صنعت پوشاک، صنعت گسترده ای است
پارسینه: بهنود جواهرپور، طراح بین المللی لباس در گفت و گو با راه مردم می گوید: « پدرم سعید جواهرپور، اولین تولیدکننده تجهیزات کوهنوردی و کمپینگ در ایران بود که از 50 سال پیش طراحی و تولید تجهیزات کوهنوردی را انجام میداد و مادرم در زمینه طراحی پارچه فعالیت داشت به همین دلیل به یاد دارم بعد از تعطیل شدن از مدرسه کنار پدر به طراحی می پرداختم ، البته ایشان طراحی پوشاک صنعتی انجام می دادند.
بهنود جواهرپور، طراح بین المللی لباس در گفت و گو با راه مردم می گوید: « پدرم سعید جواهرپور، اولین تولیدکننده تجهیزات کوهنوردی و کمپینگ در ایران بود که از 50 سال پیش طراحی و تولید تجهیزات کوهنوردی را انجام میداد و مادرم در زمینه طراحی پارچه فعالیت داشت به همین دلیل به یاد دارم بعد از تعطیل شدن از مدرسه کنار پدر به طراحی می پرداختم ، البته ایشان طراحی پوشاک صنعتی انجام می دادند.
بعد از اتمام تحصیلات مقطع دبیرستانم به منظور ادامه تحصیل به ایتالیا رفتم و در رشته تجارت بین الملل و بعد در رشته طراحی لباس و مد در دانشگاه های میلان تحصیل کردم.»
مشروح گفت و گوی ما ذیلا در پی می آید:
کار خود را به عنوان طراح لباس چگونه شروع کردید؟
پدرم سعید جواهرپور، اولین تولیدکننده تجهیزات کوهنوردی و کمپینگ در ایران بود که از 50 سال پیش طراحی و تولید تجهیزات کوهنوردی را انجام میداد و مادرم در زمینه طراحی پارچه فعالیت داشت به همین دلیل به یاد دارم بعد از تعطیل شدن از مدرسه کنار پدر به طراحی می پرداختم ، البته ایشان طراحی پوشاک صنعتی انجام می دادند.
بعد از اتمام تحصیلات مقطع دبیرستانم به منظور ادامه تحصیل به ایتالیا رفتم و در رشته تجارت بین الملل و بعد در رشته طراحی لباس و مد در دانشگاههای میلان تحصیل کردم. پس از آن در سال 2005 برندی را با نام خودم ثبت و راه اندازى كردم و کار خود را با لباس مردانه شروع کردم. باتوجه به اینکه رشته طراحی لباس ارتباط مستقیمی با تجارت بین الملل داشت چون وقتى محصول آماده مى شد بايد فروش مي رفت ، به منظور ارتقای برند ام تجارت بین الملل را گذراندم تا بتوانم کار خود را در زمینه گسترش این برند شروع کنم.
لازم به ذکر است با توجه گستردگی و تنوع پوشاک بانوان رو هم به لاين خودم اضافه كردم و فشن شو اسلامى داشتم در كنار gorge Armani و...من ١ سال قبل برند D&G شو اسلامى داشتم، كه الان اين برند شروع به توليد كرده و خوب ما جمعيت مسلمان زيادى در دنيا داريم كه طرفدار اين گونه لباس ها هستند .
چرا رشته طراحی لباس را انتخاب کردید؟
دلیل انتخاب این رشته و حرفه همانطور که در سوال قبل اشاره کردم این بود که این حرفه بیزینس خانوادگی من بوده بنابراین با توجه به آشنایی که با این حرفه از قبلترها داشتم این رشته را انتخاب کردم.
با توجه به سابقه ای که کشور ما در زمینه ریخته گری، صنعت و تولید پوشاک داشته ، نسل هاى جوان خیلی از کارها را به عنوان مثال خیاطی کردن و صنعت گرى را مناسب نمی دانند ، امروزه بيشتر نسل هاى جوان نیز بیشتر علاقه مند هستند از موبایل و کامپیوتر استفاده کنند.
به طور کل من شخصا با توجه به شناختی که از زمان کودکی با این حرفه داشتم علاقه مند بودم تا در این صنعت بتوانم گام بردارم و این درحالی است که همانطور که گفتم نسل جوان کشورهاى متعدد کمتر علاقه به یادگیری این حرفه نشان می دهند.
سالهای زیادی در خارج از کشور بودید چرا برگشتید به ایران؟
علت اینکه برگشتم این بود که چون ایران کشور من است و دوست داشتم به عنوان يك ايرانى بتوانم لباس هاى مدرن ایرانى كه از فرهنگ هاى كهن مثل مادها ، سيانيان ، زنديه و غيره هستند طراحى كنم و كارم را در ايران ارتقاء بدم بنابراین به ایران برگشتم تا بتوانم این خدمت را به هم وطنان خودم داشته باشم و تولیدات لباس ايرانى را به فرهنگ غربى و شرقى ارايه دهم بدهم.
ليكن از منظر فرهنگ سازى و بستر سازى ايرانى و مدرن اسلامى يا اسلامى و مدرن ايرانى علل زيادى است.
اين حقير به عنوان دانش آموز طراحى ، فضا و بستر مناسبى را در اين اقليم مى بينم
اينكه بسترى لخت از پوشش هاى ساده انگارانه را پُپُليست گونه (popolist ) بخواهيم نماینده يك پوشش هزار و چهارصد ساله يا ده هزا ساله قلمداد نماييم ، قطعا نيازمند نگاه باريك بينانه اقليمى و اسليمى arabesque) همچون جلوه هاى زيباى ديگرى از هنر و فرهنگ عميق ما است . ( جلوه هايى همچون پيچيد گي هاى خطاطى گونه ظرافت هاى مينياتورگونه و پيچمان اختلات پيچيد گى هاى بديهى سازى رديف هاى موسيقى و دستگاه ها ) بارى رسالت ما بيش از آن است كه تنها به عنوان يك تكليف ببريم و بدوزيم و آنچه را كه از قبل تجسم و بديهى بودن آن به چشم آسان مى نمايد را بخواهيم تنها ارائه دهيم.
به طور نمونه گواه بر اين مُدعا ، نمايشگاه هايى است كه از همكاران خود در اين روزها زياد مى بينيم.
چشم ها را بايد شست جور ديگر بايد ديد
قطعا راستى آزمایی خلق يك نديدنى و ضلع سوم ديالوك تيو ( santez) سنتز و پياده سازى طرح يك طراح در جامعه شايد به نظر شما رويايى بيايد اما (cult) كردن يك جريان پوششى و ساده كردن آن دقيقا همانند ساز و كار و پروسه اى است كه همان طراح غربى يا شرقى قبلا به ما ارائه داده است با اين تفاوت كه او داراى اعتماد به نفس بوده ، پوشنده لباس داراى اعتماد به نفس بوده و جامعه اى كه ان لباس مى پوشد داراى اعتماد به نفس است.
پس به ما اعتماد كنيد و لباس ما را بپوشيد اميدوارم در اين راستا وزارتخانه هاى فاخره دولتهاى مكرمه نگاه صادراتى به طراح بومى داشته و باور كنيد با لباس هاى طراح هاى ايرانى گردش مالى ، مادى و معنوى با ارتقا و شكوفايى فرهنگ پوششى و اقتصاد هنرى در جامعه شده و تعالى را به همراه خواهد داشت و رعایت اصول اقتصاد مقاومتی توسط سیاستگزاران و مسئولین، حرکت بزرگی به سمت رشد همه جانبه صنعت مد و پوشاک ایرانی و چند ملیتی، و همچنین توجه به متخصصان ایرانی به وجود آمده که این موضوع امید به فردای بهتردر این صنعت را برای طراحان ایرانی و ایراندوست به وجود آورده است. ازهمین رو امیدوارم طراحان بزرگ ایرانی در سراسر دنیا به این موج بپیوندند تا مردم ایران از پوشاک مرغوب ایرانی بهرهمند شوند.
بعد از اتمام تحصیلات مقطع دبیرستانم به منظور ادامه تحصیل به ایتالیا رفتم و در رشته تجارت بین الملل و بعد در رشته طراحی لباس و مد در دانشگاه های میلان تحصیل کردم.»
مشروح گفت و گوی ما ذیلا در پی می آید:
کار خود را به عنوان طراح لباس چگونه شروع کردید؟
پدرم سعید جواهرپور، اولین تولیدکننده تجهیزات کوهنوردی و کمپینگ در ایران بود که از 50 سال پیش طراحی و تولید تجهیزات کوهنوردی را انجام میداد و مادرم در زمینه طراحی پارچه فعالیت داشت به همین دلیل به یاد دارم بعد از تعطیل شدن از مدرسه کنار پدر به طراحی می پرداختم ، البته ایشان طراحی پوشاک صنعتی انجام می دادند.
بعد از اتمام تحصیلات مقطع دبیرستانم به منظور ادامه تحصیل به ایتالیا رفتم و در رشته تجارت بین الملل و بعد در رشته طراحی لباس و مد در دانشگاههای میلان تحصیل کردم. پس از آن در سال 2005 برندی را با نام خودم ثبت و راه اندازى كردم و کار خود را با لباس مردانه شروع کردم. باتوجه به اینکه رشته طراحی لباس ارتباط مستقیمی با تجارت بین الملل داشت چون وقتى محصول آماده مى شد بايد فروش مي رفت ، به منظور ارتقای برند ام تجارت بین الملل را گذراندم تا بتوانم کار خود را در زمینه گسترش این برند شروع کنم.
لازم به ذکر است با توجه گستردگی و تنوع پوشاک بانوان رو هم به لاين خودم اضافه كردم و فشن شو اسلامى داشتم در كنار gorge Armani و...من ١ سال قبل برند D&G شو اسلامى داشتم، كه الان اين برند شروع به توليد كرده و خوب ما جمعيت مسلمان زيادى در دنيا داريم كه طرفدار اين گونه لباس ها هستند .
چرا رشته طراحی لباس را انتخاب کردید؟
دلیل انتخاب این رشته و حرفه همانطور که در سوال قبل اشاره کردم این بود که این حرفه بیزینس خانوادگی من بوده بنابراین با توجه به آشنایی که با این حرفه از قبلترها داشتم این رشته را انتخاب کردم.
با توجه به سابقه ای که کشور ما در زمینه ریخته گری، صنعت و تولید پوشاک داشته ، نسل هاى جوان خیلی از کارها را به عنوان مثال خیاطی کردن و صنعت گرى را مناسب نمی دانند ، امروزه بيشتر نسل هاى جوان نیز بیشتر علاقه مند هستند از موبایل و کامپیوتر استفاده کنند.
به طور کل من شخصا با توجه به شناختی که از زمان کودکی با این حرفه داشتم علاقه مند بودم تا در این صنعت بتوانم گام بردارم و این درحالی است که همانطور که گفتم نسل جوان کشورهاى متعدد کمتر علاقه به یادگیری این حرفه نشان می دهند.
سالهای زیادی در خارج از کشور بودید چرا برگشتید به ایران؟
علت اینکه برگشتم این بود که چون ایران کشور من است و دوست داشتم به عنوان يك ايرانى بتوانم لباس هاى مدرن ایرانى كه از فرهنگ هاى كهن مثل مادها ، سيانيان ، زنديه و غيره هستند طراحى كنم و كارم را در ايران ارتقاء بدم بنابراین به ایران برگشتم تا بتوانم این خدمت را به هم وطنان خودم داشته باشم و تولیدات لباس ايرانى را به فرهنگ غربى و شرقى ارايه دهم بدهم.
ليكن از منظر فرهنگ سازى و بستر سازى ايرانى و مدرن اسلامى يا اسلامى و مدرن ايرانى علل زيادى است.
اين حقير به عنوان دانش آموز طراحى ، فضا و بستر مناسبى را در اين اقليم مى بينم
اينكه بسترى لخت از پوشش هاى ساده انگارانه را پُپُليست گونه (popolist ) بخواهيم نماینده يك پوشش هزار و چهارصد ساله يا ده هزا ساله قلمداد نماييم ، قطعا نيازمند نگاه باريك بينانه اقليمى و اسليمى arabesque) همچون جلوه هاى زيباى ديگرى از هنر و فرهنگ عميق ما است . ( جلوه هايى همچون پيچيد گي هاى خطاطى گونه ظرافت هاى مينياتورگونه و پيچمان اختلات پيچيد گى هاى بديهى سازى رديف هاى موسيقى و دستگاه ها ) بارى رسالت ما بيش از آن است كه تنها به عنوان يك تكليف ببريم و بدوزيم و آنچه را كه از قبل تجسم و بديهى بودن آن به چشم آسان مى نمايد را بخواهيم تنها ارائه دهيم.
به طور نمونه گواه بر اين مُدعا ، نمايشگاه هايى است كه از همكاران خود در اين روزها زياد مى بينيم.
چشم ها را بايد شست جور ديگر بايد ديد
قطعا راستى آزمایی خلق يك نديدنى و ضلع سوم ديالوك تيو ( santez) سنتز و پياده سازى طرح يك طراح در جامعه شايد به نظر شما رويايى بيايد اما (cult) كردن يك جريان پوششى و ساده كردن آن دقيقا همانند ساز و كار و پروسه اى است كه همان طراح غربى يا شرقى قبلا به ما ارائه داده است با اين تفاوت كه او داراى اعتماد به نفس بوده ، پوشنده لباس داراى اعتماد به نفس بوده و جامعه اى كه ان لباس مى پوشد داراى اعتماد به نفس است.
پس به ما اعتماد كنيد و لباس ما را بپوشيد اميدوارم در اين راستا وزارتخانه هاى فاخره دولتهاى مكرمه نگاه صادراتى به طراح بومى داشته و باور كنيد با لباس هاى طراح هاى ايرانى گردش مالى ، مادى و معنوى با ارتقا و شكوفايى فرهنگ پوششى و اقتصاد هنرى در جامعه شده و تعالى را به همراه خواهد داشت و رعایت اصول اقتصاد مقاومتی توسط سیاستگزاران و مسئولین، حرکت بزرگی به سمت رشد همه جانبه صنعت مد و پوشاک ایرانی و چند ملیتی، و همچنین توجه به متخصصان ایرانی به وجود آمده که این موضوع امید به فردای بهتردر این صنعت را برای طراحان ایرانی و ایراندوست به وجود آورده است. ازهمین رو امیدوارم طراحان بزرگ ایرانی در سراسر دنیا به این موج بپیوندند تا مردم ایران از پوشاک مرغوب ایرانی بهرهمند شوند.
ارسال نظر