چرا بیشترین پروندهها در دادگاههای خانواده مربوط به نفقه است؟
پارسینه: به نظر میرسد که تغییر کیفیت رابطه عاطفی این روزهای زوج ها، یکی از علل اصلی تغییر رابطه مالی بین آن هاست وگرنه آنها پرورش یافته و زاده مردان و زنان همین سرزمین هستند.
این روزها و به دلایل مختلفی، روابط مالی بین زوج حساسیت زیادی پیدا کرده است. در همین باره و به تازگی رئیس مجتمع قضایی شهید مدنی تهران در مصاحبهای گفته: «یکی از مهمترین اختلافات خانوادگی که آمار بیشترین پروندههای حوزه خانواده را به خود اختصاص داده، مربوط به نفقه است و پس از موضوع نفقه، پروندههای مهریه، تمکین، حضانت و طلاق در ردههای بعدی قرار دارند.» به همین بهانه و در ادامه، نکاتی درباره نفقه یا به عبارتی دیگر، ارتباط مالی زوجها با یکدیگر مطرح خواهد شد. در ادامه این مطلب را به نقل از خراسان بخوانید.
چرا بیشترین پروندهها در دادگاههای خانواده مربوط به نفقه است؟
۲ دلیل اصلی ایجاد این مشکل
حجت الاسلام والمسلمین محمد امین وحدانی نیا در ادامه بیان کرد: «علت زیاد بودن دعوای نفقه در دادگاههای خانواده دو مورد است. یکی از دلایل، وضعیت اقتصادی کشور است و دلیل دوم، ریشه فرهنگی دارد؛ برخی مردان بی مسئولیت تربیت شده اند و تعهدی به پرداخت نفقه همسر خود ندارند. هرچند اکنون به دلیل شرایط فرهنگی و چشم و هم چشمی، دامنه نفقه در نظر برخی زنان بسیار گسترده است، اما به طور کلی برخی مردان نیازهای اولیه مادی همسر خود را رفع نمیکنند و همین مسئله زنان را وادار میکند تا برای دریافت آن به دادگاه مراجعه کنند. برخی از مردانی که نفقه همسر خود را پرداخت نمیکنند، بسیار مرفه هستند و توانایی اداره چند زندگی را دارند، اما درباره همسر خود احساس مسئولیت نمیکنند.»
کیفیت رابطههای عاطفی تغییر کرده
اگر به روند تاریخی و بومی روابط زوجها با دقت نگاه کنیم، در روزگار قدیم بیشتر انتظارات زنان از جنس عاشقانه و با علاقه قلبی بر حفظ احترام و اقتدار مرد و در واقع عشق شان بوده است. از سویی غیرت و تعهد مردانه در برآوردن انتظارات عاطفی و به خصوص مالی همسران تمام و کمال بوده است. به نظر میرسد که تغییر کیفیت رابطه عاطفی این روزهای زوج ها، یکی از علل اصلی تغییر رابطه مالی بین آن هاست وگرنه آنها پرورش یافته و زاده مردان و زنان همین سرزمین هستند.
بی مهارتی مردان و زنان
متاسفانه این تغییر کیفیت رابطه عاطفی به علل بی شمار فردی و جامعه شناختی وابسته است که اصلیترین آن در مردان جوان، «کاهش اقتدار مالی آنان» و در زنان جوان «بی مهارتی در شناخت نیاز اصلی مردان یعنی حفظ احترام و اقتدار آنان است» و کار وقتی سختتر میشود که این دو تابعی از هم هستند و به شدت متاثر از هم. زنان به طور معمول برای مردی احترام و اقتدار قائلند که اقتدار و استقلال مالی دارد و از سویی مردان نیز به طور معمول به زنانی دل میبندند که تایید کننده، صبور و تمکین کننده باشند، تابعی که تقریبا نیمی از زوجهای تازه ازدواج کرده را به خط قرمزهای از هم پاشیدگی ازدواج میکشاند که اولین علایم آن شکایت رسمی زنان درباره نفقه و دادخواهی مردان از عدم تمکین است. پس آن چه در پس انبوه این دادخواهی زنانه و مردانه نهفته است در واقع ترکیبی از زنانگی و مردانگی ناکام مانده است و نه صرفا یک درخواست ریالی زنانه یا لجبازی و استبداد مردانه.
خودخواهی و خودشیفتگی زوجها
افزایش خودخواهی و خود شیفتگی برخی آدم ها، درست در بدو ازدواج یا چندی پس از آن کاملا خود را بروز خواهد داد. سازوکار این عامل در ازدواج این گونه است که فرد در دنیای خودخواهانه خود دایم منتظر تایید و تمجید همسر خود است و انتظارات مالی در واقع اصلیترین و دم دستترین این تاییدخواهیها در زنان و اقتدارخواهی و احترام طلبی افراطی نیز اصلیترین آن در مردان است. مردان خودشیفته پولی به زن خود میدهند که وی الگوهای غلط خودش از عشق را تایید کند و زنان خودشیفته نیز عشق و محبت مردانه را مساوی با کارت اعتباری که هرگز در پرداختها با کمبود موجودی روبه رو نشود، میدانند و وقتی تمکین میکنند که مرد تمکن در حد انتظار را دارا باشد. البته خاطر نشان میکنم که این دسته از زوجها شمار کمتری نسبت به دسته اول (آشنا نبودن با مهارت ها) دارند، ولی در نهایت برخی به وضوح مبتلا به این مشکل هستند که مسیر شکایت نفقه و تمکین نکردن را در مراجع قضایی پیش میگیرند.
امنیت عاطفی یا امنیت مالی؟!
حال که اصلیترین علل روان شناختی رخداد یاد شده تشریح شد راهبردهای کاهش آسیب و ترمیم رابطه زوج بهتر قابل ترسیم است. با وجود تمام کم و کسریها و مشکلات مالی این روزها، تقریبا بیشتر زوجهای جوان و قدیمی باز هم حاضر نیستند به دلیل این کمبودها به خط قرمزهای طلاق نزدیک شوند چراکه هم مرد و هم زن بیشتر به امنیت عاطفی نیاز دارند تا امنیت مالی.
توصیههایی به زنان
زنان جوان با قدری صبوری عاشقانه و تایید داشتهها و نداشتههای شوهرشان و به زبان مردانه پذیرش آن ها، دست به ساختن مردی وفادار و به فکر خانواده خواهند زد. در غیر این صورت، بیشتر اوقات با یک پسر بچه خودخواه و خسیس روبه رو خواهند بود. این معادله بسیار ساده است، ولی گاه در موقعیتهای واقعی، درک و عمل به آن کاری سخت است چراکه مستقیم با خودشیفتگی نوجوانانه دوره تجرد شما برخورد میکند. معادله این است که در قبال ایجاد امنیت عاطفی و عاشقانه برای مردتان شما نیز در چتر امنیت مالی و از جمله عاطفی او قرار خواهید گرفت.
توصیههایی به مردان
مردان جوان باید با پرهیز از منطق گرایی نوجوانانه در روابط کلامی و عاطفی خود با همسرشان به احساسات لطیف و شکننده او توجه کنند و احترام کافی بگذارند و دختر جوانی که در واقع همسرش را تا مدتها جایگزین پدر همیشه حامی خود میداند مراقبت و با او ملاطفت کنند. مردان به دقت باید مراقب امنیت عاطفی همسر خود که تفاوت ماهیتی با امنیت عاطفی مردانه دارد، باشند. زنان به شدت به توجه، ملاطفت و نوازش غیر جنسی نیازمندند برعکس ماهیت مردانه که به رفتار پر انرژی و آتشین زنان نیازمندند. نکته مهم در این است که تا مردان در این موضوع مهارت و دانایی کافی پیدا نکنند، رابطه عاطفی را به طور متقابل سرد و برخی زنان این خلأ را با انتظارات مالی ریز و درشت پر میکنند.
چرا بیشترین پروندهها در دادگاههای خانواده مربوط به نفقه است؟
۲ دلیل اصلی ایجاد این مشکل
حجت الاسلام والمسلمین محمد امین وحدانی نیا در ادامه بیان کرد: «علت زیاد بودن دعوای نفقه در دادگاههای خانواده دو مورد است. یکی از دلایل، وضعیت اقتصادی کشور است و دلیل دوم، ریشه فرهنگی دارد؛ برخی مردان بی مسئولیت تربیت شده اند و تعهدی به پرداخت نفقه همسر خود ندارند. هرچند اکنون به دلیل شرایط فرهنگی و چشم و هم چشمی، دامنه نفقه در نظر برخی زنان بسیار گسترده است، اما به طور کلی برخی مردان نیازهای اولیه مادی همسر خود را رفع نمیکنند و همین مسئله زنان را وادار میکند تا برای دریافت آن به دادگاه مراجعه کنند. برخی از مردانی که نفقه همسر خود را پرداخت نمیکنند، بسیار مرفه هستند و توانایی اداره چند زندگی را دارند، اما درباره همسر خود احساس مسئولیت نمیکنند.»
کیفیت رابطههای عاطفی تغییر کرده
اگر به روند تاریخی و بومی روابط زوجها با دقت نگاه کنیم، در روزگار قدیم بیشتر انتظارات زنان از جنس عاشقانه و با علاقه قلبی بر حفظ احترام و اقتدار مرد و در واقع عشق شان بوده است. از سویی غیرت و تعهد مردانه در برآوردن انتظارات عاطفی و به خصوص مالی همسران تمام و کمال بوده است. به نظر میرسد که تغییر کیفیت رابطه عاطفی این روزهای زوج ها، یکی از علل اصلی تغییر رابطه مالی بین آن هاست وگرنه آنها پرورش یافته و زاده مردان و زنان همین سرزمین هستند.
بی مهارتی مردان و زنان
متاسفانه این تغییر کیفیت رابطه عاطفی به علل بی شمار فردی و جامعه شناختی وابسته است که اصلیترین آن در مردان جوان، «کاهش اقتدار مالی آنان» و در زنان جوان «بی مهارتی در شناخت نیاز اصلی مردان یعنی حفظ احترام و اقتدار آنان است» و کار وقتی سختتر میشود که این دو تابعی از هم هستند و به شدت متاثر از هم. زنان به طور معمول برای مردی احترام و اقتدار قائلند که اقتدار و استقلال مالی دارد و از سویی مردان نیز به طور معمول به زنانی دل میبندند که تایید کننده، صبور و تمکین کننده باشند، تابعی که تقریبا نیمی از زوجهای تازه ازدواج کرده را به خط قرمزهای از هم پاشیدگی ازدواج میکشاند که اولین علایم آن شکایت رسمی زنان درباره نفقه و دادخواهی مردان از عدم تمکین است. پس آن چه در پس انبوه این دادخواهی زنانه و مردانه نهفته است در واقع ترکیبی از زنانگی و مردانگی ناکام مانده است و نه صرفا یک درخواست ریالی زنانه یا لجبازی و استبداد مردانه.
خودخواهی و خودشیفتگی زوجها
افزایش خودخواهی و خود شیفتگی برخی آدم ها، درست در بدو ازدواج یا چندی پس از آن کاملا خود را بروز خواهد داد. سازوکار این عامل در ازدواج این گونه است که فرد در دنیای خودخواهانه خود دایم منتظر تایید و تمجید همسر خود است و انتظارات مالی در واقع اصلیترین و دم دستترین این تاییدخواهیها در زنان و اقتدارخواهی و احترام طلبی افراطی نیز اصلیترین آن در مردان است. مردان خودشیفته پولی به زن خود میدهند که وی الگوهای غلط خودش از عشق را تایید کند و زنان خودشیفته نیز عشق و محبت مردانه را مساوی با کارت اعتباری که هرگز در پرداختها با کمبود موجودی روبه رو نشود، میدانند و وقتی تمکین میکنند که مرد تمکن در حد انتظار را دارا باشد. البته خاطر نشان میکنم که این دسته از زوجها شمار کمتری نسبت به دسته اول (آشنا نبودن با مهارت ها) دارند، ولی در نهایت برخی به وضوح مبتلا به این مشکل هستند که مسیر شکایت نفقه و تمکین نکردن را در مراجع قضایی پیش میگیرند.
امنیت عاطفی یا امنیت مالی؟!
حال که اصلیترین علل روان شناختی رخداد یاد شده تشریح شد راهبردهای کاهش آسیب و ترمیم رابطه زوج بهتر قابل ترسیم است. با وجود تمام کم و کسریها و مشکلات مالی این روزها، تقریبا بیشتر زوجهای جوان و قدیمی باز هم حاضر نیستند به دلیل این کمبودها به خط قرمزهای طلاق نزدیک شوند چراکه هم مرد و هم زن بیشتر به امنیت عاطفی نیاز دارند تا امنیت مالی.
توصیههایی به زنان
زنان جوان با قدری صبوری عاشقانه و تایید داشتهها و نداشتههای شوهرشان و به زبان مردانه پذیرش آن ها، دست به ساختن مردی وفادار و به فکر خانواده خواهند زد. در غیر این صورت، بیشتر اوقات با یک پسر بچه خودخواه و خسیس روبه رو خواهند بود. این معادله بسیار ساده است، ولی گاه در موقعیتهای واقعی، درک و عمل به آن کاری سخت است چراکه مستقیم با خودشیفتگی نوجوانانه دوره تجرد شما برخورد میکند. معادله این است که در قبال ایجاد امنیت عاطفی و عاشقانه برای مردتان شما نیز در چتر امنیت مالی و از جمله عاطفی او قرار خواهید گرفت.
توصیههایی به مردان
مردان جوان باید با پرهیز از منطق گرایی نوجوانانه در روابط کلامی و عاطفی خود با همسرشان به احساسات لطیف و شکننده او توجه کنند و احترام کافی بگذارند و دختر جوانی که در واقع همسرش را تا مدتها جایگزین پدر همیشه حامی خود میداند مراقبت و با او ملاطفت کنند. مردان به دقت باید مراقب امنیت عاطفی همسر خود که تفاوت ماهیتی با امنیت عاطفی مردانه دارد، باشند. زنان به شدت به توجه، ملاطفت و نوازش غیر جنسی نیازمندند برعکس ماهیت مردانه که به رفتار پر انرژی و آتشین زنان نیازمندند. نکته مهم در این است که تا مردان در این موضوع مهارت و دانایی کافی پیدا نکنند، رابطه عاطفی را به طور متقابل سرد و برخی زنان این خلأ را با انتظارات مالی ریز و درشت پر میکنند.
منبع: خراسان
ارسال نظر