هنگام عصبانیت چگونه رفتار کنیم؟
پارسینه: خشم یک نشانه است؛ نشانهای که احتمالا پیامی هم با خود دارد و حاکی از آن است که آزردهخاطر هستیم، حقمان پایمال شده و نتوانستهایم به خواستههایمان برسیم.
شاید خشم ما نشانه آن است که بیشتر از حد و توان خود فعالیت میکنیم. بسیاری از اوقات هم خشم ما نسبت به رفتار و عملکرد خود ماست، زیرا خود را به خاطر اشتباهاتمان محکوم و فکر میکنیم هیچگاه نباید خطایی از ما سر بزند، اما باید بدانیم که انسان کامل و بیعیب و نقص وجود ندارد. اشتباهکردن جزو جدانشدنی زندگی انسان است. اگر میگوییم حق دارید اشتباه کنید و مسئولیتش را هم بپذیرید، یکی از واقعیتهای انسانبودن را یادآور شدهایم. اما به راستی خشم چیست و چطور میتوان برخورد مناسبی با آن داشت؟
خشم و عصبانیت
چه بخواهیم و چه نخواهیم، همه ما گاهی خشمگین میشویم، اما از نظر بهداشت روانی، خشم زمانی مخرب نخواهد بود که برآن هم «آگاهی» داشته باشیم و هم «تسلط»؛ بدینترتیب با تکنیکهای روانشناسی میتوانیم از انرژی خشم بهطور سازنده در بهبود روابط انسانی و موفقیت در کار استفاده کنیم. در واقع اینکه عصبانی میشویم اشکالی ندارد، فقط زمانی مشکل بهوجود میآید که به خشم خود اجازه دهیم رفتار ما را کنترل کند و به جای اینکه ما او را مهار کنیم، او ما را تحت تسلط خود درآورد.
شناسایی خشم
بنابراین خشم بهخودی خود نه سازنده است و نه مخرب، بلکه این چگونگی برخورد با آن است که باعث میشود افراد بتوانند خشم را به خوبی مدیریت کنند. خشم چیزی است که آن را احساس میکنیم و به هر دلیل وجود دارد و نمیتوانیم آن را انکار کنیم؛ بنابراین باید به آن توجه داشته باشیم. وقتی خشمگین هستیم و شدت عصبانیتمان زیاد است سعی میکنیم بیجهت طرف مقابل را تغییر دهیم و او را مقصر بدانیم و فراموش میکنیم که خود ما نیز باید تغییر کنیم. در این صورت کمکم عادت میکنیم بهگونهای رفتار کنیم که تمامی امیدها و ارزشها و قابلیتهای خود را بر باد رفته بدانیم و ناگهان متوجه میشویم که تمام صفاتی را که جامعه به یک شخص پرخاشگر نسبت داده، کسب کردهایم؛ بنابراین احساس افسردگی میکنیم و اعتماد بهنفس خود را از دست میدهیم.
برخورد با خشم
همه ما به یک صورت نمیتوانیم خشم خود را آشکار کنیم. هر کس به نوعی عصبانی میشود، اما وقتی بیهوده خشم خود را آشکار میکنیم گرفتار دور باطلی میشویم؛ یعنی عاملی وجود دارد که بهخاطر آن عصبانی میشویم، اما کسی مشکلات ما را نمیشنود و در نتیجه بهجای جلب همدردی دیگران، باعث نارضایتی آنها میشویم. این شرایط، احساس رنجش و اجحاف را در ما افزایش میدهد؛ حال آنکه مسبب اصلی عصبانیت ناشناخته باقی خواهد ماند. البته آگاهی از خشم خود و انتقال آن به دیگران، مستلزم شهامت و شجاعت است.
اما معمولا مشکل زمانی بهوجود میآید که ما بیجهت در منازعهای بیمورد شکایت یا سرزنش میشویم و درنهایت باعث میشود همچنان خشمناک و عصبانی باقی بمانیم؛ هنگامی که خشم خود را بهطور غیرمؤثر به گوش دیگران میرسانیم و اجازه میدهیم که خشممان را جدی تلقی نکنند.
شهامت داشته باشید
برای مقابله با خشم راههای زیادی وجود دارد. اگر بخواهید سریع خشم خود را کنترل و تعدیل کنید بهترین کار این است که محل وقوع منازعه را ترک کنید، چشمانتان را ببندید و آرام نفس بکشید و تا ۱۰ بشمارید و به چیز دیگری جز مشکل اخیر که باعث عصبانیت شما شده فکر کنید.
در واقع برای کنترل سریع خشم راههای زیادی وجود دارد. بعضی از متخصصان عقیده دارند بهتر است به سرعت، خشم را از وجود خود دور و حواستان را به موضوع دیگری معطوف کنید. اما بعضی میگویند مهم نیست که در کوتاهمدت عصبانیت خود را مهار کنید، بلکه مهم این است که بتوانید از این خشم برای یافتن راهی در جهت برخورد صحیح با روابط دیرینه خود، کاری صورت دهید. طرز روبهروشدن خود با خشم را مشاهده کنید. آیا عصبانیت خود را با ریختن اشک رنجش یا سرزنش خود مشخص میکنید؟ یا ترجیح میدهید سکوت کنید و تنها دیگران را سرزنش میکنید؟ در واقع همه ما به اشکال مختلف با خشم و تضادهای خود برخورد میکنیم و این برخورد در هر رابطه به شکلی ظاهر میشود؛ مثلا وقتی تضاد و اختلافی پیش میآید ممکن است با مادر خود بجنگید، از پدرتان فاصله بگیرید و در ارتباط با رئیس خود کمتر از حد انتظار ظاهر شوید. در شرایط فشارهای شدید روانی به روابط خود با دیگران فکر کنید و نگذارید به آسانی آسیب ببینند.
انعطاف به خرج دهید
در تلاش برای تغییر رفتار خود، نهتنها برای برخورد با واکنشهای دیگران بلکه برای برخورد با مقاومتهای درونی خویش آماده میشوید. بپذیرید که همه ما گاهی عصبانی میشویم و این حق ماست؛ بنابراین باید راه مناسبی برای مقابله با آن بیابیم. شما میتوانید درباره موضوعی که برایتان مهم است و آزارتان میدهد حرف بزنید. مسلما مجبور نیستید که شخصا با هر بیعدالتی و ناراحتی که با آن روبهرو میشوید برخورد کنید، اما اگر نتیجه آن رنجش و ناخشنودی باشد، حرفنزدن درباره موضوع اشتباه است. در این شرایط با حرفنزدن و مطرحنکردن موضوع، در واقع بهخود بیاعتنایی میکنیم و خود را نادیده میگیریم.
در عصبانیت تصمیم نگیرید
سعی کنید کارهای مهم و تصمیمگیریهایتان را هنگام عصبانیت انجام ندهید بلکه آنها را به زمان دیگری موکول کنید که از لحاظ روحی آرام هستید. گاهی لازم است حتما با کسی بحث و مشاجره کنید تا ذهنتان را از مسئلهای پاک کنید. اما پرداختن به هر موضوعی در شرایط خشم، بدترین زمانی است که میتوانید انتخاب کنید. هرگاه هنگام صحبتکردن خشمگین شدید، بهخود فرصت دهید و مثلا به طرف مقابل بگویید برای تصمیمگیری به کمی زمان نیاز دارید و ترجیح میدهید در فرصت دیگری صحبت کنید.
از سرزنش و تفسیرکردن، قضاوت زودهنگام، برچسبزدن، تحلیلکردن و موعظهکردن دیگران خودداری کنید و درخواستهای خود را بهطور صریح بیان کنید. به علاوه همیشه مسئولیت خود را در قبال بروز هر موضوعی درنظر بگیرید.
ترس از خشم
اغلب ما یاد نگرفتهایم که چگونه از خشم برای تقویت روابط خود با دیگران استفاده کنیم. آموختههای ما در جهت ترس مفرط از خشم، انکار کامل آن و جایگزین کردنش با هدفهای نامناسب یا حتی استفاده آن علیه خود سبب میشود منکر دلیلی برای وجود خشم باشیم. گاهی چشمهایمان را میبندیم که منافع حقیقی خشم خود را نبینیم یا آن را بیهوده بروز نمیدهیم. اما باید تا جایی که میتوانیم از «نیروی خشم» در جهت خدمت به رشد شأن و منزلت خود استفاده کنیم.
خواستن؛ مهمترین گام
فراموش نکنید که همه ما گاهی عصبانی میشویم و گاهی به عصبانیت خود نیز اجازه میدهیم مهار ما را بهدست بگیرد، اما تنها دانستن این مطالب نمیتواند به ما کمک کند. «خواستن» خود ما برای تغییر شرایط در جهت فرونشاندن شعلههای خشم مهمترین اقدام برای مبارزه با خشم و عصبانیتهای مخرب است و درواقع افرادی که نمیتوانند خشم خود را به خوبی مدیریت و مهار کنند، شاید هیچگاه نخستین گام و مهمترین گام را که تنها «خواستن» است، برنداشته و همچنان منتظر ماندهاند که شرایط بهگونه دلخواه آنها تغییر کند؛ اما آنها باید بدانند تا زمانی که اینگونه بیندیشند، هچ چیز عوض نخواهد شد.
منیع: همشهری
خشم و عصبانیت
چه بخواهیم و چه نخواهیم، همه ما گاهی خشمگین میشویم، اما از نظر بهداشت روانی، خشم زمانی مخرب نخواهد بود که برآن هم «آگاهی» داشته باشیم و هم «تسلط»؛ بدینترتیب با تکنیکهای روانشناسی میتوانیم از انرژی خشم بهطور سازنده در بهبود روابط انسانی و موفقیت در کار استفاده کنیم. در واقع اینکه عصبانی میشویم اشکالی ندارد، فقط زمانی مشکل بهوجود میآید که به خشم خود اجازه دهیم رفتار ما را کنترل کند و به جای اینکه ما او را مهار کنیم، او ما را تحت تسلط خود درآورد.
شناسایی خشم
بنابراین خشم بهخودی خود نه سازنده است و نه مخرب، بلکه این چگونگی برخورد با آن است که باعث میشود افراد بتوانند خشم را به خوبی مدیریت کنند. خشم چیزی است که آن را احساس میکنیم و به هر دلیل وجود دارد و نمیتوانیم آن را انکار کنیم؛ بنابراین باید به آن توجه داشته باشیم. وقتی خشمگین هستیم و شدت عصبانیتمان زیاد است سعی میکنیم بیجهت طرف مقابل را تغییر دهیم و او را مقصر بدانیم و فراموش میکنیم که خود ما نیز باید تغییر کنیم. در این صورت کمکم عادت میکنیم بهگونهای رفتار کنیم که تمامی امیدها و ارزشها و قابلیتهای خود را بر باد رفته بدانیم و ناگهان متوجه میشویم که تمام صفاتی را که جامعه به یک شخص پرخاشگر نسبت داده، کسب کردهایم؛ بنابراین احساس افسردگی میکنیم و اعتماد بهنفس خود را از دست میدهیم.
برخورد با خشم
همه ما به یک صورت نمیتوانیم خشم خود را آشکار کنیم. هر کس به نوعی عصبانی میشود، اما وقتی بیهوده خشم خود را آشکار میکنیم گرفتار دور باطلی میشویم؛ یعنی عاملی وجود دارد که بهخاطر آن عصبانی میشویم، اما کسی مشکلات ما را نمیشنود و در نتیجه بهجای جلب همدردی دیگران، باعث نارضایتی آنها میشویم. این شرایط، احساس رنجش و اجحاف را در ما افزایش میدهد؛ حال آنکه مسبب اصلی عصبانیت ناشناخته باقی خواهد ماند. البته آگاهی از خشم خود و انتقال آن به دیگران، مستلزم شهامت و شجاعت است.
اما معمولا مشکل زمانی بهوجود میآید که ما بیجهت در منازعهای بیمورد شکایت یا سرزنش میشویم و درنهایت باعث میشود همچنان خشمناک و عصبانی باقی بمانیم؛ هنگامی که خشم خود را بهطور غیرمؤثر به گوش دیگران میرسانیم و اجازه میدهیم که خشممان را جدی تلقی نکنند.
شهامت داشته باشید
برای مقابله با خشم راههای زیادی وجود دارد. اگر بخواهید سریع خشم خود را کنترل و تعدیل کنید بهترین کار این است که محل وقوع منازعه را ترک کنید، چشمانتان را ببندید و آرام نفس بکشید و تا ۱۰ بشمارید و به چیز دیگری جز مشکل اخیر که باعث عصبانیت شما شده فکر کنید.
در واقع برای کنترل سریع خشم راههای زیادی وجود دارد. بعضی از متخصصان عقیده دارند بهتر است به سرعت، خشم را از وجود خود دور و حواستان را به موضوع دیگری معطوف کنید. اما بعضی میگویند مهم نیست که در کوتاهمدت عصبانیت خود را مهار کنید، بلکه مهم این است که بتوانید از این خشم برای یافتن راهی در جهت برخورد صحیح با روابط دیرینه خود، کاری صورت دهید. طرز روبهروشدن خود با خشم را مشاهده کنید. آیا عصبانیت خود را با ریختن اشک رنجش یا سرزنش خود مشخص میکنید؟ یا ترجیح میدهید سکوت کنید و تنها دیگران را سرزنش میکنید؟ در واقع همه ما به اشکال مختلف با خشم و تضادهای خود برخورد میکنیم و این برخورد در هر رابطه به شکلی ظاهر میشود؛ مثلا وقتی تضاد و اختلافی پیش میآید ممکن است با مادر خود بجنگید، از پدرتان فاصله بگیرید و در ارتباط با رئیس خود کمتر از حد انتظار ظاهر شوید. در شرایط فشارهای شدید روانی به روابط خود با دیگران فکر کنید و نگذارید به آسانی آسیب ببینند.
انعطاف به خرج دهید
در تلاش برای تغییر رفتار خود، نهتنها برای برخورد با واکنشهای دیگران بلکه برای برخورد با مقاومتهای درونی خویش آماده میشوید. بپذیرید که همه ما گاهی عصبانی میشویم و این حق ماست؛ بنابراین باید راه مناسبی برای مقابله با آن بیابیم. شما میتوانید درباره موضوعی که برایتان مهم است و آزارتان میدهد حرف بزنید. مسلما مجبور نیستید که شخصا با هر بیعدالتی و ناراحتی که با آن روبهرو میشوید برخورد کنید، اما اگر نتیجه آن رنجش و ناخشنودی باشد، حرفنزدن درباره موضوع اشتباه است. در این شرایط با حرفنزدن و مطرحنکردن موضوع، در واقع بهخود بیاعتنایی میکنیم و خود را نادیده میگیریم.
در عصبانیت تصمیم نگیرید
سعی کنید کارهای مهم و تصمیمگیریهایتان را هنگام عصبانیت انجام ندهید بلکه آنها را به زمان دیگری موکول کنید که از لحاظ روحی آرام هستید. گاهی لازم است حتما با کسی بحث و مشاجره کنید تا ذهنتان را از مسئلهای پاک کنید. اما پرداختن به هر موضوعی در شرایط خشم، بدترین زمانی است که میتوانید انتخاب کنید. هرگاه هنگام صحبتکردن خشمگین شدید، بهخود فرصت دهید و مثلا به طرف مقابل بگویید برای تصمیمگیری به کمی زمان نیاز دارید و ترجیح میدهید در فرصت دیگری صحبت کنید.
از سرزنش و تفسیرکردن، قضاوت زودهنگام، برچسبزدن، تحلیلکردن و موعظهکردن دیگران خودداری کنید و درخواستهای خود را بهطور صریح بیان کنید. به علاوه همیشه مسئولیت خود را در قبال بروز هر موضوعی درنظر بگیرید.
ترس از خشم
اغلب ما یاد نگرفتهایم که چگونه از خشم برای تقویت روابط خود با دیگران استفاده کنیم. آموختههای ما در جهت ترس مفرط از خشم، انکار کامل آن و جایگزین کردنش با هدفهای نامناسب یا حتی استفاده آن علیه خود سبب میشود منکر دلیلی برای وجود خشم باشیم. گاهی چشمهایمان را میبندیم که منافع حقیقی خشم خود را نبینیم یا آن را بیهوده بروز نمیدهیم. اما باید تا جایی که میتوانیم از «نیروی خشم» در جهت خدمت به رشد شأن و منزلت خود استفاده کنیم.
خواستن؛ مهمترین گام
فراموش نکنید که همه ما گاهی عصبانی میشویم و گاهی به عصبانیت خود نیز اجازه میدهیم مهار ما را بهدست بگیرد، اما تنها دانستن این مطالب نمیتواند به ما کمک کند. «خواستن» خود ما برای تغییر شرایط در جهت فرونشاندن شعلههای خشم مهمترین اقدام برای مبارزه با خشم و عصبانیتهای مخرب است و درواقع افرادی که نمیتوانند خشم خود را به خوبی مدیریت و مهار کنند، شاید هیچگاه نخستین گام و مهمترین گام را که تنها «خواستن» است، برنداشته و همچنان منتظر ماندهاند که شرایط بهگونه دلخواه آنها تغییر کند؛ اما آنها باید بدانند تا زمانی که اینگونه بیندیشند، هچ چیز عوض نخواهد شد.
منیع: همشهری
منبع:
همشهری
ارسال نظر