حالا واقعا؛ کار، کار ِ انگلیسی هاست؟
پارسینه: ماجرای دخالت شائبه برانگیز بنگاه سخن پراکنی بریتانیا در انتخابات امروز تبدیل به یکی از مسائل کلیدی جریان اصولگرا در مقابله با جناح رقیب شده است.
پارسینه/محمد تاج احمدی: اصل قضیه به گزارش آماری و تحلیلی حسین باستانی روزنامه نگار ِ سابقاً اصلاح طلب ِ bbc بر میگردد که با ارائه یک تحلیل آماری مدعی میشود حامیان دولت میتوانند با رای دادن به فهرست هاشمی مانع حضور آیات اعظام (جنتی, مصباح و یزدی) در مجلس شوند.
جریان اصولگرا با استناد به همین گزارش و چندگزارش تحلیلی دیگر مدعی میشود که انگلستان قصد نفوذ در ارکان قدرت ایران (بواسطه حضور افراد نفوذی در مناصب انتصابی) را دارد.
نگارنده قصد نیت خوانی در مورد انگیز صدور چنین اتهامی را ندارد. اما شاید بدنباشد دوستان اصولگرا نسبت به تبعات این اتهام زنی کمی دقت نظر بیشتری به خرج دهند.
1-نخستین تابع این اتهام زنی توهین به شورای نگهبان است. شورای نگهبان باوجود فشار گسترده رسانه ای و افکار عمومی حاضر به تایید صلاحیت طیف قابل توجهی از ثبت نام کنندگان نشد. تا حتی افرادی که حتی شائبه گرایش آنها به بیگانگان وجود دارد به میان منتخبین احتمالی مردم راه نیابند. از ثبت نام کننده کراواتی گرفته تا روحانیان اصلا طلب. اتخاذ چنین رویکردی از سوی شورای نگهبان با فشار و انتقادات زیادی از سوی یکی از دوجناح سیاسی کشور مواجه شد اما آیت الله جنتی حاضر به کوتاه آمدن در مقابل این فشارها نشد و حتی به رغم استعفای سخنگوی شورای نگهبان و اظهارات بی سابقه وی تغییر خاصی در رویه اش نداد.
اتهام ِ انگلیسی بودن نامزدهای منتسب به جریان ِ اصلاح طلبان و اعتدالیون بیش از آنکه نقدی ویران کننده بر این جریان باشد توهین به شعور فقها و نادیده گرفتن زحمات حقوقدانان این نهاد مهم حکومتی ست.
2-دومین تابع این اتهام زنی اعطای قدرت (غیر واقعی) به یک رسانه ی معاند است. بدان معنا که جریان اصولگرا با نفوذی خواندن اعضای فهرست اصلاح طلبان و حامیان دولت آنهم بواسطه یک گزارش تحلیلی، (انشاءالله که ناخواسته) به نقش تعیین کننده رسانه ی وابسته به دولت انگلستان اعتراف کرده اند و پذیرفته اند که یک مقاله نویس bbc میتواند فرجام انتخابات در ایران را مشخص کنند و اینهمه رسانه و سایت و کانال و شبکه و تحلیلگران رنگ و وارنگ رسانه ملی توان مقابله با منطق حسین باستانی را ندارند.
3- سومین تابع این اتهام زنی آنست که دوستان با این شکل از کوبیدن رقیب به بهانه یک مقاله و نمایش ناپخته عصبانیت خود این احساس را در حسین باستانی وتحلیلگران بی.بی.سی ایجاد میکند که (دقیقاً به هدف زده اند) و نشان آنهم عصبانیت شماست. عصبانیتی که حتی حاضرید به قیمت زیرپا گذاشتن شعور فقها و حقوقدانان شورای نگهبان آنرا به رخ لندن نشینان بکشید.
4- چهارمین تابع این اتهام زنی آگاهی مرد از تبعات سه گانه فوقق است که حالتی متناقض در آنها ایجاد میکند و غرور ملی و قدرت انتخاب و تاثیرگذاری رای و اراده مردم را به هیچ می انگارد.
اصولگرایان با این شکل از اتهام زنی، اراده حسین باستانی و قدرت بی.بی.سی را از «اراده بیش از 50 میلیون واجد شرایط ایرانی» بالاتر دانسته اند و این باور ملی را ایجاد کرده اند که مردم ایران از خود اراده ای ندارند و چشمشان به قلم و دوربین بی.بی.سی دوخته شده است
5-پنجمین تابع این اتهام زنی قدم گذاشتن در مسیریست که بیگانگان برای نظام جمهوری اسلامی ترسیم کرده اند. مسیری که فرجام آن جز فروپاشی نیست! این مسیر، مسیر ِ تفرقه افکنی و ایجاد عناد و خصومت بین جریانهای سیاسی کشور و پایگاههای اجتماعی آنهاست.
و 6- ششمین تابع این اقدام نیز زیرپا گذاشتن سخن صریح رهبری مبنی بر «پرهیز از شکلگیری فضای دو قطبی» در رقابتهای انتخاباتی ست. آقای حدادعادل و آقای دکتر توکلی گویا متوجه نیستند که با این شکل اظهارات و نامه نگاریها به شکل دهی فضای دوقطبی در کشور (که برخلاف خواسته صریح رهبرریست) کمک کرده اند و باعث شده اند تا نیمی از ملت، نیم ِ دیگر را جاسوس و عمله استعمار پیر بپندارند
جریان اصولگرا با استناد به همین گزارش و چندگزارش تحلیلی دیگر مدعی میشود که انگلستان قصد نفوذ در ارکان قدرت ایران (بواسطه حضور افراد نفوذی در مناصب انتصابی) را دارد.
نگارنده قصد نیت خوانی در مورد انگیز صدور چنین اتهامی را ندارد. اما شاید بدنباشد دوستان اصولگرا نسبت به تبعات این اتهام زنی کمی دقت نظر بیشتری به خرج دهند.
1-نخستین تابع این اتهام زنی توهین به شورای نگهبان است. شورای نگهبان باوجود فشار گسترده رسانه ای و افکار عمومی حاضر به تایید صلاحیت طیف قابل توجهی از ثبت نام کنندگان نشد. تا حتی افرادی که حتی شائبه گرایش آنها به بیگانگان وجود دارد به میان منتخبین احتمالی مردم راه نیابند. از ثبت نام کننده کراواتی گرفته تا روحانیان اصلا طلب. اتخاذ چنین رویکردی از سوی شورای نگهبان با فشار و انتقادات زیادی از سوی یکی از دوجناح سیاسی کشور مواجه شد اما آیت الله جنتی حاضر به کوتاه آمدن در مقابل این فشارها نشد و حتی به رغم استعفای سخنگوی شورای نگهبان و اظهارات بی سابقه وی تغییر خاصی در رویه اش نداد.
اتهام ِ انگلیسی بودن نامزدهای منتسب به جریان ِ اصلاح طلبان و اعتدالیون بیش از آنکه نقدی ویران کننده بر این جریان باشد توهین به شعور فقها و نادیده گرفتن زحمات حقوقدانان این نهاد مهم حکومتی ست.
2-دومین تابع این اتهام زنی اعطای قدرت (غیر واقعی) به یک رسانه ی معاند است. بدان معنا که جریان اصولگرا با نفوذی خواندن اعضای فهرست اصلاح طلبان و حامیان دولت آنهم بواسطه یک گزارش تحلیلی، (انشاءالله که ناخواسته) به نقش تعیین کننده رسانه ی وابسته به دولت انگلستان اعتراف کرده اند و پذیرفته اند که یک مقاله نویس bbc میتواند فرجام انتخابات در ایران را مشخص کنند و اینهمه رسانه و سایت و کانال و شبکه و تحلیلگران رنگ و وارنگ رسانه ملی توان مقابله با منطق حسین باستانی را ندارند.
3- سومین تابع این اتهام زنی آنست که دوستان با این شکل از کوبیدن رقیب به بهانه یک مقاله و نمایش ناپخته عصبانیت خود این احساس را در حسین باستانی وتحلیلگران بی.بی.سی ایجاد میکند که (دقیقاً به هدف زده اند) و نشان آنهم عصبانیت شماست. عصبانیتی که حتی حاضرید به قیمت زیرپا گذاشتن شعور فقها و حقوقدانان شورای نگهبان آنرا به رخ لندن نشینان بکشید.
4- چهارمین تابع این اتهام زنی آگاهی مرد از تبعات سه گانه فوقق است که حالتی متناقض در آنها ایجاد میکند و غرور ملی و قدرت انتخاب و تاثیرگذاری رای و اراده مردم را به هیچ می انگارد.
اصولگرایان با این شکل از اتهام زنی، اراده حسین باستانی و قدرت بی.بی.سی را از «اراده بیش از 50 میلیون واجد شرایط ایرانی» بالاتر دانسته اند و این باور ملی را ایجاد کرده اند که مردم ایران از خود اراده ای ندارند و چشمشان به قلم و دوربین بی.بی.سی دوخته شده است
5-پنجمین تابع این اتهام زنی قدم گذاشتن در مسیریست که بیگانگان برای نظام جمهوری اسلامی ترسیم کرده اند. مسیری که فرجام آن جز فروپاشی نیست! این مسیر، مسیر ِ تفرقه افکنی و ایجاد عناد و خصومت بین جریانهای سیاسی کشور و پایگاههای اجتماعی آنهاست.
و 6- ششمین تابع این اقدام نیز زیرپا گذاشتن سخن صریح رهبری مبنی بر «پرهیز از شکلگیری فضای دو قطبی» در رقابتهای انتخاباتی ست. آقای حدادعادل و آقای دکتر توکلی گویا متوجه نیستند که با این شکل اظهارات و نامه نگاریها به شکل دهی فضای دوقطبی در کشور (که برخلاف خواسته صریح رهبرریست) کمک کرده اند و باعث شده اند تا نیمی از ملت، نیم ِ دیگر را جاسوس و عمله استعمار پیر بپندارند
ماکیاولیسم باید پیش توکلی لنگ بیندازد خودش در انگلیس درس خوانده البته ازپول ملت ولی رقیب را پلوخور سفارت انگلیس میداند . بدانند مدعیان نفوذ این امربدیهی راکه نفوذی که اصلاح طلب نمیشه که دائما شنود و مراقبت میشه نفوذی دادمیزنه مرگ برانگلیس
ببينيد انگليس به چه كساني پاس گل داده ، تا يارانش را بشناسيد
چقدر این هنر پیشه شبیه اقای شریعتمداری کیهان است...عجب شباهتی
آفرین!
به نظر ميرسه بافتني هايي فراهم آورديد فراوان!
اينكه انگليس طيف اطلاح طلب + رفسنجاني رو بيشتر از احمدي نژاد و جليلي دوست داره ديگه احتياج به گزارش آقايون BBC نداره.
فقط حالا دم خروس بيرون زده.