اختلاف در حزب موتلفه دیرینه است
پارسینه: درحالیکه هفته گذشته سایت انتخاب خبری مدعی شده بود حزب مؤتلفه دچار انشقاق شده است و طیف جوان این حزب به حمایت از میرسلیم خواستار برکناری رهبری فرتوت این حزب شدهاند اما روابط عمومی این حزب با انتشار اطلاعیهای، این خبر را دروغ دانست.
روزنامه شرق نوشت :اینکه اختلافات ادعاشده درون حزب مؤتلفه تا چه حد عمیق یا واقعی است، هنوز مشخص نیست اما ماجرا این است که این اتفاقی جدید در مؤتلفه نیست. چه در مواجهه بدنه با رأس حزب، چه در خود شورای مرکزی، مؤتلفه در این سالها کم با دستانداز روبهرو نبوده است.
نمونه نخست ماجرای حبیبالله عسگراولادی، دبیرکل سابق بود. او بابت مواضعی که این اواخر دربرابر میرحسین موسوی و حسین کروبی داشت و بارها تکرار کرد که آنها را فتنهگر نمیداند، بهشدت از سوی بخشی از بدنه، بهویژه بدنه جوان حزب، تحت فشار قرار گرفته بود؛ تا جایی که چند ماه پیش از درگذشتش در یک جلسه سرنوشتساز بحث کنارهگیری او از حزب هم مطرح شده بود. دو سال پیش هم هنگامی که حسن غفوریفرد، عضو شورای مرکزی این حزب، در فهرست مجلس اصولگرایان تهران قرار نگرفت، شاکی شد و برخلاف تصمیم حزب که قرار بود به فهرست واحد اصولگرایان وفادار بمانند و کسانی که از فهرست جا ماندهاند، انصراف بدهند، انصراف نداد و جداگانه در انتخابات شرکت کرد. امسال هم در جریان انتخابات ریاستجمهوری درحالیکه حزب مؤتلفه تصویب کرده بود از نامزد نهایی جمنا حمایت کند، اما مصطفی میرسلیم، عضو شورای مرکزی این حزب، حاضر به کنارهگیری نشد و برخلاف تصمیم حزب در رقابتها باقی ماند. نبی حبیبی گفته بود: «حدود ساعت ۱۲ تصمیم گرفتیم بیانیه بدهیم. در اطلاعیه اعلام کردیم مؤتلفه اسلامی از ادامه نامزدی کاندیدای مورد نظر خود صرفنظر کرده و از آقای رئیسی حمایت میکند.
قبلا با آقای میرسلیم صحبتهایی شده بود ولی ایشان اصرار به ماندن داشتند. بعد از اطلاعیه ما، ایشان اعلام کردند باز هم میمانند. فردای آن روز هم با ایشان یک جلسه گذاشتیم که ما فکر میکنیم مصلحت مؤتلفه و جریان اصولگرایی و روحانیت در این است که شما اعلام انصراف بکنید. آقای میرسلیم گفتند من چنین مصلحتی را احساس نمیکنم و در رقابت باقی ماندند.
حزب مؤتلفه به حزب سنتی و بازار معروف است. خیلیها معتقدند ساختار مؤتلفه، بهویژه شورای مرکزیاش، بیشازحد پیر شده است. این را نه براساس صرفا عداد سنی اعضا بلکه در نوع مواجههاش با چالشها و اختلافات درونیاش میتوان دید. نه آنقدر چالاک است و تواناست که در برابر تکرویهای درونحزبی دست به برخوردهای صریح یا تنبیهی و حذفی بزند، بلکه مسیر مماشات پیش میگیرد که پیامش به بدنه این است که تصمیمات حزبیاش خریدار ندارد و نه آنقدر توان توجیهی و اقناعی دارد که مانع تکرویها شود. برای همین بعید نیست که بخشی از بدنه جوان حزب که به زعم انتخاب از رویکرد شورای مرکزی و رهبری شاکیاند، جانب میرسلیم را گرفته باشند. حداقل میرسلیم در زمان انتخابات و بعد از آن نشان داد که درمقایسهبا سایر اعضای حزب هم چالاکتر است و هم برای خودش ایدههایی در سر دارد. درحالیکه در بزنگاه انتخابات، حمایت حزبی پشت سرش نداشت.
ارسال نظر