مهمترین دلیل حصول توافق میان ایران و گروه ۵+۱ گذار طرفین از متدولوژی «موضع محور» به متدولوژی «اصول محور» بوده است
پارسینه: این روزها، رسانههای وابسته به جناح منتقد دولت «برجام» را مترادف با «عبور از خطوط قرمز» میخوانند و نسبت به تکرار آن در سایر حوزهها هشدار میدهند
. حال اینکه برخلاف ادعای این منتقدین، دلیل حصول توافق میان ایران و گروه ۵+۱ به هیچ عنوان آمادگی دولت روحانی در عبور از خطوط قرمز و صرف نظر کردن از برخی منافع کشور نبوده است؛ بلکه دلیل حصول توافق میان ایران و گروه ۵+۱ تغییر رویکرد یا متدولوژی مذاکراتی از جانب طرفین بوده است.
به واقع، در علم مذاکرات عموماً دو متدولوژی مذاکراتی عمده تعریف شده است:
یکی، مذاکرات «موضعمحور» (یا Positional negotiation) است که در آن، طرفین بر «موضع» خود پافشاری میکنند و برای تسلیم کردنِ طرف مقابل و تحمیل آن موضع، از تمامی ابزار فشار موجود استفاده میکنند. در این روش، که معمولاً منتهی به شکست مذاکرات یا شکستِ دستکم یکی از طرفین میشود، هریک از طرفین، گفتوگو را از «موضع حداکثری» خود شروع میکند، و ضمن تخطئهٔ موضع طرف مقابل در طی مذاکرات، در نهایت ممکن است از آن موضع حداکثری ابتدایی کمی کوتاه بیآید. این روش در طی سالهای دولت احمدینژاد و بوش امتحان شد که به جز اتلاف وقت و منابع طرفین و سرسرختی بیشتر هر یک از آنها بر «مواضع» خود، هیچ نتیجه دیگری نداشت.
دوم، مذاکرات «اصول محور» (یا Principled negotiation) است که در آن، طرفین تلاش میکنند تا منافع و اهدافِ خود از طرح آن موضع را تشریح کنند، و برای تأمین حداکثری آن اهداف و منافع، مشترکاً به اختراع راهکارهای مبتکرانه و گزینههای جدید بپردازند.
به واقع، روش دوم (مذاکرات اصول محور) در پی مشاهدهٔ شکستهای پی در پی «مذاکرات موضع محور» توسط دو استاد برجستهٔ دانشگاه هاروارد (راجر فیشر و ویلیام یوری) در اوایل دههٔ ۱۹۸۰ میلادی طراحی و تدوین شده است و امروزه در مهمترین دانشگاهها و مراکز داوری و حقوقی دنیا، به عنوان موثرترین و کارآمدترین متدولوژی مذاکره آموزش داده میشود.
برخی از مبانی پایهای این روش مذاکراتی، که در ادبیات علم مذاکرات مطرح شده، عبارت است از: «تفکیک انسانها از مسائل مورد بحث»، «تمرکز بر منافع به جای تمرکز بر مواضع»، «اختراع راهکارها و گزینههای جدید و جایگزین» و «مذاکره و سنجش مواضع بر مبنای شاخصهای عینی» است که هر یک از آنها در مذاکرات هستهای در دو سال گذشته نمود و بروز خارجی داشته و چه بسا در بعضی موارد نیز از جانب برخی جریانها مورد انتقاد قرار گرفته است.
در واقع، اگر از منظر علمی و اصولی و بدور از اتهامات و فضاسازیهای سیاسی به دلایل حصول توافق نگاه کنیم، مهمترین دلیل حصول توافق میان ایران و گروه ۵+۱ گذار طرفین از متدولوژی «موضع محور» به متدولوژی «اصول محور» بوده است.
حقیقت این است که آنچه امروز در ایران تحت عنوان «مُدل برجام» شناخته میشود و بعضاً حساسیتبرانگیز نیز شده است، چیزی نیست جز مذاکره بر اساس روش مذاکراتی «اصول محور» که فعلاً به عنوان معتبرترین و علمیترین روش مذاکراتی در دنیا شناخته میشود.
رضا نصری/حقوقدان بین المللی
ارسال نظر