهشهای
نظری Speculative یا نظریهپردازی Theorizing عملا در فناوریها دیده نمیشوند، اما ما در اینجا با اغماض، علم و فناوری را به عنوان یک مجموعه بههمپیوسته از دانش در نظر گرفتهایم که شاخصی برای توسعه یک کشور محسوب میشود.
توسعه علم و فناوری در بستر تاریخ
همانگونه که گفتیم در دنیای امروز علم و فناوری، هر آنچه پیش از انقلاب صنعتی بوده، تقریبا کانلمیکن تلقی میشود و در این رقابت نفسگیر، هیچچیزی پیشبینیپذیر نیست. این رقابت بهقدری حیرتبرانگیز است که مثلا سرزمینی که تنها ٥٠٠ سال از اکتشاف آن میگذرد، میتواند تمدنهای چندهزارساله را پشت سر بگذارد. ٣٥ دانشگاه از ٥٠ دانشگاه برتر جهان، متعلق به ایالات متحده است و ٢٦ درصد مقالات علمی دنیا در رشتههای علوم و مهندسی در این کشور تولید میشود. از نظر تاریخی در اروپا، استخراج زغالسنگ و تولید آهن، نقش بسیار مهمی در فرایند صنعتیشدن کشورهایی مانند آلمان، بهویژه در سالهای بین ١٨٥٠ تا ١٨٧٠ داشته است. مسئله ساخت ماشینهای بخار بر مبنای اصول ترمودینامیک را نباید نادیده گرفت. آلمانیها در همان زمان اهمیت کاربرد علم در صنعت را بهخوبی دریافتند و در سالهای پس از ١٨٧٠، بهویژه در صنایع شیمیایی پیشرفتهای عظیمی داشتند. آنها سرمایهگذاری هنگفتی روی پژوهش علمی کردند و البته نتیجه آن را هم دیدند. در سال١٨٧٢ به گواه یک گروه انگلیسی که از آلمان بازدید میکرد، تعداد دانشجویان شیمی مشغول به تحصیل در دانشگاه مونیخ، از تعداد
دانشجویان شیمی در کل انگلستان بیشتر بود. اکنون نیز مؤسسات پژوهشی بزرگ خارج از دانشگاهها در آلمان، سهم بزرگی در تولید علم در شاخههای گوناگون دارند. مؤسساتی مانند انستیتو ماکس پلانک، فرانهوفر و هلمهولتز.
چه باید کرد؟
بررسی زمینههای اجتماعی توسعه و سیاستگذاریهای کلان در این زمینه، کار جامعهشناسان و اقتصاددانان است. برداشت و تحلیل من از مقوله توسعه علم و فناوری بسیار ساده است؛ برای توسعه علم در یک کشور باید هزینه کرد. بدون بودجههای کلان میلیارددلاری نمیتوان در دنیای امروز حرفی برای گفتن داشت. دانشمندان، مهندسان و متخصصان هیچ کشوری بدون داشتن انگیزه مالی، زندگی خود را وقف پژوهش نمیکنند. این مسئله ارتباطی به الگوی غربی یا شرقی در توسعه علم ندارد. چین که هفته گذشته از هواپیمای مسافربریاش رونمایی کرد، درحالحاضر ١,٩٨ درصد از تولید ناخالص داخلیاش را به تحقیق و توسعه اختصاص داده است و قصد دارد تا سال٢٠٢٠ این مقدار را به ٢.٥ درصد برساند. کشورهایی مانند ژاپن، کره جنوبی، هنگکنگ، سنگاپور و تایوان نیز بودجه تحقیق و توسعه خود را افزایش دادهاند. در ژاپن این مقدار برابر با ٣.٣٥ درصد و در تایوان ٣.٠٦ درصد از تولید ناخالص داخلی است. سهم بودجه پژوهش در آلمان و فرانسه و کشورهای اسکاندیناوی، از بیش از دو درصد تا ٣.٥ درصد، نشاندهنده سرمایهگذاری کلان این کشورها در پژوهشهای علم و فناوری است. الگوی توسعه علم در عصر کنونی،
کاملا بینالمللی است. چین به همان منابع مطالعاتی دسترسی دارد که در اروپا و آمریکا به کمک آن هواپیمای مسافربری میسازند. ما هم در ایران در دانشکدههای فنی و مهندسی خود، مثلا در مکانیک مصالح، ترمودینامیک، توربوماشین و سد و بتون و ریاضیات مهندسی، همان کتابهایی را میخوانیم که در آمریکا، انگلستان یا آلمان تدریس میشود. مسئله اصلی حجم بودجه تحقیقاتی است که برای توسعه باید صرف کرد.
منبع: شرق
ارسال نظر