گوناگون

لابی ضدایرانی در آمریکا و عربستان چه راهبردی را دنبال می کند؟

پارسینه: اگر ادبیات اتاق‌فکر‌ها و مراکز تحقیقات استراتژیکِ طرفدار جریان ضدایرانی (اعم از طرفداران اسرائیل، عربستان سعودی و «عقاب‌ها»ی واشنگتن) را بررسی کنیم،‌ به کرات به اصلاح «Rallying around the flag» (یا پدیدهٔ جمع شدن زیر پرچم) برمی‌خوریم.

این اصطلاح به پدیده‌ای اشاره دارد که این اتاق‌فکر‌ها به شدت تلاش می‌کنند از بروز آن - به عنوان یکی از عوارض جانبی سیاست‌های تهاجمی خود - از هر طریق که شده جلوگیری کنند. این پدیده هم به زبان ساده، چیزی نیست جز ‌آن حس وحدت و همبستگی ملی - یا آن روند کاهش فاصلهٔ دولت و ملت - که در زمان مداخله‌ٔ بیگانه، بحران‌های ملی یا تراژدی‌های دسته‌جمعی به صورت ناخودآگاه در یک کشور ظهور می‌کند.

اگر به مباحث این گروه‌ها در زمان «بحران‌ هسته‌ای» نگاه کنیم، همواره همین «Rallying around the flag» را به عنوان یکی از «تبعات منفی» حمله به تاسیسات اتمی ایران ارزیابی می‌کردند و همواره برای بی‌اثر کردن و تخفیف آن در پی یافتن راه‌های مختلف بودند.

زمانی که ماموران اسرائيلی دانشمندان هسته‌ای کشور را در خیابان‌های تهران ترور می‌کردند نیز - برای کاهش میزان و تاثیر همین پدیدهٔ «جمع شدن زیر پرچم» - یکی از ترفند‌هایی که رسانه‌های آن‌ها به آن متوسل می‌شدند عبارت از این بود که هم‌زمان با شوک ناشی از این اتفاقات،‌ این تفسیر را در افکار عمومی ایران رواج می‌دادند که این دانشمندان توسط «خود دولت ایران» بخاطر اینکه «بیش از حد می‌دانستند» ترور شده‌اند.

موقع سایر تراژدی‌های ملی هم همین الگو کاملاً قابل مشاهده است.در زمان بمبگذاری در مشهد، باز همین بازار شایعه داغ می‌شد که «این کارِ خودشان است» برای انحراف افکار عمومی! حتی وقتی در بحبوحهٔ جنگ با عراق،‌ شهرهای مرزی و کُردنشین ایران مورد حملات شیمیایی قرار می‌گرفت،‌ باز هم اسناد نشان می‌دهد که همین شیوه تبلیغاتی، با هدف ممانعت از کم شدن شکاف دولت-ملت، از طریق شیف کردن اتهام به سمت قربانی (Shifting the blame)، پیش گرفته می‌شد.

یکی از بارزترین نمونه‌های تلاش این گروه‌ها برای ممانعت از پدیدهٔ «جمع شدن زیر پرچم» را نیز می‌توان در مورد انهادم هواپیمای مسافر‌بری ایران بر فراز آب‌های خلیج فارس مشاهده کرد.
قطعاً بیشتر ایرانی‌ها به یاد دارند که چگونه بالافاصله پس از سرنگونی جنایتکارانهٔ این هواپیما، بازار شایعات با این "خبر" که «ایران دو جتِ جنگی را در سایهٔ آن هواپیما پنهان کرده بود» در رسانه‌ها و میان مردم داغ شد؛ و چگونه عده‌ای خواسته و عده‌ای ناخواسته این «توهم» خطرناک را در هر مجلسی رواج می‌دادند.

امروز هم به برکت همین شبکه‌های‌ اجتماعی، نه تنها این گروه‌ها و دوستان فارسی‌زبانِ رویزونیست‌شان - گاه به بهانهٔ شفافیت - آن حوادث گذشته را با روایت‌های مغرضانهٔ خود برای نسل جدید زیر سئوال می‌برند و تحریف و مصادره‌ به مطلوب می‌کنند، بلکه با عوض کردن جای متهم و قربانی، یا با مخدوش کردن چهرهٔ قربانی، تلاش می‌کنند بارِ جنایتی که انجام شده را کمی سبک‌تر کنند.

اگر امروز در رسانه‌های همسو با عربستان سعودی و کشورهای حاشیه خلیج فارس، صحبت از این می‌شود که «ایران انتقام هواپیمای مسافربری‌اش را با سرنگون کردن یک هواپیمای مسافربری دیگر بر فراز لاکربی گرفته است»، دلیل‌اش همین تلاش برای خنثی‌ کردن و مهار خشم باقی‌مانده از آن‌ سال‌ها و به تبع، ممانعت از جمع شدن زیر پرچم است.

به همین خاطر هم باید این خاطرات جمعی را همیشه زنده داشت، این مناسک و مراسم یادبود را همواره با عزم و جدیت گرامی داشت، و اجازه نداد جریان‌ ضدایرانی با ترفند‌های روانی خود مانع وحدت ملی، همبستگی و کم شدن شکاف دولت‌-ملت شود.

رضا نصری/حقوقدان بین المللی

ارسال نظر

نمای روز

داغ

صفحه خبر - وب گردی

آخرین اخبار