پارادوكسيكال دايی در تيمهای تهرانی!
پارسینه: علی دايی سراسر است از پارادوكس در تمامی رفتارهايش اعم از اجتماعی، سياسی و حتي تصميمات ورزشی خودش در اين سالهای اخير!
گزارش - تحريريه پارسينه | وقتی ورنر لورانت تصمیم به ترک ناگهانی تهران گرفت، مدیران باشگاه سایپا به خوبی میدانستند که هماهنگکردن سرمربی جدید با بهترین بازیکن تیم کار سادهای نخواهند بود. آنها تصمیم گرفتند که حداقل برای چند هفته نیمکت را به علی دایی بسپارند و الگوی از مد افتاده مربی-بازیکن را در باشکاه پیدا کنند.
تصور میشد این اتفاق تنها چند هفته طول خواهد کشید اما نتیجه این تصمیم، اعجاب آور بود. سایپا با دایی اوج گرفت. دو بار استقلال را که اصلیترین رقیباش برای قهرمانی بود، شکست داد و سرانجام لیگ ششم را در بالاترین نقطه جدول تمام کرد. سایپا، خداحافظی باشکوهی برای دایی ساخت. شهریار آخرین بازی دوران فوتبالاش را با اولین قهرمانی دوران مربیگریاش جشن گرفت.حالا دايي با قهرماني نفت تهران بلافاصله از حضور در تيم نفت استعفا داد و به تيم ساپيا پيوست تا روزهاي خوبش را تكرار كند.
علی دایی باز هم جام برد. یک قهرمانی حذفی دیگر. او پیشتر در پرسپولیس هم این جام را برده بود اما این شیرین ترین جامی بود که در دهه نود برده. در پایان سالی سخت او توانست قهرمان حذفی شود.
از یک دهه قبل که مربیگری را در فوتبال ایران شروع کرده و با سایپا اولین جام لیگ برترش را بدست آورده بود ، تا این اوخر ، هر جایی که مربیگری کرده ، سعی داشته با تیم های جوان ، نقشی کلیدی در کشف بازیکن داشته باشد. تیم هایی که ساخته معمولا پر هزینه نبودند. مهمترین هزینه ای که او به تیم هایش تحمیل کرده معمولا قرارداد بالای 2 میلیارد خودش است.
رقمی که دقیقا در قراردادش ثبت می شود. پولی که در بیشتر مواقع از سوی اسپانسرهایی پرداخت می شد که به عشق رسیدن به شهرت وارد فوتبال شده بودند. در راه آهن و صبا یا حتی حضور کوتاه مدت در انزلی و مذاکراتش در آن شهر ، همه آنهایی که در پی دایی بودند ، همین ایده در سرشان بود. درست مثل همین حضور پایانی اش در نفت. هر بار اما اتفاقی که بعد چند ماه می افتاد ، این بود که مالکین ، از توان هزینه های تیمداری بر نمی آمدند. یکی می شد بابک زنجانی. یکی مثل موسوی در صبا جا می زد و می رفت و یکی هم مثل گلرخسار از ترکیه هوس می کرد دیگر پولی نپردازد!
دایی این فصل واقعا سختی زیادی کشید اما پس نکشید. شش ماهی می شود که تیمش با نداری سر کرد. این بار اگر این نداری با نتیجه موفق به پایان نمی رسید ، برای دایی بد می شد. علی اما با تیم اصلی یارانش خیلی خوب شرایط را مدیریت کرد. قهرمانی او در جام حذفی به این دلیل برایش خیلی شیرین است.
رقمی که دقیقا در قراردادش ثبت می شود. پولی که در بیشتر مواقع از سوی اسپانسرهایی پرداخت می شد که به عشق رسیدن به شهرت وارد فوتبال شده بودند. در راه آهن و صبا یا حتی حضور کوتاه مدت در انزلی و مذاکراتش در آن شهر ، همه آنهایی که در پی دایی بودند ، همین ایده در سرشان بود. درست مثل همین حضور پایانی اش در نفت. هر بار اما اتفاقی که بعد چند ماه می افتاد ، این بود که مالکین ، از توان هزینه های تیمداری بر نمی آمدند. یکی می شد بابک زنجانی. یکی مثل موسوی در صبا جا می زد و می رفت و یکی هم مثل گلرخسار از ترکیه هوس می کرد دیگر پولی نپردازد!
دایی این فصل واقعا سختی زیادی کشید اما پس نکشید. شش ماهی می شود که تیمش با نداری سر کرد. این بار اگر این نداری با نتیجه موفق به پایان نمی رسید ، برای دایی بد می شد. علی اما با تیم اصلی یارانش خیلی خوب شرایط را مدیریت کرد. قهرمانی او در جام حذفی به این دلیل برایش خیلی شیرین است.
علی دايی سراسر است از پارادوكس در تمامی رفتارهايش اعم از اجتماعی، سياسی و حتي تصميمات ورزشی خودش در اين سالهای اخير! دايعلی دايی سراسر است از پارادوكس در تمامی رفتارهايش اعم از اجتماعی، سياسی و حتي تصميمات ورزشی خودش در اين سالهای اخير! كه قرارداد سنگين دو ميليارد تومانعلی دايی سراسر است از پارادوكس در تمامی رفتارهايش اعم از اجتماعی، سياسی و حتي تصميمات ورزشی خودش در اين سالهای اخير! با نفت تهران بسته بود، حالا به تيم سابقش سايپا خواهد رفت تا دوران جديدعلی دايی سراسر است از پارادوكس در تمامی رفتارهايش اعم از اجتماعی، سياسی و حتي تصميمات ورزشی خودش در اين سالهای اخير! را اين بار در باشگاه متمول تجربه كند.
ارسال نظر