چرا باید از ثبتنام «سوژه خندهها» در انتخابات دفاع کرد؟
پارسینه: روند ثبت نام انتخابات ریاست جمهوری و حضور افراد ناشناخته در وزارت کشور، بار دیگر بحث داغی را درباره اصلاح قانون انتخابات و جلوگیری از ثبت نام این افراد دامن زده است، اما در این بحث لازم است از زاویه ای دیگر هم آن را مورد توجه قرار دهیم.
عکس: علی علیزاده/ پارسینه
تحریریه پارسینه- حامد کشاورز: آمدهام جیب خودم را پر کنم؛ میخواهم سد شهرمان را تکمیل کنم؛ هدفم احیای دریاچه ارومیه است....
شاید این جملهها در نگاه اول مضحک به نظر برسند و گوینده را «سوژه خنده» بنامیم، اما این همه آن چیزی نیست که از ثبت نام «معمولیها» باید دید. در روزهایی که بار دیگر صدای اعتراض به ثبت نام افراد عادی برای رقابت در انتخابات ریاست جمهوری فراگیر شده است، لازم است از زاویهای دیگر به این موضوع نگاه کنیم.
آنچه در اینجا معمولیها خواندهایم در ادبیات علوم اجتماعی با عنوان «حاشیهایها» یا «حاشیهای شدهها» خوانده میشود. حاشیهایها در مقابل «جریان اصلی» قرار میگیرند و از امکانات، فرصتها و حقوقی که به طور معمول در اختیار سایرین است، محروم هستند.
با این شناخت، به ستاد انتخابات وزارت کشور باز میگردیم؛ جایی که میتوان دو دسته کلی از حاشیهای شدهها را تشخیص داد. دسته نخست افرادی هستند که به نوعی دچار اختلال شخصیتی هستند و دسته دیگر را کسانی تشکیل میدهند که آگاهانه و با دانستن این که تأیید نخواهند شد، ثبت نام میکنند.
فارغ از این که این افراد جزو کدام دسته باشند، آنها معمولاً صحبتهایی را مطرح میکنند که یا مورد توجه کاندیداهای جریان اصلی نیستند و یا در سیاست گذاریها نادیده گرفته میشوند. در این میان، دو کلیدواژه فساد و بیکاری به وضوح بیش از هر موضوع دیگری شنیده شدند. اگرچه در پشت تریبونهای رسمی بارها در مورد این موضوعات صحبت میشود، اما تکرار آنها در میان مردم عادی نشان دهنده عمق نفوذشان در زندگی روزمره افراد و ناتوانی مسئولان از حل آنها است.
در کنار فساد و بیکاری، مسائل و مشکلات محلی و قشری، از جمله مبارزه با گرد و خاک، تکمیل سد، احیای دریاچه ارومیه، استفاده از جوانان، حقوق زنان، مبارزه با فقر منطقه و حتی نبود مهر و محبت در میان مردم، دیگر موضوعاتی هستند که معمولیها مطرح میکنند و هدف خود از داوطلبی برای انتخابات ریاست جمهوری را حل این موضوعات میدانند.
نگاهی به فهرست این خواستهها نشان میدهد با وجود مخالفان بسیار حضور معمولیها در انتخابات، برای رویارویی با این مسئله باید آن را به عنوان معلول وضعیت موجود مورد توجه قرار داد. گشتی در میان به افراد حاضر در وزارت کشور نشان میدهد اغلب آنها از شهرهای کوچک و روستاها آمدهاند، نه از مراکز استانها و یا شهرهای صنعتی. افرادی که رسانهای در اختیار ندارند و رسانههای سراسری هم تلاش کافی برای پوشش دادن مشکلات آنها انجام نمیدهند، حضور چهار سال یک بار در مهمترین رویداد سیاسی کشور را فرصتی مییابند تا بتوانند دغدغههای خود را با رسانههای جمعی در میان بگذارند.
عکس: علی علیزاده/ پارسینه
این که در میان خیل ثبت نام کنندگان توجه ما به افراد اندکی جلب میشود که حرفهای عجیب میزنند و یا عجیب حرف میزنند نه ایراد آنها است و نه مشکل سازوکار ثبت نامها. در واقع این تحریف واقعیت را باید ناشی از سوگیری اصحاب رسانه و البته مردمی دانست که به دنبال «سوژه کردن» دیگران هستند تا به این ترتیب خود را مطرح کنند.
در چنین شرایطی، جلوگیری از حضور مردم عادی در وزارت کشور نه حل کردن مسئله، که پاک کردن صورت مسئله است. این اقدام زمانی میتواند موجه جلوه کند که فضای کافی برای اظهارنظر و ابراز وجود «حاشیهایها» فراهم شده باشد؛ هرچند در این وضعیت هم یکی از ستونهای دموکراسی که حق انتخاب کردن و حق انتخاب شدن برابر برای همه افراد است، ویران میشود.
در نهایت ذکر این نکته ضروری است که هر کسی که طرفدار حذف افراد معمولی از فرآیند ثبت نام است دست کم باید به سه پرسش ابتدایی پاسخ دهد: چگونه حاشیهایها حرفشان را به گوش جریان اصلی برسانند؟ وعدهها و برنامههای کاندیداهای جریان اصلی چقدر معقولتر، کارشناسیتر و عملیتر از وعدهها و برنامههای حاشیهای شدهها است که مورد تمسخر قرار میگیرند؟ و مهمتر از این دو، چه کسی حرف دل بیشتر مردم را می زند؟
پاسخ به این سؤالها میتواند راه حل ثبت نام حاشیهایها برای انتخابات ریاست جمهوری را روشنتر کند.
گزارش بسیار عالی بود از تشریح وضعیت امروز کشور.مسئولانی که مردم را داخل ادم حساب نمی کنند