خون پایتخت نشینان از شهرستانیها رنگینتر نیست
پارسینه: کدوی چاق و چلهای با شکم قلنبه، لمیده روی صندلی راحتی چرخان، میخواست یادمان بیندازد کمتحرکی باعث افزایش وزن و چربی خون میشود؛
نمکدانی افتاده روی نقشه ایران با یک خروار نمک بیرون ریخته از آن روی پستی و بلندی کشور، میگفت مصرف نمک در ایران، بیش از دو برابر حد مجاز است؛ حبه قندی که دور کمرش متر گره زده بود، هشدار میداد اضافه وزن عامل ابتلا به دیابت است و سرنگی با روبان قرمز پیچیده شده دورش هم به مردم نهیب میزد یکی از راههای انتقال ایدز، تزریق از سرنگ مشترک است.
جای همهشان حالا روی بیلبوردهای تبلیغاتی خالی است. همه رفتهاند گوشه انبارهای تاریک و چشم به راه ماندهاند تا هفتهای دیگر که تنپوش پلها شوند یا گوشه خیابانها چشم مردم را بنوازند و ذهنشان را قلقلک بدهند.
دغدغههای متولیان سلامت در کشورمان کم نیست، آمار بالای مبتلایان به سرطان و ایدز، کابوس فشارخون بالا، زمینگیر شدن با انواع بیماریهای قلبی و عروقی، ترس از پوکی استخوان، رژه بچههای چاق یا کوتاه و مبتلا به سوءتغذیه و... همین دلنگرانیها باعث شد اواسط دی امسال، بیلبوردهای سلامت، تقریبا یک هفته، نگاه تهرانیها را هر روز در معابر شکار کنند به این امید که آنها شعارهای حفظ سلامت را بهخاطر بسپرند و سبک زندگیشان را تغییر بدهند و سراشیبی زندگیشان، به سوی بیماری و مرگ، دستکم شیب ملایمتری پیدا کند.
بیلبوردهای سلامت، ویژگیهای مثبتی داشتند که ثابت میکرد هوشمندانه طراحی شدهاند و صاحبنظرهایی فکرهایشان را روی هم گذاشتهاند تا سبک زندگی سالم را بدون نمایش دادن تصاویر زننده از بیماریها و ایجاد مزاحمت بصری برای شهروندان به نمایش بگذارند؛ اما هر طرحی که اجرایی میشود عیب و ایرادهایی هم دارد و طرح بیلبوردهای سلامت هم از این قاعده مستثنا نیست.
برای نمونه این بیلبوردها، فقط مدتی کوتاه، از در و دیوار شهر آویزان ماندند، حال آن که فرهنگسازی برای تغییر سبک زندگی یک جامعه و ارتقای آگاهیشان باید مستمر باشد و اطلاعرسانی صرفا یک یا دو هفتهای در سال، بیش از آنکه نهیبی به مردم برای اصلاح شیوه زیستنشان باشد، انگار رفع مسئولیتی از برخی متولیان سلامت است که رزومه کاریشان را پر میکند، اما شکی نیست که تغییر چندانی در شیوه زندگی شهروندان نمیدهد.
از سوی دیگر فقط 16 درصد جمعیت کشور در تهران زندگی میکنند، اما مردم استانهای دیگر از پیامهای سلامت و پیشگیری از بیماریها سهمی ندارند؛ در حالی که نهتنها وضع سلامتشان از احوال پایتختنشینها بهتر نیست بلکه بسیاری از آنها در برابر بیماریها آسیبپذیرترند چون از خدمات بهداشتی و درمانی کافی در محل زندگیشان بیبهرهاند و برای نجات جانشان گاه ناچارند حتی تا پایتخت سفر کنند. باور نمیکنید سری به چادرهای شهرستانیهای سرگردان و مستاصل پشت بیمارستانهای بزرگ پایتخت بزنید؛به نظرتان آنها چقدر از پیامهای حوزه سلامت و تغییر سبک زندگی، سهم دارند؟
مریم یوشی زاده
شهرستانی ها؟
اینها کی هستند؟ چه جایی در کشور دارند؟
مگر نه اینکه حتی با وجود گرد و خاک در هوای شهرهای خوزستان، آنهم در حدی که میدان دید به 100 متر هم نمیرسد، خبری از تعطیلی مدارس و اداره ها نمیشود؟
اما با افزایش آلودگی هوای تهران، مدارس و ... تعطیل میشوند، اداره ها دیرتر شروع به کار میکنند و ...
ریه ی چنوبی ها خاک که سهل است، سنگ را هم تاب میاورد.
اصلا" ساکنان خوزستان اگر هوایشان پاک و بدون خاک باشد، مریض میشوند، اگر آب آشامیدنی شان گل آلود نباشد، عطش شان رفع نمیشود.
سرطان و آسم و هزار درد بی درمان دیگر، چاشنی زندگی شان شده !!!
متاسفم خانم نویسنده
تفکری برای کسب رای شهرستانی ها القای این را می کند که تهران بهشت و شهرستانها جهنم هستند
ولی تبلغاتی که می گویید توسط شهرداری تهران و با بودجه شهروندان تهران نب شده است و به بودجه عمومی کشور ربطی ندارد هر شهروند تهرانی حداقل 100 هزار تومان در سال عوارض نوسازی و به ازای هر متر خانه برای ساخت 1.3 میلیون تومان عوارض به شهرداری پرداخت می کند
حال شهرداریهای کل کشور الگو برداری کنند و در شهر خود از این اطلاعیه ها نصب کنند
متاسفم که فقط کینه را رواج می دهید
این بستگی به ابتکار شهرداران شهرهای دیگر کشور بوده وظیفه شهرداری تهران اطلاع رسانی به کل کشور نیست
احسنت به دید گاه انساندوستانه شما ولی در تهران است که قالیباف و روحانی وبرادران ل و دلواپسا وموتلفه چی ها زندگی میکنن