جوان۲۷ساله:دزدنیستمفقط شرط بستم
پارسینه: پسر جوان که در جریان شرط بندی دوستانه و به امید خرید خودروی بنز گرانقیمت، در خیابانهای پایتخت سرقت میکرد در جریان پنجمین دزدی به دام افتاد.
این دزد بعد از ظهر ۳۰ مرداد و پس از سرقت گردنبند طلا دستگیر شد. مرد جوان که گردنبندش به سرقت رفته بود با مشاهده مأموران موتورسوار کلانتری ۱۲۴ قلهک از آنها کمک خواست.بلافاصله نیز مأموران گشت وارد عمل شده و پس از دقایقی تعقیب و گریز، موتورسواران سارق وارد خیابان پاسداران شدند.
مأموران چند بار به آنها دستور ایست دادند اما بینتیجه بود و موتوسواران به فرارشان ادامه دادند. اما در جریان این عملیات سارقان به داخل جوی آب سقوط کردند. همان موقع یکی از آنها دستگیر اما ترک نشین گردنبند قاپ موفق به فرار شد. پسر ۲۷ ساله دیروز وقتی برای بازجویی به شعبه ۵ بازپرسی دادسرای ویژه سرقت منتقل شده بود به بازپرس «علی وسیله ایرد موسی» گفت: وضع مالی متوسطی دارم و واقعاً این کار را به خاطر به دست آوردن پول انجام نداده ام. راستش را بخواهید ماجرای دزدی ما با وسوسههای دوستم و کل کل با یکی دیگر از دوستانمان آغاز شد.چند هفته قبل در خانه یکی از دوستانم به نام امیر میهمان بودیم. من همراه سروش به میهمانی رفتیم و ازآنجا امیر که سابقه سرقت هم دارد از پولدار شدن چند ماهه صحبت به میان آورد. اینکه با چند مورد دزدی میتوان پول زیادی به جیب زد و...
من که با شنیدن حرفهایش وسوسه شده بودم و دلم میخواست زندگی معمولی را کنار بگذارم و کمی هم زندگی اعیانی را تجربه کنم، مشتاق شدم که این کار را انجام دهم.اما سروش بشدت مخالف بود و سعی داشت مرا از تصمیمی که گرفتهام منصرف کند. ولی من که سودای پولدار شدن در سر داشتم، حرفهای او را نمیشنیدم. در نهایت وقتی اصرارهایش را دیدم عصبانی شدم و گفتم حاضرم با تو شرط ببندم که سر ۶ ماه آنقدر از این راه پول به دست میآورم که می توانم یک خودروی بنز گرانقیمت بخرم. اما دوستم میگفت پلیس خیلی زود دستگیرت میکند و این سرقتها به یک ماه هم نمیکشد. حتی تعدادشان به تعداد انگشتان دستانت هم نمیرسد. بالاخره کل کل آن روز ما کار دستم داد و سر شرطی که بسته بودیم و البته در سودای پولدار شدن، همراه امیر سرقتها را آغاز کردیم.حدود یک هفتهای میشود که سرقت میکردیم و تاکنون فقط ۶ میلیون تومان به دست آوردهایم و این پول را هم به صورت مساوی تقسیم کردیم. من سر پنجمین سرقت به دام افتادم.حالا نه تنها باید زندان را به خاطر ۳ میلیون تومان تحمل کنم بلکه برچسب سابقه دار شدن هم تا آخر عمربا من خواهد بود.ضمن اینکه شرط را هم باختم.
به دنبال اظهارات مرد جوان تجسسها برای شناسایی همدست فراریاش و مالباختگان ادامه دارد.وی نیز راهی اداره آگاهی شد.
مأموران چند بار به آنها دستور ایست دادند اما بینتیجه بود و موتوسواران به فرارشان ادامه دادند. اما در جریان این عملیات سارقان به داخل جوی آب سقوط کردند. همان موقع یکی از آنها دستگیر اما ترک نشین گردنبند قاپ موفق به فرار شد. پسر ۲۷ ساله دیروز وقتی برای بازجویی به شعبه ۵ بازپرسی دادسرای ویژه سرقت منتقل شده بود به بازپرس «علی وسیله ایرد موسی» گفت: وضع مالی متوسطی دارم و واقعاً این کار را به خاطر به دست آوردن پول انجام نداده ام. راستش را بخواهید ماجرای دزدی ما با وسوسههای دوستم و کل کل با یکی دیگر از دوستانمان آغاز شد.چند هفته قبل در خانه یکی از دوستانم به نام امیر میهمان بودیم. من همراه سروش به میهمانی رفتیم و ازآنجا امیر که سابقه سرقت هم دارد از پولدار شدن چند ماهه صحبت به میان آورد. اینکه با چند مورد دزدی میتوان پول زیادی به جیب زد و...
من که با شنیدن حرفهایش وسوسه شده بودم و دلم میخواست زندگی معمولی را کنار بگذارم و کمی هم زندگی اعیانی را تجربه کنم، مشتاق شدم که این کار را انجام دهم.اما سروش بشدت مخالف بود و سعی داشت مرا از تصمیمی که گرفتهام منصرف کند. ولی من که سودای پولدار شدن در سر داشتم، حرفهای او را نمیشنیدم. در نهایت وقتی اصرارهایش را دیدم عصبانی شدم و گفتم حاضرم با تو شرط ببندم که سر ۶ ماه آنقدر از این راه پول به دست میآورم که می توانم یک خودروی بنز گرانقیمت بخرم. اما دوستم میگفت پلیس خیلی زود دستگیرت میکند و این سرقتها به یک ماه هم نمیکشد. حتی تعدادشان به تعداد انگشتان دستانت هم نمیرسد. بالاخره کل کل آن روز ما کار دستم داد و سر شرطی که بسته بودیم و البته در سودای پولدار شدن، همراه امیر سرقتها را آغاز کردیم.حدود یک هفتهای میشود که سرقت میکردیم و تاکنون فقط ۶ میلیون تومان به دست آوردهایم و این پول را هم به صورت مساوی تقسیم کردیم. من سر پنجمین سرقت به دام افتادم.حالا نه تنها باید زندان را به خاطر ۳ میلیون تومان تحمل کنم بلکه برچسب سابقه دار شدن هم تا آخر عمربا من خواهد بود.ضمن اینکه شرط را هم باختم.
به دنبال اظهارات مرد جوان تجسسها برای شناسایی همدست فراریاش و مالباختگان ادامه دارد.وی نیز راهی اداره آگاهی شد.
منبع:
روزنامه ایران
امان از این سریالهای ایرانی !!پارسال یه سریال پخش میکردن واسه عید پسره واسه شرط بندی دزدی کرده بود و مجازاتش کار در یک پرورشگاه بود بیا حالا تحویل بگیرید !!