نیمار از بارسا اخراج شد!
پارسینه: یک ماه تا آغاز فصل جدید لیگهای اروپایی باقی مانده و کمپهای تمرینی همگی در تب و تاب هستند. تیمها از فضای چند روزه استفاده میکنند و میبینید که چگونه تیمهای بزرگ مقابل هم قرار میگیرند اما احتمالا میان همه این رویاروییها، قابل احترامترین تقابل جدال رئال مادرید و بارسلونا است که حالا میامی میزان الکلاسیکوی آنهاست.
داستان BBC رئال مادرید یا همان بنزما، بیل و رونالدو میتواند بعد از چهار فصل، سه قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا و سیصد و شصت گل از هم جدا شود. پیشنهاد غولآسای باشگاه برای جوان شورانگیز موناکو کیلیان امباپه که از 186 میلیون دلار براساس عملکردش میتواند تا 209 میلیون دلار هم برسد، خود به خود مستقیما به معنای تغییر وضعیت در تیم نبوده اما گذشت بیست و چهار ساعت از انتشار این خبر، با ارتباط شدید بیل برای بازگشت به لیگ برتر جزیره مصادف شد. اگرچه بعضیها هم شروع به سوال درباره آینده بنزما کرده بودند.
برای بارسلونا مثلث MSN یا همان مسی، نیمار و سوارز هم در حال سقوط است و به نظر میرسد عوامل وجود دارند که این اتفاق را از کنترل خارج کردهاند. نیمار بندی در قراردادش دارد که در موقع نیاز او را به یک بازیکن آزاد تبدیل میکند. این بند وقتی که سال قبل قراردادش را تمدید کرد، در نظر گرفته شد و در آن زمان بارسلونا گمان میکرد این بند هیچ ارتباطی به وضعیت آنها پیدا نمیکند. اما آنها اشتباه میکردند. چون فراموش کرده بودند که سال بعد پاریسنژرمنی وجود خواهد داشت که حاضر است برای آزادسازی این بازیکن از نیوکمپ دویست و شصت میلیون دلار بپردازد. البته نیمار خودش با ترک بارسا موافقت کرده و در حال حاضر هر چیزی که او به آن فکر میکند برای همه قابل حدس است. در پشت پرده تلاشهای زیادی صورت میگیرد تا او را به ماندن ترغیب کند و همتیمیهای برزیلیاش در PSG او را به ترک کردن بارسا تشویق میکنند. با این حال این مثلث پیوندش را حداقل تا فردا شب حفظ میکند تا ال کلاسیکوی میامی برگزار شود. فراتر از همه اینها او تا 31 آگوست فرصت دارد تا خودش را از نظر فکری آماده هر اتفاقی بکند.
ممکن است شما فکر کنید که این تصمیمی است که با مسائل مالی و پدرش که مدیربرنامههایش هم هست، برانگیخته میشود. یا فکر کنید این مورد یک فوق ستاره است که در اوج دوران فوتبال خود فهمیده که جایگاهش در تاریخ باید با انتخاب یک تیم خوب پس گرفته شود تا اینکه در تیمی بازی کند که نقش دوم را دارد. در هر حالت این داستان در حال نابودی و از نگاه بارسلونا این اتفاق در سالهای اخیر بیسابقه بوده است؛ تیمی که تا خودش نخواسته هیچ فوق ستارهای را از دست نداده است. آخرین بار چنین اتفاقی در سال 2000 رخ داد؛ زمانی که لوئیز فیگو با توجه به بندی در قراردادش به رقیب دیرینه رئال مادرید پیوست. انتقالی که با اهانت، عصبانیت و پرتاب گوشت خوک در مسیر خروجش از چمن نیوکمپ در اولین الکلاسیکوی پس از آن جابجایی پایان یافت.
این یکی از همان اتفاقاتی که این الکلاسیکو را در یک عدم قطعیت قرار میدهد. یقینا برای بارسلونا این مساله حادتر است. البته نه بخاطر نیمار و تاثیر روانی ناتوانی بارسا در مواجه با ریختوپاشهای پاریسنژرمن بلکه بخاطر اینکه بارسا از استانداردهای خودش دور شده و در اولین دوره حضور ارنستو والورده پنجاه ساله در یک باشگاه بزرگ، اوضاع تمرینی این تیم بخاطر این مساله ملالتبار شده است. این شرایط در مادرید هم وجود دارد؛ تیمی که در تلاش است تا به اولنی تیمی تبدیل شود که در چهار دهه گذشته سه قهرمانی متوالی در اروپا کسب میکند. در عصر کهکشانیها، رئال مادرید به این دلیل به موفقیت رسید که توانست مغرورها و فوق ستارهها را مدیریت کند و تعادل دلچسبی را بهوجود آورد که همه به خوبی در آن کار کنند. زیدان که خودش یک کهکشانی اصل بود، توانست در فصل قبل این کار را انجام دهد.
حالا او با موقعیتی مواجه است که بهترین بازیکن او تحت تاثیر دلفریبی ایسکو قرار گرفت و حالا تا تبدیل شدن به یک بازیکن آزاد تنها دوازده ماه فاصله دارد. از طرفی انتقال رکوردشکن امباپه از مسیر او میگذرد. از سوی دیگر دیر یا زود رونالدو به سراغ جاودانگی خودش در برنابئو میرود و بیل هم که همیشه دچار یک مصدومیت پردرد است. به ندرت پیش میآید که رئال مادرید و بارسلونا در چنین گردابی قرار بگیرند که فقط یک حق انتخاب داشته باشند آنهم در اواخر ماه جولای. این وضعیت الکلاسیکوی پیش رو گیجکنندهتر میکند.
ارسال نظر