بررسی چالشهای قانونی و عرفی خشونت خانگی علیه زنان
پارسینه: پرونده شکنجه خانگی اعظم، زن مشهدی که از سوی همسرش آزار و اذیت شده بود، همزمان زمینهساز بازشدن پرونده مهم و قدیمی دیگری هم شد؛ خشونت خانگی بر علیه زنان، در ایران آمار مستندی از میزان خشونت خانگی علیه زنان وجود ندارد و علاوهبرآن خلأهای قانونی متعددی دراینباره وجود دارد.
به گزارش وقایع اتفاقیه، بااینحال مدیرگروه مطالعات زنان پژوهشکده مطالعات فرهنگی- اجتماعی وزارت علوم معتقد است: لازم است خشونت خانگی در کشور ما جرم تلقی شود و افراد درصورتیکه مورد خشونت قرار گرفتند، آن را پنهان نکرده و فکر نکنند انجامندادن این کار موجب حفظ حریم خانواده میشود؛ چراکه این تفکر میتواند به اعمال خشونت افراطی و بیمارگونه بینجامد. زنان در همه دوران زندگی خود ممکن است با خشونت روبهرو شوند. علاوه بر همسر، پدر و برادر و حتی فرزندان پسر نیز میتوانند به زن خشونت کنند. زنان در زندگی خود چهار شکل خشونت فیزیکی، روانی، اقتصادی و جنسی را تجربه میکنند. خشونت فیزیکی همانطورکه از نامش پیداست، شیوههای آزار و اذیت جسمانی، ضربوجرح، کشیدن مو، سوزاندن، گرفتن و بستن، زندانیکردن، اخراج از خانه، کتککاری مفصل، محرومکردن از غذا، سیلی، لگد و مشتزدن، کشیدن و هلدادن، محکم کوبیدن در، بههمزدن سفره و میز غذا و شکستن اشیای منزل را شامل میشود که این نوع خشونت ممکن است برای همه زنان بدون توجه به نوع تحصیلات، نژاد و وضعیت خانوادگی روی دهد.
خشونتهایی روانی و کلامی نوع دیگری از خشونتهایی است که در خانه علیه زنان استفاده میشود که برای مثال میتوان به دشنام و به کاربردن کلمات رکیک، بهانهگیریهای پیدرپی، دادوفریاد و بداخلاقی، بیاحترامی، رفتار آمرانه و تحکمآمیز و دستوردادنهای پیدرپی، تهدید به آزار یا کشتن وی، تحقیر زن، قهر و صحبتنکردن و ممنوعیت ملاقات با دوستان اشاره کرد.
این نوع خشونت موجب بروز روحیه پوچی یا خودنابودسازی، گریز از مشارکت اجتماعی و اضطراب در زنان میشود.
خشونت دیگری که بر علیه زنان صورت میگیرد، خشونت اقتصادی است. ندادن خرجی، سوءاستفاده مالی از زن و صدمهزدن به وسایل مورد علاقه او را ازجمله موارد خشونت اقتصادی علیه زنان شمرده میشوند؛ بهطوریکه در برخی موارد زنان حتی حق دخل و تصرف در اموال خود را نیز ندارند. استفاده قهرآمیز بدون رضایت زن، اجبار در روابط زناشویی غیرمتعارف، اجازهندادن استفاده از وسایل پیشگیری از بارداری ناخواسته و بیتوجهی به نیازهای جنسی زن از نمونههای خشونت جنسی علیه زنان است. زنانی که از جانب همسرانشان مورد خشونت قرار میگیرند، پنج برابر بیشتر از سایر زنان در معرض آسیبهای روانی و خطر خودکشی و شش برابر بیشتر در معرض اختلالات روانی قرار دارند.
لیلا فلاحتی، مدیرگروه مطالعات زنان پژوهشکده مطالعات فرهنگی- اجتماعی، دراینباره میگوید: خشونت خانگی جزء خشونتهای پنهان تلقی و در حوزهها و گروههای مختلف جامعه دیده میشود. برای مثال برخی از این نوع خشونتها مربوط به گروه سنی است، مانند خشونت علیه سالمندان و خشونت خانگی میتواند جنبه قومیتی یا جنسیتی هم داشته باشد.
او با بیان اینکه خشونت خانگی بسیار پنهان است، گفت: این خشونتها معمولا خیلی دیر و به سختی شناسایی و منعکس میشوند و معمولا زمانی کشف میشود که به حد نگرانکنندهای رسیده باشد؛ به عنوان نمونه اعظم و فرزندانش یکباره مورد خشونت قرار نگرفتند اما زمانی علنی شد که شکل افراطگرایانه به خود گرفت.
مدیرگروه مطالعات زنان پژوهشکده مطالعات فرهنگی - اجتماعی وزارت علوم تاکید کرد: فضای حقوقی و قانونی ما هنوز آمادگی جدی تلقیکردن خشونتهای خانگی را ندارد. دراینزمینه دو موضوع مطرح است. یکی بحث فرهنگی است. حتی در کشورهایی که قوانین حمایتی وجود دارد، موانع هنجاری و فرهنگی درزمینه خشونتهای خانگی خیلی قوی عمل میکند. گاهی اوقات زنان برای حفظ حریم خانواده، آبرو و وجهه خود ترجیح میدهند که این خشونتها را پنهان کنند.
وی با بیان اینکه موانع حقوقی و قانونی درزمینه خشونت خانگی وجود دارد،افزود: این خشونتها را بهسختی میتوان ثابت کرد و پروسه ثابتکردن آن در مراجع مختلف زمانبر و هزینهبر است و گاهی اوقات قربانی حتی موفق به ثابتکردن خشونت خانگی اعمالشده علیه خود نمیشود. دراینشرایط انتظار میرود، فقط خشونتهای خانگی بسیار شدید کشف شود و زن زمانی چنین خشونتی را علنی میکند که احساس خطر جانی کند.
فلاحتی با اشاره به ضرورت بررسی شرایط کنونی درزمینه خشونت خانگی گفت: رویکرد فرهنگی به خشونت خانگی و موانع حقوقی و قانونی دراینزمینه باعث نهادینه و طبیعی تلقیشدن خشونت خانگی میشود و کمکم نرخ معناداری پیدا میکند. اعظم تنها قربانی خشونت خانگی نبود؛ بسیاری از خانوادهها این نوع خشونتها را تجربه میکنند ولی آن را در مجامع عمومی مطرح نمیکنند.
او درباره راههای پیشگیری از خشونت خانگی گفت: ما باید دراینزمینه دو رویه را دنبال کنیم. لازم است ابتدا رویههای حقوقی و قانونی دنبال شود، بهگونهایکه خشونت خانگی در هر سطحی جرم تلقی شود. دراینشرایط مراجع حقوقی و قانونی میتوانند حمایتهای لازم را از خانواده داشته باشند.
راهکار دوم، فرهنگسازی است.
مدیرگروه مطالعات زنان پژوهشکده مطالعات فرهنگی- اجتماعی وزارت علوم افزود: دولت باید زمینه تصویب قوانین پیشگیرانه و حمایتهای گستردهای از قربانیان خشونت خانگی را فراهم آورد، علاوهبرآن لازم است جامعه مدنی برای افزایش آگاهیها و تغییر نگرش مردان نسبت به خشونت خانگی تلاش کند.
ارسال نظر