چطور میتوان این تلویزیون را «رسانه ملی» نامید؟
پارسینه: وقتی شرکت گاز از تلویزیون خواست تا ویدئوهای آموزشی ساخته شده توسط خودشان برای اطلاعرسانی درباره نصب صحیح لوله بخاری و آبگرمگن را پخش کند، صداوسیما از آنها میلیاردها تومان پول درخواست کرد.
نخست: «ناتاشا» در سریال «خواب و بیدار»، یک مجرم معتاد، بیمار روانی و قاتل خطرناک بود که پلیس کشور با تمام امکانات و تجهیزات و توان خود، ماهها دستگیری او را دنبال کرد اما در نهایت به جنازهاش رسید.
این کاراکتر منفی قانونگریز در جامعه محبوبیت زیادی داشت و همین باعث شد تا بعضیها تصور کنند میتوانند به راحتی از چنگال قانون بگریزند و هرگز روی مجازات را هم نبینند.
دوم: این که موتورسوار به آسمان خیره میشود و میگوید: «الهی به امید تو!»، سپس کاسکت روی سر میگذارد و 200 متر جلوتر کیف یک شهروند را میرباید و زیر لب نجوا میکند: «خدایا! تو خودت میدونی من چرا دزد شدم!»، نتیجه سریالهای صداوسیماست که در 28 قسمت، شخصیت اصلی هرقدر دلش بخواهد دزدی و کلاهبرداری و کار خلاف انجام میدهد، اما در قسمت آخر به مسجد میرود و یک روحانی به او میگوید: «پسرم، در توبه همیشه باز است»، بعد دو رکعت نماز شکر به جای میآورد و به خانه میرود و همسرش در حالی که لبخند میزند، با سینی چای و باقلوا به استقبالش میآید، مخاطب تیتراژ پایانی را میبیند و به این نتیجه میرسد که اگر تا آخر عمرش به انجام کارهای خلاف قانون و شرع مشغول باشد، اما در لحظه مرگ توبه کند، پذیرفته میشود و به بهشت خواهد رفت.
سوم: «بامشاد» و «اردل» در سریال «نقطهچین»، یک کار را هم برای کمک به دیگران و مردم انجام ندادند. این دو کاراکتر در حالی محبوبیت فراوان یافتند که «منفی» و «ضد جامعه» بودند. هر روز به همسر و دوست و فامیل و رئیس و همکار خود دروغ میگفتند، سر هر کسی را که خواستند کلاه گذاشتند و هرگز از عمل زشت خود پشیمان نشدند.
دهها شب تکرار این داستانها باعث شد تا بخش بزرگی از جامعه با رذالتهای این دو شخصیت تلویزیونی همذاتپنداری کنند. اگر گروه بزرگی از جامعهشناسان و روانشناسان در مقابل عملکرد اشتباه چهرههای معروف تلویزیونی سکوت اختیار کردهاند، به این علت بوده که نمیخواستند محبوبیت خود نزد افکار عمومی را از دست بدهند و مقابل بتهای ملت قرار گیرند.
چهارم: صداوسیما باعث شد تا حتی مقلدان صدای خوانندگان در مجالس عروسی هم به عنوان «طنزپرداز» در جامعه مطرح و شناخته شوند.
پنجم: وقتی شرکت گاز از تلویزیون خواست تا ویدئوهای آموزشی ساخته شده توسط خودشان برای اطلاعرسانی درباره نصب صحیح لوله بخاری و آبگرمگن را پخش کند، صداوسیما از آنها میلیاردها تومان پول درخواست کرد.
ششم: چطور میتوان این تلویزیون را «رسانه ملی» نامید؟
فرورتیش رضوانیه
عالی بود
خانه از پاى بست ويرانست خواجه در بند نقش ايوانست!
رسانه میلیه دیگه
این رسانه میلی ست نه ملی!!!!!!!!
هفتم: اين رسانه هيچگاه بمناسبت فرارسيدن عيد نوروز بزرگترين عيد ايرانيان در گوشه تصوير عيد رو تبريك نميگه!!!!!!!!!
هشتم: اين رسانه براي شخصيتهاي منفي فيلم ها و سريال ها نامهاي اصيل ايراني انتخاب ميكنه !!!!!!!!!!!
نهم: مناسبتهاي ملي مثل چهارشنبه سوري رو مسخره ميكنه و فقط از خطراتش ميگه وديگر مناسبتها مثل تيرگان و مهرگان و سپندارمذگان رو حتا توجهي نميكنه !!!!!!!!!!
دهم : در بررسي تقويم تاريخ هيچگاه به افتخارات گذشتگان ايران زمين نميپردازه !!!!!!!
و....
بخدا اين رسانه ملي نيست ميليه