درس خواندن با چاشنی محرومیت
پارسینه: میگویند در دنیای امروز دیگر علم آموزی برای همگان امکان پذیر است و فقط کافی است که خود فرد بخواهد تا امکان تحصیل برایش مهیا شود. اما این امر در برخی از مدارس کشور با مشکلات متعددی همراه است.
در این روزهای سال تحصیلی جدید مدارس در برخی از مناطق محروم، روستایی و همچنین عشایری حال و هوای دیگری دارند و تنها محرومیت و نارسایی است که حرف اول و آخر را میزند؛ محرومیتی که در سالهای اخیر حوادثی مانند حادثه شینآباد را در پی و آه و حسرت را برای همگان به دنبال داشته است.
در مناطق محروم مدارس بدون امکانات آموزشی فعالیت میکنند. این در حالی است که روز گذشته علی اصغر فانی وزیر آموزش و پرورش در نشست خبری به بیان سازوکار حمایت از مناطق محروم پرداخت و گفت: با توجه به فاصله زیاد مدارس در مناطق روستایی از یکدیگر، نیازمند وجود راهبران آموزشی به منظور بازرسی و نظارت و راهنمایی هستیم. در همین راستا از امسال سه هزار راهبر آموزشی انتخاب و به مدارس روستایی اعزام میشوند.
در ضمن از دیگر اقدامات وزارت آموزش و پرورش به گفته وزیر در سال تحصیلی جدید میتوان به توسعه و تجهیز خوابگاهها، تامین و استاندارد سازی سیستمهای گرمایشی مدارس روستایی، استفاده از مدارس پیش ساخته و قابل حمل در مناطق صعب العبور به ویژه در جمعیت عشایری، اجرای اساسنامه کلاسهای چندپایه، بهبود پوشش تحصیلی مقطع متوسطه اول و دوم در روستاها و افزایش مراکز آموزشی و توانبخشی دانشآموزان برای مناطق محروم اشاره کرد.
افتان و خیزان در راه کسب علمودانش
طی کردن کیلومترها مسیر برای رسیدن به مدرسه آن هم در روستاهای اطراف حکایت ادامه تحصیل دانشآموزان برخی از روستاهای کشور است. دانشآموزانی که به دلیل جمعیت کم روستا، مدرسهای برایشان ساخته نشده است به همین دلیل برای رسیدن به مدرسه در روستاهای مجاور باید هر روز مسافتی را طی کنند؛ مسافتی که گاه به چندین کیلومتر میرسد، اما به دلیل فراهم نبودن سرویس رفت و آمد باید پیاده طی شود. در برخی مناطق دانشآموزان به شوق درس خواندن در برف و باران با پای پیاده و از کنار جاده برای رسیدن به مدرسه گام برمیدارند و گاهی نیز به دلیل مسافت طولانی مسیر، مدارس شبانهروزی را انتخاب میکنند.
این مدارس نیز با مشکلات خاص خود از جمله کمبود بودجه و ناتوانی در ارائه غذای گرم به دانشآموزان دست و پنجه نرم میکنند، به همین دلیل مجبورند بخشی از هزینهها را از طریق خانوادهها که عمدتا جزو طبقات ضعیف جامعه هستند، تامین کنند. اگرچه آموزش و پرورش معتقد است اقدامات مختلفی را برای محرومیت زدایی و ایجاد دسترسی به آموزش برای همه دانشآموزان کشور انجام داده است و در این زمینه به مواردی همچون تشکیل کلاس با یک دانشآموز در دوره ابتدایی، تشکیل کلاسهای چندپایه و تشکیل مدارس روستا مرکزی برای دانشآموزانی که امکان رفت و آمد آنها برای تحصیل در یک مدرسه مرکزی وجود دارد با تامین سرویس رفت و آمد اشاره میکند، اما وضعیت تحصیل دانشآموزان روستایی از واقعیت دیگری حکایت دارد.
در اصل وضعیت تحصیل دانشآموزان در مناطق روستایی و محروم در بحث مدارس روستای مرکزی به دلیل شرایط فرهنگی خاص، باعث شد تا برخی از خانوادهها از اینکه فرزندانشان به ویژه دختران مسافت زیادی را برای رفتن به مدرسه طی کنند امتناع کنند. مسئولان آموزش و پرورش اعلام کرده بودند که برای رفت و آمد دانشآموزان به مدارس روستا مرکزی سرویس اختصاص میدهند، این در حالی است که به برخی از مناطق سرویس اختصاص داده شد، اما در بسیاری از مناطق سرویس رفت و آمد وجود نداشت. در این شرایط دانشآموزان برای تحصیل باید روزانه مسافتی طولانی را طی کنند. معلمان هم از این نارساییها در امان نیستند و اخبار متعددی درباره حادثه در حین رفت و آمد، هجوم حیوانات، ترس از حمله مجدد حیوانات و... به گوش میرسد. این مشکلات باعث میشود تا در روستاها و مناطق محروم بسیاری از کودکان و نوجوانان از تحصیل جا مانده و خطرات و مشکلات ناشی از مسافت، معلمان را نسبت به تدریس در مناطق محروم دلسرد میکند.
حقوقومزایای مناسب برای معلمان در مناطق محروم
سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس درباره وضعیت معلمان در مناطق محروم میگوید: مناطق محروم با شاخصهای وزارت کشور تعریف شده است. از سوی دیگر برخی از دستگاهها هم بنا بر شاخصهای خود تعریف دیگری از مناطق محروم ارائه داده اند. در واقع این دوگانگی باعث بروز مشکلات عدیده شده است و باید در اولین اقدام یک تعریف واحد و یکسان با شاخصهای دقیق علمی قابل اندازه گیری از مناطق محروم ارائه شود و بعد به بررسی این مناطق در کشور پرداخت. برای مثال در این بررسیها باید مشخص شود که معیار مناطق محروم فقط عدم وجود فعالیتهای عمرانی است؟ یا شاخصهای آموزشی و بهداشتی در آن مناطق در اولویت محرومیتها قرار گرفته است؟ یا اینکه وجود شاخصهای شهری در منطقه آن را از پیوستن به مناطق محروم مبرا میکند؟ به نظر میرسد یکی از مشکلات اصلی کشور عدم ارائه تعریف مناسب از مناطق محروم است.
تصمیم گیران باید بدانند تا وقتی درباره مناطق محروم تعریف شفاف و مناسبی ارائه نشود طبیعتا روز به روز به مشکلات مناطق محروم افزوده و به نسبت مناطق برخوردار نیز مرفه تر میشوند. میرحمایت میرزاده میافزاید: باید پذیرفت که مناطق محروم در کشور ما ظرفیتهای قوی در تولید دارند. این مناطق میتوانند در تحولات اقتصادی کشور تاثیرگذار باشد. برای مثال برخی از روستاها به دلیل عدم برخورداری از آب، برق، گاز و... محروم خوانده میشوند، اما از سوی دیگر بهترین محصولات لبنی و کشاورزی کشور از این مناطق تامین میشود. با این تفاسیر باید در تعریف محرومیت کم و کیف برخورداری از امکانات را مدنظر قرار داد. او درباره مدارس کپری یا کانکسهایی به نام کلاس در مناطق محروم میگوید: درباره وضعیت مدارس در مناطق محروم نمیتوان به شکل قطعی صحبت کرد. برای مثال در برخی روستاهای کشور دو یا سه دانشآموز وجود دارد و از سوی دیگر سال به سال در روستاهای کشور مهاجرت به شهرها افزایش مییابد و همین امر باعث کاهش جمعیت در روستاها شده است.
از سوی دیگر مدارسی در مناطق عشایری به شکل قشلاق و ییلاق فعالیت میکنند. بنابراین نمیتوان در این مناطق به دلیل مهاجرت و جابهجایی و جمعیت اندک دانشآموز هزینهای کلان برای ساخت و ساز مدارس اختصاص داد. در این مناطق باید از کانکسهایی تحت عنوان مدرسه استفاده کرد که در این شرایط استفاده از این کانکسهای سیار به نفع دانشآموزان در مناطق محروم است. در این شرایط تحصیل دانشآموزان از مدارس کانکسی به هیچ عنوان محرومیت تلقی نمیشود، بلکه با بررسی شرایط این شیوه تحصیل برای دانشآموزان در آن خطه اقدام مناسبی نیز تلقی میشود.
در این شرایط برای مدرسه سازی هم میتوان به ساخت مدارسی با مساحت محدود در ابعاد سوئیت اکتفا کرد. به گفته سخنگوی کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس ساخت و ساز مدارس و تغییر شرایط کنونی وضعیت و امکان تحصیلی در برخی از مناطق کشور به میزان دانشآموزان در کشور مربوط میشود. میرزاده درباره وضعیت معلمان در این مناطق میگوید: معلمانی که در این مناطق فعالیت میکنند طبیعتا متعهد به فعالیت در این مناطق هستند.
این در حالی است که برخی از معلمان متعهد با علاقه در این مناطق به فعالیت میپردازند و در این حین برخی از معلمان هم به دلیل حفظ شرایط استخدامشان شرایط موجود در مناطق محروم را تحمل میکنند. با این تفاسیر نمیتوان گفت که معلمان در مناطق محروم فقط صرفا با عشق و علاقه یا از روی جبر و اجبار به فعالیت میپردازند. او درباره حقوق و مزایای معلمان در مناطق محروم تاکید میکند: در مناطق محروم به دلیل وجود کمبودها به نسبت باید حقوق و مزایای معلمان نیز افزایش یابد. با افزایش حقوق و مزایای آنها در این مناطق باید برای معلمان انگیزه فعالیت ایجاد کرد. قطعا باید به حقوق و مزایای معلمان فعال در مناطق محروم توجه کرد.
ارسال نظر