اینجا نفس مردم بوی بنزین می دهد
پارسینه: تندی بوی بنزین و گازوییل در هوا پخش است و صدای کامیونهای حمل سوخت که سربالایی تند را به سمت محوطه استقرار استوانههای بزرگ سفید میپیچند، میشنوی.
به گزارش شهروند؛ منطقه شمالغربی تهران، از میدان شهران تا انتهای بلوار اختصاصی نفت يا بلوار شهران را که از میان باغها و آپارتمانها طی کنی، همین منظره را خواهی دید، گردش به راست یعنی رسیدن به شرکت خطوط لوله و مخابرات نفت ايران و گردش به چپ و ادامه راه به سمت شمال یعنی دیدن باغ تالارها، باغچهها و مجموعه تفریحی کوهسار.
اینجا همان جایی است که ۹۱ تا ۰۱ كاميون با ظرفيت ۴۱هزار ليتر كه بهطور تقريبي ۳۵۱ تا ۳۸۱هزار ليتر بنزين و گازویيل را روزانه از اين مخازن به مناطق غربي و شمالي شهر جابهجا ميكنند. تا ۳۱سال قبل منطقه به این شدت مسکونی نبوده، اما حالا خانهها کم مانده تا به دل رشتهکوههای البرز برسند و به همین دلیل هم تردد زیاده از حد خودروهای بزرگ مردم منطقه را دچار مشکل کرده است.
«هوا همیشه بوي بنزين میدهد. جرأت نداریم پنجرهها را باز کنیم. صبحها با صداي بوق كاميونها از خواب بيدار میشویم. بچهها هم اگر بخواهند به مدرسه بروند، حتما بايد كسي همراهشان باشد».
«مهران» دستش را جلوی آفتاب گرفته و بدون وقفه حرف میزند: «از سهسال قبل كه يكي از همين كاميونهاي حمل سوخت در فلكه دوم شهران ترمز خالي كرد و کل محل از گازویيل پر شد، همه میترسند بچهها را به خیابان بفرستند تا دوباره خاطره آن روز سرد و پرترافیک برایشان تکرار شود.»
گوشه میدان را با دست نشان میدهد: «آنوقتها به جای این ساختمان نیمهکاره یک پارک آنجا بود، اما وقتی بنزین کامیون پای درختها ریخته شد، همه خشک شدند، بعد یک روز متوجه شدیم که دارند برای ساختوساز گودبرداری میکنند.»
بيشتر از ۶۱سال قبل زماني كه شهران منطقه مسكوني نبود، شعبه غرب مخابرات سوخت تهران در اين محل جانمايي شد و حتي يك بلوار اختصاصي هم براي تردد خودورهاي حمل سوخت درنظر گرفته شد اما از اوايل دهه ۱ كمكم نشانههاي ساختوساز در اين منطقه از تهران به وجود آمد و درچند دوره زماني سالهای ۶۹ تا ۷۷ و ۷۷ تا ۸۴ دچار تغييرات اساسي شد كه در سالهای گذشته هم این روند ادامه یافت.
حالا نتیجه اختلاط منطقه مسکونی با محل مخازن سوخت خطراتی به وجود آورده که سلامت ساکنان محل را تهدید میکند.
«امير قاسمي»، دبیر شورایاری منطقه ۶ تهران هم که درسال ۰۵ این مسأله را در صحن شورای شهر مطرح کرده، دراینباره به «شهروند» میگوید: «بیشتر از ۹سال است که مشکل را با شرکت پخش فرآوردههای نفتی مطرح کردیم، اما فایدهای نداشته است.»
حضور نفتکشها در منطقهاي كه از انتهاي بلوار شهران آغاز ميشود و تا بالاي سر بزرگراه شهيد باكري ادامه دارد باعث نگراني مردم اين مناطق شده است و قاسمي هم این نگرانيها را اينطور بيان ميكند: «جز واژگوني كاميونها كه تا بهحال چندينبار اتفاق افتاده، اگر روزي زلزله يا سيلي در تهران رخ دهد، خطر انفجار اين مخازن نفتی، شهر تهران و بهویژه ساكنان غرب تهران را تهديد ميكند.»
اگرچه گفته ميشود كه انتهاي لولههاي انتقال سوخت به شكل طراحي شده و احتمال شكستگي آن كم است، اما سال ۹۳ درپي برخورد يك لودر به لوله انتقالدهنده بنزين از پالايشگاه نفت تهران به انبار نفت شهران، بخشي از لوله آسيب ديد و بنزين با شدت و تا ارتفاع حدود ۳۶متر فوران كرد.
فارغ از اين مسأله، واژگوني كاميونها هم در محل مشكلي است كه در سالهاي گذشته بارها تكرار شده؛ مثلا سال ۹۸ بود که تانکر ۴۱هزار لیتری بنزین در بلوار شهران واژگون شد كه سوخت آن درحوالي منازل مسكوني تخليه شد. ۳۰ فروردين سال ۹۶ و اسفند سال ۹۶ نیز دو حادثه مشابه در انتهاي كوي شهران، بالاتر از مجتمع كوهپايه و ديگري در نزدیکی شهرزیبا رخ داده بود و از آن به بعد بود كه حساسيتهاي محلي نسبت به اين قضيه بيشتر شد، ضمن اينكه آبان سال ۰۴ هم يك تانکر ۴۳هزار لیتري بنزین در برخورد با گاردریل در بزرگراه شهید باکری واژگون شد.
اكنون حدود ۹۱ تا ۰۱ كاميون براي جابهجايي سوخت مناطق غرب تهران دراين محدوده فعاليت ميكنند و يكي از مهمترين شيفتهاي كاري آنها به علت مشكل تردد درطول روز، شب تا صبح است. رانندگان اين كاميونها حدود ۴ماه قبل در انتقاد به شيفت شب به شركت نفت نامه نوشتهاند تا فكري به حال شيفت شب كنند اما هيچ ترتيب اثري به آن داده نشده است.
مرتضي طلايي، نایبرئيس شوراي شهر تهران نيز دوهفته قبل مشكلات ايجادشده در اين محل به واسطه تردد كاميونها را در صحن شورا تذكر داد؛ اگرچه قبلا هم اين مسأله در شوراي سوم مطرح شده است.
حالا او در اينباره به «شهروند» ميگويد: «زماني كه اين مخازن در غرب تهران ايجاد شده، اين مناطق خالي از سكنه بوده اما اكنون به هر دليلي تمام منطقه مملو از سكنه شده و تردد كاميونها در اين محور يكي از زمينههاي وقوع حوادث غير مترقبه است كه به صورت بالقوه وجود دارد و تاكنون هم چندينبار اين كاميونها چپ كرده و سوختشان در منطقه جاري شده است.
اكنون لازم است تا شركت ملي پخش فرآوردههاي نفتي براي جابهجايي اين مخازن فكري كند، چون مسأله ديگر با زندگي روزمره مردم سروكار دارد. بنابراين تا پيش از اين كه اتفاق جبرانناپذيري در منطقه رخ دهد، بايد تمهيدات لازم براي جابهجايي در درازمدت انجام شود اما تا آن زمان نيز ميتوان مسير تردد اين كاميونها را از معابر اصلي به فرعي تغيير داد.»
افزايش خطر واژگوني نفتكشها در فصل زمستان موضوع ديگري است كه طلايي هم آن را مطرح ميكند: « اگر يكي از كاميونها در زمستان بر اثر لغزندگي چپ كند و آتش بگيرد، حتما اتفاق ناگواري رخ ميدهد. البته براي اين كه بدانيم براي رفع اين خطرات و استاندارد كردن مخازن چه اقدامي بايد انجام داد، نياز به بررسيهاي كارشناسي دارد. اين كه مخازن به محور ساوه، كرج و جاده قديم انتقال يابد، باز هم نياز به كار تخصصي دارد، البته تا جايي كه شواهد نشان ميدهد در محور كرج زمين مناسبي براي اين كار وجود ندارد اما شايد در جاده قديم و حوالي ساوه بشود، زميني را تعيين كرد.
نكته ديگر همزمان تردد اين كاميونهاست كه اگر بخواهند روز تردد كنند، ترافيك درون شهر بيشتر ميشود. بنابراين شبها كار ميكنند و مردم مجبورند صداي نعره اين تريلرها را درطول شب تحمل كنند.» حالا آنطور كه رئيس پليس سابق تهران ميگويد: «تذكري كه در صحن شورا در اينباره داده، قرار است در غالب يك مكاتبه به مسئولان شركت فرآوردههاي نفتي منتقل شود.»
البته انتقال بيش از ۲۶ مخزن سوخت كه هركدام نزديك به ۳۱ميليون ليتر سوخت را در خود جاي ميدهد، به اين سادگيها هم نيست؛ چراكه ساخت مخازن سوخت نياز به هزينههاي ميلياردي دارد؛ ضمن اينكه شركت ملي پخش فرآوردههاي نفتي يك دستگاه اجرايي است و تا قبل از تصميم دستگاههاي بالادستي اجازهاي براي تغيير مكان ندارد.
«داوود عربعلي»، سخنگوي شركت پخش فرآوردههاي نفتي ايران در اينباره به «شهروند» ميگويد: «مقامات ارشد وزارت نفت بايد اين موارد را به شكل دستورالعمل به آنها ابلاغ كنند تا به آن عمل شود اما تا حالا هيچ ابلاغيهاي در اين زمينه به شركت ملي پخش ارجاع نشده، اگرچه مذاكراتي درجريان بوده است.»
او البته ماجرا را با پيشزمينه ۶۱ساله آن توضيح ميدهد: «زمان ساخت مخازن هيچ منطقه مسكوني در محلات شهران وجود نداشت. شهرداري براي ساختوساز در اين منطقه مجوز داده است، درحالي كه همان زمان مجموعه فني مرتبط مديريت شهري باید پيشبينيهاي لازم در اينباره را انجام ميداد. اكنون هزينهاي مضاعف به دليل اينكه يكسري از موارد در ساخت مجتمعهاي مسكوني منطقه رعايت نشده است، به سيستم تحميل خواهد شد. با وجود اين اگر تصميم مديران انتقال مخازن باشد، ما هم به اين سمت ميرويم كه مقدمات آن را فراهم كنيم.»
اكنون در تهران سه انبار ري، شرق و شمال غرب وجود دارد تا سوخت مناطق مختلف پايتخت را با صرف كمترين مسافت تأمين كنند و تعداد ترددهاي شهري هم كاهش يابد البته انبار ري مخازن اصلي سوخت است كه بنزين و گازویيل منطقه شرق و غرب از آن منتقل مي شود. به اعتقاد اين مقام مسئول در شركت نفت «اگر انبار سوخت دورتر از شهر قرار گيرد، به همان نسبت مصرف انرژي بيشتر و ترددها نيز بيشتر خواهد شد.
درواقع وجود سه انبار سوخت در سه نقطه مختلف پايتخت براي تسهيل مسافت سوخترساني به جايگاهها درنظر گرفته شده است تا ميزان ترددها در شهر كاهش يابد.» البته نایبرئيس شوراي شهر تهران اين گفته را عاميانه میداند: «مگر در دنيا براي سوخترساني به جايگاهها چه ميكنند؟ ما هم بايد شيوههاي استاندارد در اينباره را استفاده كنيم. اگر استانداردهاي جهاني درباره مخازن سوخت وجود دارد، شركت ملي پخش هم بايد براساس آن اعلام كند كه آيا وجود تانكرها در مناطق مسكوني اشكالي
دارد يا نه؟»
با اين تفاسير لازم است تا كميتههاي تخصصي متشكل از مسئولان شهري، وزارت نفت و شوراي شهر تشكيل شود تا در اينباره تصميمگيري شود. البته پيش از اين «مهدي چمران»، رئيس شوراي شهر نسبت به لزوم جابهجايي اين مخازن تأكيد كرده و گفته بود: «در زمان آقای مهندس نعمتزاده شورا به جد خواستار جابهجایی این منبع سوخت بود، زیرا این جایگاه روی گسل زلزله نیز قرار دارد و بسیار خطرناک است. قرار بود این مجموعه به بخشی از کرج منتقل شود، در این رابطه دو نامه به آقای زنگنه وزیر نفت نیز نوشتم و اعلام کردم که تداوم حضور این مجموعه در منطقه شهران بسیار خطرناک است.»
ارسال نظر