برنامه وزیر پیشنهادی ارشاد برای «موسیقی»
پارسینه: صالحی امیری میگوید: موسیقی یکی از دهها مسأله در حوزه هنر است و در این مورد هم مخالفت با حواشی مراسم برگزاری موسیقی به مطلق موسیقی تعمیم یافته است. حال آنکه قبلاً هم به صراحت اعلام کردهام که ملاک مواجهه با این مسأله باید قانون باشد. رویکرد من در مواردی از این دست رعایت دقیق قانون و همکاری و تعامل با نهادهای مربوط و اصلاح شیوهنامه اجرای موسیقی در اماکن عمومی خواهد بود.
سیدرضا صالحی امیری یکی از این پیشنهادهاست؛ گزینهای که رئیسجمهور در بین نامهای آشنای مطرحشده در روزها و هفتههای قبل، برای تصدی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به نمایندگان مجلس پیشنهاد داده است. او بواسطه سه سال مدیریت در رأس سازمانِ اسناد و کتابخانه ملی ایران، چهرهای آشنا برای اهالی فرهنگ است و آنها امیدوارند تا تجارب مدیریتی او بتواند گره از کلاف سردرگم مسائل حوزه فرهنگ و هنر برداشته و این حوزه را که با مسائل و دغدغههای بیشمار و متفاوتی روبهروست، به آرامشی هر چند نسبی برساند.
صالحی امیری هم با بیان دغدغههای خود در طولِ این سال، نشان داده است که «امنیت فرهنگی» را اولویت حوزه فرهنگ میداند و هدفش دور ساختنِ این حوزه از مقوله «فرهنگ امنیتی» است: ««امنیتیزدایی» از عرصه فرهنگی و تغییر نگاه امنیتی به فرهنگ از اولویتهای سیاستگذاری جدید فرهنگی در عصر دولت تدبیر و امید است که کاملاً با نگاه پلیسی گذشته و تلقی حوزه فرهنگ و اصحاب فرهنگ به مثابه «دشمن بالقوه نظام» تفاوت دارد».
در گفتوگویی که در ادامه خواهید خواند، صالحی امیری دیدگاههایش را در حوزههای مختلف فرهنگ و هنر بیان میکند و امیدوار است تا این برنامهها بیش از هر کس، بتواند «اعتماد» اهالی فرهنگ و هنر را کسب نماید؛ متن کامل این گفتوگو را در ادامه میخوانید:
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یکی از کلیدیترین و در عین حال حساسترین وزارتخانههای کشور است. با این حال تلاش هایی در جریان است که مرجعیت وزارت ارشاد از این وزارتخانه گرفته شده و این نهاد جایگاه خود را در ساختار اداری کشور و در میان اصحاب فرهنگ و هنر از دست بدهد. برای تداوم اعتبار و حفظ جایگاه قانونی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی چه برنامهای دارید؟
قبل از پرداختن به این سؤال ابتدا باید جایگاه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را در نظام فرهنگی مشخص کنیم. به اعتقاد من نظام فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران مجموعه ای منسجم و سامانیافته از چارچوبهای نظری، اندیشهای، مبانی، چشمانداز، سیاستها، راهبردها، اهداف و نهادهای متکثر و متنوع حاکمیتی، تقنینی و سیاستگذاری و اجرایی است که به صورت یک مجموعه همبسته و کلنگر در جهت اهداف متعالی فرهنگی حرکت میکنند و مسئولیت خطیر فرهنگسازی را بر عهده دارند. من تعبیر منظومه فرهنگی را در این باره به کار میبرم. منظور از منظومه فرهنگی حرکت طبیعی نظام فرهنگی در مسیر پویایی و دینامیک و تعامل با سایر اجزای نظام اجتماعی اقتصادی، سیاسی به نحوی است که تعادل در آن برقرار شود.
منظومه فرهنگی در هر جامعه باید با رعایت اصول منظم؛ متعادل و حرکت پویا با ایجاد تقسیم کار، تمامی حوزههای فرهنگی را در تمامی ابعاد اقتصادی، فرهنگی، فرهنگ و جامعه، فرهنگ و خانواده و... شامل شود.
اصولاً محصول و فرآیند نظام فرهنگی در دو عامل بنیادی خلاصه میشود: نخست توسعه فرهنگی و دوم انسجام فرهنگی. بنابراین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی یک رکن از این منظومه همبسته و گسترده نهادهای فرهنگی، علمی و آموزشی است. به بیان دیگر قطعهای از پازل بزرگ نظام فرهنگی است که در مدار حرکت منسجم نظام فرهنگی و در چارچوب سلسله مراتب تعریفشده حرکت میکند. بنابراین لازم است نگاه ما به این دستگاه فرهنگی متناسب با حدود وظایف و اختیارات و در قیاس با سایر نهادهای مؤثر و سیاستگذار فرهنگ باشد.
به نظر می رسد مهمترین مشکلی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با آن روبرو است، «حجیت قانون» است؛ برای حل این موضوع چه راهکاری را پیشنهاد میکنید؟
به نظر من بهترین راه اداره نظام فرهنگی متکثر، انسجام فرهنگی است؛ چراکه دستیابی به توسعه و تعالی فرهنگی بهعنوان هدف غایی چشمانداز فرهنگی در گرو حرکت منسجم، سازوار، مؤثر و پویای نظام فرهنگی است. از اینرو هرگونه اخلال در روند حرکت ارگانیکی این منظومه فرهنگی منسجم، منجر به چالش، آسیب یا مناقشه فرهنگی خواهد شد. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بهعنوان ستاد فرهنگی دولت، مکلف است با سیاستگذاری و برنامهریزی راهبردی در حوزههای سازماندهی، برنامهریزی، هدایت، حمایت و نظارت، سامانه تولید و عرضه کالاها و آثار فرهنگی و هنری و فعالیتها و نهادهای فرهنگی را منطبق با قانون اساسی و قوانین و مقررات و برنامه دولت برخاسته از رأی مردم فرهیخته و فرزانگان فرهنگ و هنر تحقق بخشد. باید باور کنیم که همه این نهادها، مراکز و قوای فرهنگی در «کشتی فرهنگ» استقرار دارند، مقاصد همه آنها واحد بوده و از جوهره فرهنگ آفرین انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی نشأت گرفته است.
مخاطب شما در این وزارتخانه، بر خلاف سایر وزارتخانهها، فرهیختگان و طبقه روشنفکر جامعه است؛ این طبقه تعامل و ارتباط ویژهای را میطلبد؛ برای تعامل با این قشر چه برنامههای دارید؟
گفتمان فرهنگی دولت یازدهم بر چهار پایه اصلی عقلانیت فرهنگی، دیانت فرهنگی، عدالت فرهنگی و اعتدال فرهنگی استوار بوده و دال مرکزی گفتمان فرهنگی دولت، اعتدال است. خردورزی یکی از ارزشهای بنیادین این گفتمان محسوب میشود و بیتردید اصحاب فرهنگ و هنر و نخبگان و فرهیختگان حاملان این گفتمان و حلقه واسط جامعه و دولت محسوب میشوند. از مهمترین رویکردهای فرهنگی دولت آقای روحانی در سه سال گذشته آشتی با نخبگان و اصحاب فرهنگ بوده است. به طوری که آشتی ملی نخبگان، فرهیختگان، روشنفکران و اصحاب قلم و هنرمندان با دولت یازدهم، جایگزین رابطه قهری گذشته شد. امروز کمتر نخبهای از عدم باور به توانایی دولت در عرصه فرهنگ سخن میگوید و از رهگذر این باور و فضای ایجاد شده، فرآیند خلق و تولید آثار متنوع هنری اعم از فیلم، تئاتر، موسیقی و... تسهیل شده است و اصحاب نشر و مطبوعات و فعالان عرصه اطلاعرسانی با محدودیتهای کمتری رو به رو هستند. قیاس وضعیت امروز با گذشته نه چندان دور که امنیت فرهنگی صاحبان قلم و فکر و اندیشه با مخاطراتی همراه بود، بیانگر بهبود وضعیت در عرصه فرهنگ است. من هم در صورت انتخاب، در کنار و مدافع حقوق اساسی اصحاب فرهنگ و هنر می مانم.
در طول ماه های گذشته، بحث های مختلفی حول دو مفهوم «فرهنگ امنیتی» و «امنیت فرهنگی» در گرفته است؛ از نظر شما چه تفاوتی است بین فرهنگ امنیتی و امنیت فرهنگی؟
امروزه تعریف جدیدی از قدرت نرم و سخت و استفاده لازم و بموقع از فرصتها میشود که در این مجال فرصت تشریح آن وجود ندارد. به طور کلی امنیت به مفهوم وجود شرایطی است که در آن آرامش خاطر جامعه در برابر تهدیدات نسبت به تمامی ارزشهای مادی و معنوی افراد و گروههای اجتماعی در چارچوب قوانین کشور به طور نسبی تأمین گردد. نگاه امنیتی به فرهنگ نتیجهای ضد امنیتی دارد و به رسمیت شناختن فرهنگ متنوع اقوام و خرده فرهنگها مقوم امنیت حقیقی و اصیل است. در اینجا ملاحظهای مهم وجود دارد. در سالهای گذشته نگاه و رویکرد امنیتی به حوزه فرهنگ و تفسیر و تحلیل آن از این منظر در مدیریت فرهنگی کشور قوت گرفته بود که این رویکرد هر چند در دولت یازدهم تضعیف و محدود شده است، اما همچنان هراس از قوت و بازگشت آن، هراسی بیوجه و دلیل نیست.
به همین خاطر فکر میکنم مدیری که با این رویکرد آشنا و صاحب تجربه باشد، در این چالش بهتر می تواند به ممانعت از گسترش و تقویت نگاه امنیتی به فرهنگ کمک کند و در گفت وگو و تعامل با نهادهای مرتبط برای اقناعسازی و ممانعت از تقویت و تشدید این رویکرد در حوزه فرهنگ و هنر بکوشد. به جای رویکرد امنیتی به فرهنگ باید این باور را تقویت کرد که فرهنگ در خدمت هیچ کس و هیچ چیز درنمیآید و راه تأمین سالم و سازنده امنیت، آزادی و توسعه فرهنگ است که میتواند هویت و موجودیت و استقلال کشور را تضمین کند و امنیت پایدار را تحقق بخشد. از این منظر معتقدم یکی از مهمترین دستاوردهای دولت دکتر روحانی، ارتقای سطح نرمافزاری امنیت در سطح ملی و فراملی بوده است. به بیان دیگر ایجاد امنیت از طریق مشارکت جویی، رضایتمندی، شفافیت، قانون محوری، افزایش اعتماد عمومی و توجه اساسی به امنیت فکر، قلم و بیان، محصول رویکرد دولت یازدهم در مواجهه با مقوله امنیت بوده است. آرامش ذهنی و امنیت فکری و روحی دو اصل لازم برای شکلگیری جامعه پرنشاط است و روحانی بارها بر لزوم حفظ آرامش بهعنوان یکی از اهداف دولت تأکید نموده است و من هم در صورت کسب اعتماد مجلس محترم و تصدیگری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بر این مشی تأکید خواهم کرد.
به حوزه سینما بپردازیم؛ تا چه حد در برابر فشارهایی که به یک فیلم مجوزدار وارد میشود ایستادگی میکنید؟ سیاست شما در برابر فیلمهای مجوزدار سینما چیست؟
قطعاً اگر فیلمی فرآیند اخذ مجوز را با رعایت ضوابط طی کرده باشد، دلیلی برای جلوگیری از اکران آن وجود ندارد. چرا که فرض بر این است که سناریوی فیلم قبل از تولید در مرحله نظارت بررسی شده و پروانه ساخت را دریافت کرده است. در مواردی که اختلاف نظر وجود دارد، مشی وزارت فرهنگوارشاداسلامی رعایت مر قانون است و نباید با اعمال سلیقه، عوامل یک فیلم را از حق قانونی شان محروم کرد. بر این اعتقادم که با تعامل و گفتوگو میتوان بسیاری از سوء برداشتها را مرتفع کرد.
طرح مسائل اجتماعی و واقعی را در سینما تا چه اندازه مهم میدانید و در برابر افرادی که بازتاب این مسائل را «سیاهنمایی» میدانند، چه موضعی دارید؟
به گمان من بخشی از واقعیات جامعه و مسائل اجتماعی در سینما بازتاب پیدا میکند و از این منظر طبیعی است که گاهی با مواردی مواجه میشویم که بازتاب دهنده آسیبهای موجود باشد. بویژه که در دورهای وجود این آسیبها به طور کلی انکار یا کتمان میشد، اما اکنون از اصلیترین دغدغههای مسئولان به شمار میرود. من با توجه به شناختی که از قاطبه جامعه سینمایی کشور دارم بر این اعتقادم که طرح مسائلی از این دست از قاب سینما با هدف برانگیختن حساسیتها و توجه دادن مسئولان و نیز خود جامعه به رفع کاستیها و مشکلات است. البته در بیان آن باید رعایت انصاف بشود و دچار بزرگنمایی و غلو نشویم.
تا چه اندازه به اعمال ممیزیهای سخت ودست و پاگیر در حوزه کتاب اعتقاد دارید؟
صریح بگویم که به ممیزیهای سخت و دست وپاگیر در حوزه کتاب اعتقاد ندارم و باید سعی کنیم تا از اعمال سلیقههای فردی در این باره جلوگیری کنیم و به قانون پایبند باشیم و اگر خلأ قانونی در این زمینه وجود دارد، با وضع قوانین مؤثر، هم حقوق و آزادیهای اهل قلم را تضمین کنیم و هم از منافع ملی، امنیت ملی و اعتقادات دینی جامعه صیانت کنیم.
اهالی تئاتر با معضلات زیادی روبهرو هستند که مهمترین آن وضعیت بیمه و معیشتی آنهاست. برای حل مسائل صنفی چه برنامهای دارید؟
به نظر من تئاتر میتواند به یک نقطه قوت و مزیت در عرصه فرهنگ تبدیل شود. به شرط آنکه با مدیریت مناسب نسبت به رفع کاستیها و موانع این هنر ارزشمند اقدام کنیم و مورد حمایت کافی قرار دهیم. وضعیت بیمه و معیشتی هنرمندان به طور کلی و هنرمندان این رشته به طور خاص معلول علتهای مختلفی است که باید ریشهیابی و رفع شود. قطعاً درشأن فعالان این عرصه نیست که دغدغه معیشتی و بیمهای داشته باشند. چنانچه وزیر ارشاد بشوم بررسی مشکلات این حوزه از اولویتهایم خواهد بود و برای رفع این دغدغهها حداکثر تلاشم را به کار خواهم بست.
تا چه حد رونق فصلی کسب و کار و اقتصاد هنر را در حوزه فعالیتهای تجسمی مهم میدانید و برنامه تان برای حمایت از گالریداران و هنرمندان حوزه تجسمی چیست؟
رونق بخشیدن به اقتصاد فرهنگ یکی از اولویتهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که در برنامه اجمالی من هم به آن اشاره شده است. وظیفه ارشاد در این بخش حمایت از ایجاد نهادهای مالی، پولی و سرمایهگذاری و نیز حمایت از ایجاد نظامهای کارآمد تولید، توزیع و عرضه آثار و محصولات فرهنگی، هنری و رسانهای خواهد بود که به گمان من با حمایت شایسته میتوان به بهبود مستمر فضای کسب و کار در حوزه فرهنگ، هنر و رسانه امیدوار بود.
سیاست کشور در برابر مسأله موسیقی روشن است با این حال برخی در صدد هستند تا سیاستهای ملی را تضعیف کرده و در هر گوشه و کنار کشور برای خود قانونی خاص وضع میکنند؛ شما درباره این سیاست ها و نگاه های منطقهای چه دیدگاهی دارید؟
به گمان من مسأله موسیقی یکی از دهها مسأله در حوزه هنر است و در این مورد هم مخالفت با حواشی مراسم برگزاری موسیقی به مطلق موسیقی تعمیم یافته است. حال آنکه قبلاً هم به صراحت اعلام کردهام که ملاک مواجهه با این مسأله باید قانون باشد. رویکرد من در مواردی از این دست رعایت دقیق قانون و همکاری و تعامل با نهادهای مربوط و اصلاح شیوهنامه اجرای موسیقی در اماکن عمومی به منظور برگزاری بهینه و بدون حواشی مراسم موسیقی خواهد بود.
ارسال نظر