یادداشت فرزند صادق آهنگران برای سالمرگ مصدق
پارسینه: حجتالاسلام محمدعلی آهنگران - فرزند صادق آهنگران - به مناسبت سالگرد درگذشت محمد مصدق، یادداشت کوتاهی منتشر کرد.
در یادداشت آهنگران آمده است:
«امروز سالروز درگذشت دکتر محمد مصدق است. اشرافزادهای که روزی با حضور تودههای مردم به نخستوزیری رسید، قدرت شاهنشاه جوان را آشکارا محدود نمود، صنعت نفت را با حمایت ملت و روحانیت ملی کرد و دیگر روز با کودتایی برنامهریزی شده و در غیاب مردمی که به حمایتش برخواسته بودند، از تخت نخستوزیری به زیر کشیده شد.
در نتیجۀ این کودتا دکتر محمد مصدق به اتهام براندازی، محاکمه و تا پایان عمر در حصر خانگی بهسر برد و دکتر حسین فاطمی نیز اعدام گردید. شاه از مصدق متنفر بود، کسی در نزد او جرأت بر زبان آوردن نام مصدق را پیدا نمیکرد. هیچ رسانهای تا روز مرگ مصدق و پس از آن حق چاپ تصویر یا خبری از وی را نداشت و مصدق شخصیتی مغضوب و مطرود بود.
اما طنز تلخ تاریخ آنجاست که محمدرضا شاه پهلوی بیست و پنج سال پس از آن کودتا و در کوران حوادث انقلاب ناچار شد برای حفظ سلطنتش دست به دامان یک مصدقی دوآتشه بنام شاپور بختیار شود. شاپور بختیار به همراه داریوش فروهر و کریم سنجابی یک سال و نیم قبل از پیروزی انقلاب در نامهای به شاه از او خواسته بودند تا ضمن پایبندی مطلق به اصول مشروطیت و احیای حقوق ملت، نسبت به احترام واقعی به قانون اساسی و اعلامیه جهانی حقوق بشر، انصراف از حزب واحد، دادن آزادی مطبوعات و آزادی اجتماع، آزادی زندانیان، دادن اجازه بازگشت به تبعیدشدگان سیاسی و استقرار حکومتی که متکی بر اکثریت نمایندگان منتخب از طرف ملت باشد، اقدام کند.
بختیار در اولین نطق خود پس از نخستوزیری، تصویر بزرگی از دکتر محمد مصدق را پشت سر خود قرار داده بود؛ تصویری که سالها از نظر شاه، تصویری ممنوع بود.
هرچند تحولات پس از آن موجب شد تا در نتیجه استبداد و دیکتاتوری پهلوی و با پیروزی انقلاب 57 به رهبری امام خمینی، دیگر نه از شاه اثری بماند و نه از بختیار، و از مصدق نیز جز عکسی بر دیوار و نامی در صفحات تاریخ معاصر نماند.»
متاسفانه مطلب هیچ نکته تازهای برای خواندن ندارد. اگرچه نه این طرفی غلتیده و نه آن طرفی از نظر پژوهشی یا افزون بر اطلاعاتی که همه دارند چیز جدیدی عرضه نمی کند.
تازگیها این فرزندان چه متحول شده اند اونم یهویی!!! فرزند آهنگران جان حالا باید بحر آزادی چی از چی گذشت ؟؟؟!!!