ماموریت غیرممکن؛ ریو ساعت ۸ صبح
تنها چند ساعت تا یک رقابت مهم. الهه و گلوله سرنوشت. ۶ سال قبل وعده داده بود که در چنین روزی تاریخ ورزش ایران را از نو می نویسد. نسبت به آن روز، حالا زندگی اش تفاوت های زیادی کرده. حالا یک مادر است. مادری که برای شلیک این چند گلوله مهم فشنگ سربی با تفنگ بادی از فاصله ده متر، چند روزی است که پسرش را ندیده. او اما حالا بالاتر از مادر بودن، یک سرباز ملی است. دختری که باید تاریخ ورزش یک کشور را از نو بنویسد. شش سال قبل وقتی در همان دو ساعت ابتدایی بازی های آسیایی توانست اولین مدال ایران را بگیرد و راه را برای بزرگترین افتخار آسیایی تاریخ ایران باز کند، روبروی خبرنگاران ایستاد و درحالی که برای مدال نقره اش بغضی در گلو داشت، گفت: «راستش فکر می کنم حالا از مرز آسیا گذشتیم و باید به سراغ رخدادهای بزرگ جهانی و المپیک برویم.» او آن روز اولین طلایی تاریخ المپیک های آسیایی ایران نشد اما سدشکن شد.
امروز و ۶ سال بعد از آن اتفاق بزرگ، دوباره می تواند سد شکن باشد. در یک سال گذشته، غیر از اخرین رنکینگ که به دلیل حضور کمتر در مسابقات جهانی، به رده ششم تیراندازان جهان سقوط کرده، مدام نفر نخست فهرست بوده. حالا تا دلتان بخواهد، مدال های جهانی از تورنمنت های مختلف دارد اما همه این مدال ها باید با شلیک های امروزش که از ساعت۵ آغاز می شوند تکمیل شود. او در لندن نفر ششم المپیک شد. بزرگترین موفقیتی که تا به حال یک دختر ایرانی بدست آورده است. حتی دختران شیعه زیادی هم نداریم که در المپیک روی سکو رفته باشند. او اما حالا صاحب این شانس است.
سید مهدی هاشمی می گوید: «او باید مدال بگیرد. این دختر به کارش اعتقاد دارد، از همان ابتدا و ۶ سال قبل برای امروزش تمرین کرده، رفتن روی سکو کمترین حقی است که باید به آن برسد. روند تیراندازی هایش در این سال ها را که می بینیم، باید بپذیریم او مستحق رسیدن به مدال است. اگر این اتفاق نیفتد، باید اسمش را گذاشت بدشانسی.» بدشانسی یا شاید کم لطفی. اگرچه در چک لیست های وزیر ورزش و رئیس کمیته ملی المپیک نه برای الهه که حتی برای نجمه خدمتی و کیمیا علیزاده هم سهمی برای شانس مدال المپیک در نظر گرفته نشده . آنها شاید حق دارند چون هر طور دو دوتای شان را حساب می کنند، می بینند کشوری که تا به حال مدال المپیکی بانوان نگرفته، چرا باید این بار بگیرد؟ این بچه ها اصلا روحیه رقابت المپیکی را ندارند و این قدر استرس می گیرند که فشار مسابقه بزرگترین حریف شان می شود.
کیومرث هاشمی اما همراه با نصرالله سجادی حتما به تماشای این مسابقه می روند چون هم نجمه خدمتی و هم الهه احمدی، همین که رقابتی سزاوارانه داشته باشند، برای کاروان ایران یک پیروزی محسوب می شوند. هرچند هر دو مقام ارشد ورزش ایران در ریو ته دل شان مدام این جمله را تکرار می کنند: «یعنی می شود؟ یعنی ممکن است؟» اتفاقی که اگر بیفتد، تک مدالش حتی اگر برنز باشد، این دو را از عتاب بعد از بازی ها، حتی در صورت شکست کاروان، مبری می کند پس برای این مدال خود را خیلی ذوق زده نشان نمی دهند اما برای اتفاق افتادن و بدست آمدنش حتی هیجان زده تر از طلای سوریان یا بهداد سلیمی خواهند شد.
نجمه و الهه که شب افتتاحیه را ناچار بودند خیلی زودتر از همه ورزشکارانی که به مراسم رژه رفته بودند بخوابند تا برای مسابقه بزرگ آماده باشند، در این چندسال تا دلتان بخواهد بدبیاری ورزشی هم داشته اند. بدبیاری به دلیل اینکه آنها و هم تیمی های شان بزرگترین قربانیان ورزشی تحریم های غربی علیه ایران بودند. در قانون تحریم ها، هیچ جایش نیامده بود که فرقی بین تفنگ بادی و فشنگ هایش با اسلحه های جنگی وجود دارد. تحریم هایی که خلاء بزرگی در تمرین این بچه ها با تفنگ های اختصاصی و فشنگ های شان شده بود. فشنگ هایی که نمونه با کیفیت استانداردش در ایران تولید نمی شد و آنها برای شلیک، ناچار به جیره بندی فشنگ ها بودند. به مراتب کمتر از رقبای شان به سیبل شلیک کرده اند اما قرار نیست به دلیل این مشکلات قافیه را ببازند. آنها برای تاریخ سازی وارد رقابت بزرگ شان شده اند. امروز که در خط شلیک قرار گرفته اند، کسی از آنها انتظار مدال ندارد چون باور ندارند که ممکن است قهرمان های دختری داشته باشیم که می توانند مدال المپیکی بگیرند اما خودشان می دانند چقدر به این افتخار نزدیکند پس با خودشان رقابت می کنند برای شکستن یک سد. حصاری که قبلا هم آن را شکسته اند.
امروز و ۶ سال بعد از آن اتفاق بزرگ، دوباره می تواند سد شکن باشد. در یک سال گذشته، غیر از اخرین رنکینگ که به دلیل حضور کمتر در مسابقات جهانی، به رده ششم تیراندازان جهان سقوط کرده، مدام نفر نخست فهرست بوده. حالا تا دلتان بخواهد، مدال های جهانی از تورنمنت های مختلف دارد اما همه این مدال ها باید با شلیک های امروزش که از ساعت۵ آغاز می شوند تکمیل شود. او در لندن نفر ششم المپیک شد. بزرگترین موفقیتی که تا به حال یک دختر ایرانی بدست آورده است. حتی دختران شیعه زیادی هم نداریم که در المپیک روی سکو رفته باشند. او اما حالا صاحب این شانس است.
سید مهدی هاشمی می گوید: «او باید مدال بگیرد. این دختر به کارش اعتقاد دارد، از همان ابتدا و ۶ سال قبل برای امروزش تمرین کرده، رفتن روی سکو کمترین حقی است که باید به آن برسد. روند تیراندازی هایش در این سال ها را که می بینیم، باید بپذیریم او مستحق رسیدن به مدال است. اگر این اتفاق نیفتد، باید اسمش را گذاشت بدشانسی.» بدشانسی یا شاید کم لطفی. اگرچه در چک لیست های وزیر ورزش و رئیس کمیته ملی المپیک نه برای الهه که حتی برای نجمه خدمتی و کیمیا علیزاده هم سهمی برای شانس مدال المپیک در نظر گرفته نشده . آنها شاید حق دارند چون هر طور دو دوتای شان را حساب می کنند، می بینند کشوری که تا به حال مدال المپیکی بانوان نگرفته، چرا باید این بار بگیرد؟ این بچه ها اصلا روحیه رقابت المپیکی را ندارند و این قدر استرس می گیرند که فشار مسابقه بزرگترین حریف شان می شود.
کیومرث هاشمی اما همراه با نصرالله سجادی حتما به تماشای این مسابقه می روند چون هم نجمه خدمتی و هم الهه احمدی، همین که رقابتی سزاوارانه داشته باشند، برای کاروان ایران یک پیروزی محسوب می شوند. هرچند هر دو مقام ارشد ورزش ایران در ریو ته دل شان مدام این جمله را تکرار می کنند: «یعنی می شود؟ یعنی ممکن است؟» اتفاقی که اگر بیفتد، تک مدالش حتی اگر برنز باشد، این دو را از عتاب بعد از بازی ها، حتی در صورت شکست کاروان، مبری می کند پس برای این مدال خود را خیلی ذوق زده نشان نمی دهند اما برای اتفاق افتادن و بدست آمدنش حتی هیجان زده تر از طلای سوریان یا بهداد سلیمی خواهند شد.
نجمه و الهه که شب افتتاحیه را ناچار بودند خیلی زودتر از همه ورزشکارانی که به مراسم رژه رفته بودند بخوابند تا برای مسابقه بزرگ آماده باشند، در این چندسال تا دلتان بخواهد بدبیاری ورزشی هم داشته اند. بدبیاری به دلیل اینکه آنها و هم تیمی های شان بزرگترین قربانیان ورزشی تحریم های غربی علیه ایران بودند. در قانون تحریم ها، هیچ جایش نیامده بود که فرقی بین تفنگ بادی و فشنگ هایش با اسلحه های جنگی وجود دارد. تحریم هایی که خلاء بزرگی در تمرین این بچه ها با تفنگ های اختصاصی و فشنگ های شان شده بود. فشنگ هایی که نمونه با کیفیت استانداردش در ایران تولید نمی شد و آنها برای شلیک، ناچار به جیره بندی فشنگ ها بودند. به مراتب کمتر از رقبای شان به سیبل شلیک کرده اند اما قرار نیست به دلیل این مشکلات قافیه را ببازند. آنها برای تاریخ سازی وارد رقابت بزرگ شان شده اند. امروز که در خط شلیک قرار گرفته اند، کسی از آنها انتظار مدال ندارد چون باور ندارند که ممکن است قهرمان های دختری داشته باشیم که می توانند مدال المپیکی بگیرند اما خودشان می دانند چقدر به این افتخار نزدیکند پس با خودشان رقابت می کنند برای شکستن یک سد. حصاری که قبلا هم آن را شکسته اند.
منبع:
خبرآنلاین
ارسال نظر