معمای قتل زن تنها در خانهاش
پارسینه: راز قتل زن تنها در خانهاش با انکار متهم پرونده در هالهای از ابهام قرار گرفت.
۲۷ فروردین ۹۳، با اطلاع همسایهها، جسد اکرم ۴۰ ساله در خانه مجردیاش کشف شد. او به دلیل اصابت چاقو به قتل رسیده و جسدش چهار روز در خانهاش رها شده بود تا اینکه اهالی متوجه ماجرا شدند و پلیس را خبر کردند.
ماموران در تحقیقات ابتدایی متوجه شدند اکرم چندی پیش از همسرش جدا شده و فرزندش نیز همراه شوهرش زندگی میکند. آنها اطلاعی از حادثه نداشتند. سرانجام با بررسی پرینت تماسهای مقتول، ردپای پسر ۲۰ ساله افغان در ماجرا به دست آمد.
رحمان، آخرین نفری بود که در روز حادثه با مقتول تماس داشت و قرار ملاقات گذاشته بود. او تحت تعقیب قرار گرفت و سرانجام در خانه برادرش به دام افتاد.
متهم در بازجوییها خود را بیگناه دانست اما با توجه به مدارک موجود، کیفرخواست قتل عمد برایش صادر شد و پرونده در اختیار شعبه پنجم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی بابایی قرار گرفت. صبح دیروز در جلسه دادگاه، اولیای دم درخواست قصاص کردند. سپس متهم گفت: «مدتی قبل از قتل، دوستانم شماره اکرم را به من داده بودند. روز حادثه با او تماس گرفتم و قرار ملاقات گذاشتم اما وقتی به خانهاش رفتم با جسدش روبهرو شدم. او قبل از رسیدن من کشته شده بود. از ترس در خانه برادرم مخفی شدم، در حالیکه بعدا فهمیدم دوستانم به افغانستان گریختهاند. رحمان در آخرین دفاع خود نیز باردیگر اظهار بیگناهی کرد. قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.
ماموران در تحقیقات ابتدایی متوجه شدند اکرم چندی پیش از همسرش جدا شده و فرزندش نیز همراه شوهرش زندگی میکند. آنها اطلاعی از حادثه نداشتند. سرانجام با بررسی پرینت تماسهای مقتول، ردپای پسر ۲۰ ساله افغان در ماجرا به دست آمد.
رحمان، آخرین نفری بود که در روز حادثه با مقتول تماس داشت و قرار ملاقات گذاشته بود. او تحت تعقیب قرار گرفت و سرانجام در خانه برادرش به دام افتاد.
متهم در بازجوییها خود را بیگناه دانست اما با توجه به مدارک موجود، کیفرخواست قتل عمد برایش صادر شد و پرونده در اختیار شعبه پنجم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی بابایی قرار گرفت. صبح دیروز در جلسه دادگاه، اولیای دم درخواست قصاص کردند. سپس متهم گفت: «مدتی قبل از قتل، دوستانم شماره اکرم را به من داده بودند. روز حادثه با او تماس گرفتم و قرار ملاقات گذاشتم اما وقتی به خانهاش رفتم با جسدش روبهرو شدم. او قبل از رسیدن من کشته شده بود. از ترس در خانه برادرم مخفی شدم، در حالیکه بعدا فهمیدم دوستانم به افغانستان گریختهاند. رحمان در آخرین دفاع خود نیز باردیگر اظهار بیگناهی کرد. قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.
منبع:
جام جم
ارسال نظر