برادرزاده،عمه سالخورده اش را ربود
پارسینه: رسیدگی به پرونده مرموز یک مادر و پسرش از چندی قبل و بهدنبال تماس شخص ناشناسی با پلیس مشهد در دستورکار قرارگرفت.
او به پلیس گفت: چند مرد ناشناس زنی را درخانهای متروکه گروگان گرفتهاند. به دنبال این خبر، مأموران پلیس آگاهی مشهد راهی محل شده و «بلقیس» را از دام آدم ربایان رها کردند.در ادامه تحقیقات هم مشخص شد سردسته باند آدم ربایی برادرزاده زن سالخورده است که با وکالتنامههای بلاعزل، مقداری از اموال عمه ثروتمندش را تصاحب کرده است.
این درحالی بود که بلقیس به کارآگاهان گفت، پسرش نیزاز حدود چهارماه قبل به طور مرموزی ناپدید شده است. بدینترتیب احتمال اینکه پسر بلقیس به قتل رسیده باشد، قوت گرفت. اما صبح دیروز، پسر جوانی به دادسرا رفت و با معرفی خود بهعنوان پسر ناپدید شده بلقیس به بازپرس کاظم میرزایی گفت: من پسریک پزشک هستم. مادرم هم کارمند یکی از ادارات بود که خیلی کار میکرد. او اهل پسانداز بود و بیشتر پس اندازش را هم ملک میخرید. به همین دلیل وضع مالی خوبی داشت، اما پس ازطلاق و با بالا رفتن سن و سالش، بهانهگیریهایش زیادتر شد و گاهی باهم دعوایمان میشد و او هم از من به دادسرا شکایت میکرد. چند ماه قبل، پسر داییام -آدم ربا- با من تماس گرفت و از شکایت مجدد مادرم خبرداد وگفت، پلیس در تعقیب من است. من که بشدت ترسیده بودم، تصمیم گرفتم مدتی از مادرم دور باشم. به همین دلیل با یکی از دوستانم خانهای اجاره کردم و روزها به مغازهای میرفتم و بعد هم به خانه برمی گشتم. اما از دور پیگیر حال مادرم بودم. تا اینکه دیروز یکی از اقوام ماجرای ربوده شدن مادرم را تلفنی به من گفت.
از طرف دیگر بلقیس نیز با حضور در دادسرا گفت: طی مدتی که در خانه قدیمی زندانی بودم، داروهای زیادی میخوردم و به همین دلیل بیشتر مواقع خواب بودم. تنها چیزی که به خاطر دارم این بود که روزی که ربوده شدم دو نفر مرا با خودشان به این خانه آوردند. من سندی را امضا نکردم و وکالتی هم به کسی ندادهام.باتوجه به اظهارات شاکی پرونده، بازپرس جنایی دستور داد تا درباره اسناد املاک بلقیس تحقیق شود. از طرفی دستور بررسی صندوق اماناتش نیز صادر شد.
این درحالی بود که بلقیس به کارآگاهان گفت، پسرش نیزاز حدود چهارماه قبل به طور مرموزی ناپدید شده است. بدینترتیب احتمال اینکه پسر بلقیس به قتل رسیده باشد، قوت گرفت. اما صبح دیروز، پسر جوانی به دادسرا رفت و با معرفی خود بهعنوان پسر ناپدید شده بلقیس به بازپرس کاظم میرزایی گفت: من پسریک پزشک هستم. مادرم هم کارمند یکی از ادارات بود که خیلی کار میکرد. او اهل پسانداز بود و بیشتر پس اندازش را هم ملک میخرید. به همین دلیل وضع مالی خوبی داشت، اما پس ازطلاق و با بالا رفتن سن و سالش، بهانهگیریهایش زیادتر شد و گاهی باهم دعوایمان میشد و او هم از من به دادسرا شکایت میکرد. چند ماه قبل، پسر داییام -آدم ربا- با من تماس گرفت و از شکایت مجدد مادرم خبرداد وگفت، پلیس در تعقیب من است. من که بشدت ترسیده بودم، تصمیم گرفتم مدتی از مادرم دور باشم. به همین دلیل با یکی از دوستانم خانهای اجاره کردم و روزها به مغازهای میرفتم و بعد هم به خانه برمی گشتم. اما از دور پیگیر حال مادرم بودم. تا اینکه دیروز یکی از اقوام ماجرای ربوده شدن مادرم را تلفنی به من گفت.
از طرف دیگر بلقیس نیز با حضور در دادسرا گفت: طی مدتی که در خانه قدیمی زندانی بودم، داروهای زیادی میخوردم و به همین دلیل بیشتر مواقع خواب بودم. تنها چیزی که به خاطر دارم این بود که روزی که ربوده شدم دو نفر مرا با خودشان به این خانه آوردند. من سندی را امضا نکردم و وکالتی هم به کسی ندادهام.باتوجه به اظهارات شاکی پرونده، بازپرس جنایی دستور داد تا درباره اسناد املاک بلقیس تحقیق شود. از طرفی دستور بررسی صندوق اماناتش نیز صادر شد.
منبع:
روزنامه ایران
ارسال نظر