بررسیاعتراضهنرمندانبهوضعیتاقتصادی
پارسینه: پس از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید چندی نگذشت که نظر این عده برگشت و آنها در نامهای خطاب به رئیس جمهور نوشتند که استخوانهایشان از فشارهای معیشتی در زندگیشان خرد شده است.
به گزارش سراج۲۴،این روزها هر کسی از آزاد اندیشی در عرصه هنر و فرهنگ یک تعبیری را برای خود انتخاب میکند. گاهی این تعابیر دستمایه بازیهای سیاسی میشود و عدهای از آزاد اندیشی معنا ولنگاری فرهنگی و یا ایجاد فرصت نفوذ برای دشمن را قلمداد میکنند.این دستمایه سیاسی شدن فرهنگ و آزاداندیشی با روی کار آمدن دولت یازدهم بسیار نمود پیدا کرد. صحبتهای رئیس جمهور و اظهاراتی که فقط جنبه شعاری داشت و جز متشنج کردن جو جامعه هیچ عایده ای نداشت، از جمله مباحث کمک کننده به همین ولنگاری فرهنگی در سه سال گذشته بوده است.
البته باید خاطر نشان شود که این استفاده ابزاری از آزاد اندیشی فرهنگی توسط برخی مسئولین که در دولت تدبیر و امید به طور چشمگیر به شمار آن ها افزود شد، با تحریک روحیات پاک جوانان و القای جوی نا صحیح توام بود.
مقام معظم رهبری در دیدار اخیر خود با اشاره به همین ولنگاری فرهنگی در دیدار با هیئت دولت در میان نصایح خود، فرمودند: بنده طرفدار جزم اندیشی، فشار و اختناق در عرصهی فرهنگ نیستم بلکه به آزاداندیشی اعتقاد راسخ دارم اما آزاداندیشی به معنای ولنگاری و اجازه دادن به دشمن برای لطمه زدن نیست.
به زعم اکثر کارشناسان فرهنگی سینما یکی از بزرگترین بخشهای فرهنگ یک کشور محسوب میشوند و بدنه این قسمت فرهنگی ارکان تاثیرگذار در حوزه انتقال و ترمیم فرهنگ را از دست میدهند.
باید اذعان داشت به قول بسیاری از فعالان انقلابی سینما بخش اعظمی از این بدنه سینما که ارکان تاثیر گذار حوزه فرهنگ جامعه را تشکیل میدهند نتوانستهاند با مفاهیم انقلابی و دینی ارتباط برقرار کنند. این موضوع با روی کار آمدن دولت دوم خرداد تشدید یافت و اصولا میتوان گفت سینمای ایران از آن روزها به قهقرا رفت.
با این تفاسیر متولی فرهنگی کشور در حوزه سینما دو مسئولیت خطیر را به گردن دارد که اولی آن بحث ترمیم این محیط مخروبه سینما ست و بحث دوم تبدیل نشدن این محیط ناسالم به زمین بازی دشمن است.
با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، بعضا در مسئولین فرهنگی کشور، به خصوص وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بحث وادادگی فرهنگی به شدت رویت میشد و این موضوع خود به معنای عدم وجود همت برای ترمیم بخش ناسالم سینما است.
بیستویکم خرداد ماه سال ۹۲ بود که فهرست طویلی از سینماگران و اهالی هنر در حمایت از کاندیداتوری حسن روحانی برای انتخابات دهم ریاست جمهوری منتشر شد. فهرستی که بسیاری از شخصیتهای معروف هنری را در خود جای داده بود. این عده در این نامه یادآور شدند که با احساس مسئولیتی تاریخی نسبت به شرایط حساس و همراه و همگام با اصلاحطلبان و تحول خواهان، با اهدای احترام به محمدرضا عارف، از حسن روحانی حمایت میکنیم.
اما پس از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید چندی نگذشت که نظر این عده برگشت و آنها در نامهای خطاب به رئیس جمهور نوشتند که استخوانهایشان از فشارهای معیشتی در زندگیشان خرد شده است.
این سینما گران که روزی خود تربیونی سیاسی برای روی کار آمدن دولت روحانی بودند، در این نامه نوشتند: جناب دکتر روحانی عزیز، گروه سینماییها صمیمانه از حضرتعالی خواهشمند است که به مشکلات آبروبر و ما قبل قرون وسطایی هنرمندان دردمند این کشور به صورت فوری و اورژانسی رسیدگی کنید. متاسفانه به دلیل شرایط وحشتناک اقتصادی و انواع و اقسام بیعدالتیها و بیتوجهیها این قشر مظلوم و افتخارآفرین از حداقل امکانات اولیه زندگی هم محروم است.
اما با وجود آن که اهالی سینما برای دولت تدبیر و امید کم نگذاشتند اما دولتمردان به دلایل گوناگون نتوانستند مشکلات اهالی سینما را حل و فصل کرده و یک راه حل اساسی برای مردم ارائه دهند.
اختلاف تدبیر و سینما در اوایل کار
عصر پنجشنبهای در مرداد سال ۹۲، تالار وحدت میزبان نخستین جلسه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با اصحاب فرهنگ و هنر بود. این جلسه با استقبال شدید هنرمندان مواجه شد شد و نمایندگانی از هنرمندان به بیان اظهارات و دیدگاههای خود پرداختند.
این نشست حواشی را به دنبال داشت که طی آن نمایندهای از سینماگران برای سخنرانی حضور نداشت و رئیس سابق سازمان سینمایی این نشست را ترک کرد که خود نشان دهنده وجود اختلافاتی عمیق در بستر سینما بود.
ازهمان آغاز کار معلوم بود که سینما روی خوش به جنتی نشان نخواهد داد. جنتی چند ماه پس از آن که طی حکمی «حجت الله ایوبی» را به عنوان معاون و رییس سازمان سینمایی ، منصوب کرد، با شکایت موسسه سینمای مقاومت و انقلاب اسلامی، همراه شد.
با وجود آنکه جنتی در ابتدای کار با حواشی زیادی مواجه بود، اما در ادامه راه نتوانست این حواشی را متوقف کند و این حواشی هنوزهم ادامه دارد.
فرار بازیگران در دولت یازدهم
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حالی از بهبود وضعیت معیشت صحبت می کرد و هر روز وعده بهتر شدن اوضاع را به هنرمندان میداد، که در دوره تصدی جنتی بر کرسی وزارتخانه فرهنگ، بیشترین آمار خروج و پیوستن بازیگران ایرانی به شبکههای خارجی را مشاهده کردیم.
صدف طاهریان، چکامه چمن ماه، سپیده ذاکری، رابعه اسکویی، مانی کسرائیان و میثم لهاک از جمله افرادی بودند که قربانی بی توجی مسئولین فرهنگی دولت اعتدال شدند و به سرعت جذب شبکه های فارسی زبان خارجی شدند.
صدف طاهریان در حالی کشور را ترک کرد و به مهره رسانهای ضد انقلاب و اپوزیسیون تبدیل شد که در مصاحبهای با مسیح علینژاد در برنامه تبلت، از فساد های اخلاقی در سینمای ایران پرده برداری کرد.
این موضوع نشان دهنده این است که علاوه بر آن که در دولت تدبیر و امید وقتی که نتوانستیم معیشت و زندگی بازیگران را تامین کنیم، با فراری دادن آنها، یک تریبون رایگان برای دشمنان ایجاد کردیم و لقمه را آماده در گلوی دشمن گذاشتیم.
در واقع وقتی بیشترین آمار فرار یا خروج بازیگران از کشور در دولت تدبیر و بنا به دلیل مالی رخ می دهد، بی توجهی های مسئولین محتمل ترین گزینه وجود چنین اتفاقی در عرصه هنر و فرهنگ است.
حال باید بررسی شود که چرا بیشترین خروج از کشور در دوران تصدی گری جنتی که با وعده های دهان پرکن به کرسی وزارتخانه فرهنگ تکیه زد، رخ داده است. سوال این جاست که چرا تا وقتی به بررسی وعده های وزرا و انتخاباتی دولت یازدهم می رسیم،عده ای با مطرح کردن بحث های انحرافی، تمامی اذهان را به خود معطوف می کنند؟
ارسال نظر