گوناگون

تعویق مذاکرات صلح سوریه، بازیگرانی قوی تر از بازیگردانان

تعویق مذاکرات صلح سوریه، بازیگرانی قوی تر از بازیگردانان

پارسینه: در مذاکرات ژنو، داعش، جبهه النصره و گروه هایی که رسما با القاعده بیعت کرده اند با توجه به قطعنامه 2245 شورای امنیت در مذاکرات حضور نداشتند.

پارسینه/آرش رازانی : "استفان دی میستورا" نماینده ویژه سازمان ملل در امور سوریه از تعلیق مذاکرات «ژنو۳» پیرامون حل بحران سوریه تا ۲۵ فوریه (ششم اسفند) خبر داده و اظهار داشت که پیش از آغاز دور بعدی مذاکرات در شورای امنیت حضور خواهد یافت.وی اظهار داشت: قبل از آغاز مذاکرات باید گام‌ های فوری در مورد وضعیت انسانی برداشته شود.

وی افزود اقداماتی هستند که باید هم سازمان ملل متحد و هم طرف‌ های مذاکره کننده انجام دهند.دی میستورا با اشاره به این که مذاکرات بعدی باید به نفع مردم سوریه باشد افزود: "آیا باز برای مذاکرات بی نتیجه به اینجا آمدیم، و یا در مورد آینده سوریه، روند سیاسی، قانون اساسی جدید و انتخابات این کشور جدی هستیم؟ مردم سوریه از این مذاکرات منتظر ارائه یک راه حل هستند. صادقانه بگویم، هنوز این را ندیدم و برای از سرگیری مذاکرات باید فرصتی بدهیم. نیاز به کار بیشتری از سوی تمام گروه ها وجود دارد و ما حاضر نیستیم فقط برای اینکه مذاکره کرده باشیم مذاکره کنیم."

این مذاکرات که بر مبنای بند 2 قطعنامه ی 2245 شورای امنیت برگزار شده بود، گام اول فرایند استقرار صلح در سوریه به شمار می رفت و امیدواری هایی که پس از تصویب این قطعنامه برای برقراری صلح در سوریه و اجماع جهانی برای آن پدید آمده بود را به یاس تبدیل کرد. اما عوامل این شکست در گام اول چه بودند؟

واقعیت این است که برای به ثمر نشستن این چنین مذاکراتی می بایست زمینه های اولیه ی آن مهیا باشد. در درجه ی اول، همه ی عناصر تعیین کننده ای که با یکدیگر در حال جنگ روی زمین هستند بایستی در مذاکرات حضور داشته باشند تا بتوان برای ایجاد ساز و کاری برای رفع اختلافات مذاکره کرد.

در حالی که در مذاکرات ژنو، داعش، جبهه النصره و گروه هایی که رسما با القاعده بیعت کرده اند با توجه به قطعنامه 2245 شورای امنیت در مذاکرات حضور نداشتند.

همچنین گروه های کرد سوری نیز با فشار ترکیه از مذاکرات بیرون گذاشته شدند. به این ترتیب ،بخش قابل توجهی از گروه های مسلح و در حال جنگ -صرفنظر از تمایل یا عدم تمایل آنها به برقراری صلح- در مذاکرات حضور نداشتند و این بدان معنی است که حتی در صورت منجر شدن مذاکرات به توافق های اولیه، این توافق های برای گروه های غایب الزام آور نبوده و از جانب آنها محترم شمرده نخواهد شد. بدین ترتیب ،جنگ در خاک سوریه از سوی این گروه ها ادامه یافته و اصل وقوع "صلح در میدان جنگ" محقق نمی گردید.

عامل دیگر شکست مذاکرات ، تحولات جبهه ی جنگ و وضعیت در حال تغییر جغرافیای جنگ در سوریه است. نیروهای ارتش سوریه و متحدان آنها به پیروزی های آهسته و پیوسته ی خویش ادامه می دهند و کرد ها هم مناطق تحت تسلط خود را گسترش می دهند. بین سایر گروه ها نیز جنگ های ریز و درشت جریان اند واقعیت این است نیروی مسلحی که در حال جنگ و دستیابی به پیروزی یا در آستانه ی تحمل شکست است، در درجه ی اول به دنبال تثبیت وضعیت خود در میدان جنگ خواهد بود ؛زیرا در مذاکرات هر گروهی به اندازه ی توان واقعی و مناطق تحت تصرف خود و وضعیت جنگی اش توان امتیاز گیری خواهد داشت.


راهنمای نقشه: صورتی: نیروهای ارتش سوریه هاشور خورده (صورتی): نیروهای مقاومت حزب الله قهوه ای: جبهه النصره زرد: گروه های مسلح خاکستری: گروه تروریستی داعش هاشور زرد: داعش، جبهه النصره، گروه های مسلح بنفش: نیروهای پیشمرگه کرد.

به بیانی دیگر، تا زمانی که در میدان جنگ امکان تغییر معادلات وجود دارد، مذاکرات صلح به نتیجه نخواهد انجامید. تجربه نشان داده است این گونه مذاکرات زمانی از سوی شرکت کنندگان جدی گرفته می شود که در میدان جنگ وضعیت پایدار بر قرار بوده و هیچ گروهی توان دست یابی به پیروزی های مهم را نداشته باشد. این ،وضعیتی نیست که در حال حاضر در میدان های جنگ سوریه قابل مشاهده است.

عامل دیگر که از به نوعی عامل اصلی این شکست ارزیابی می گردد، عدم توافق واقعی بازیگران منطقه ای برای برقراری صلح است. بر خلاف آنچه به نظر می رسد، گروه متحدین منطقه ای آمریکا شامل ترکیه، عربستان و قطر با توجه به کاهش احتمال سقوط دولت بشار اسد به عنوان هدف اصلی جنگ افروزی در سوریه، بر خلاف آمریکا تمایل چندانی برای به ثمر نشستن مذاکرات صلح نداشته و سعی می کنند با فشار بر افکار عمومی جهانی و متهم کردن گروه متحدان روسیه شامل ایران ،ارتش سوریه، حزب الله و گروه های کردی و شیعی به نقض قوانین جنگی و جنایت علیه بشریت از فشار حملات زمینی و هوایی به گروه های مسلح تحت حمایت شان در سوریه کاسته و مجالی برای باز سازی و سازماندهی جدید این گروه ها ایجاد کنند.

همان گونه که اردوغان در اولین موضع گیری رسمی بعد از اعلام تعویق مذاکرات صلح ،گفت : تا زمانی که کودکان همچنان در سوریه کشته می‌ شوند، مذاکرات صلح فایده‌ ای ندارد.وی تصریح کرد که پایان دادن به رژیم «بشار اسد» رئیس‌ جمهور سوریه و ورود به فرایند انتقال قدرت که طی آن درخواست های قانونی مردم سوریه محقق شود، ضروری است.

از سوی دیگر، گروه کشورهای متحد روسیه ،تمایل چندانی به برقراری صلح در شرایطی که بعد از مدت ها صبر و رزم ،دست بالا را در میدان های جنگ دارند ؛نشان نمی دهند و ترجیح می دهند هر چه بیشتر گروه های مسلح مخالف خود را در جنگ مغلوب کنند تا در مذاکرات قدرت چانه زنی این گروه ها را کاهش دهند. همان گونه که سرگئی لاوروف وزیر خارجه روسیه در پاسخ به درخواست کاخ سفید برای توقف حملات هوایی در زمان مذاکرات صلح، تاکید کرد که ارتش روسیه حملات هوایی را "تا زمانی که سازمان های تروریستی مثل جبهه نصرت واقعا شکست نخورده باشند ادامه خواهد یافت."

آنچه در مجموع می توان جمع بندی نمود، این است که در جریان مذاکرات صلح سوریه، بازیگران منطقه ای و گروه های مسلح در حال جنگ ، بازی مذاکره برای صلح بازیگردانان جهانی را به رسمیت نشناخته و با پافشاری بر مواضع گذشته و روانه کردن سیل اتهامات به سمت یکدیگر به سرعت مذاکرات را به بن بست کشاندند.

اگر وضعیت میدان های جنگ تا آغاز فوریه دچار تغییرات عمده ای نگردد ،همین فرایند تکرار خواهد گردید. آنچه در این میان نا دیده گرفته می شود، ادامه ی درد و رنج مردم سوریه است. همه طرف های مذاکرات ،مدعی ادامه نبرد برای پایان این آلام بی انتها و رساندن سوریه به ساحل نجات هستند، ولی به راستی راه رسیدن به آرامش ، از میان دریای خون می گذرد؟

ارسال نظر

  • پسرشجاع

    اینا با موشک ازدواج کردن :-)

  • ناشناس

    تف ب روت پارسینه خاعن بی غیرت

  • ناشناس

    ..........................

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار