این روزهای رضا رویگری بعد از سکته مغزی
پارسینه: این روزها رضا رویگری بعد از سالهای طولانی تجربه بازیگری و خوانندگی به علت سکته مغزی، بیشتر درخانهاش مشغول استراحت است، اما در این مصاحبه از آخرین وضعیت جسمی و روحیاش و فعالیتهای هنریاش صحبت کرد.
مدتهاست جای خالی رضا رویگری خواننده و بازیگرِ تئاتر، سینما و تلوزیون کشورمان احساس میشود و کمتر او را در فیلمها و سریالها میبینیم، یا بیراه نیست اگر بگوییم کلاً دیده نمیشود و کار نمیکند. مدتها پیش هم اخبار متعدّدی مبنی بر سکته مغزی و بیماریاش منتشر شد، که باعث شایعات بسیاری هم شده بود.
رویگری آخرین وضعیت جسمی و روحیاش را تشریح کرد و گفت: در حال حاظر تحت نظر دو پزشک هستم، فیزیوتراپی و آب درمانی انجام میدهم و تمرین میکنم تا کاملا بتوانم سلامتی خودم را بدست بیاورم. هنوز کاملاً به اصطلاح خوبِ خوب نشدهام اما خداراشکر بسیار بهترم و وضعیتم رو به بهبودی و امیدوار کننده است.
او ضمن بیان اینکه در کل دوران بیماریاش در یک یا دو پروژه حضور داشته است، این بیماری را بهانهیِ سینماگران خواند وگفت: متأسفانه این بیماری بهانهیِ خوبی برای همکاران و دوستانمان شده بود تا برای بازی در فیلم یا سریالی دعوت به همکاری نکنند و فکر میکنم اگر کاملا هم خوب بشوم، حتی در المپیک هم نفر اول بشوم، دوستان سینماییمان طوری رفتار میکنند که به تو القاء کنند نمیتوانی کار کنی.
این بازیگر تئاتر ادامه داد: چون با این القاء راحتتر می توانند یک نقش را به آن کسی که دلشان میخواهد بدهند. به هرحال نیاز به بهانهای دارند و این بیماری هم برایشان بهانه خوبیست، اما من تمام سعیام را میکنم تا انشالله هرچه سریعتر سلامتی کامل را بدست آورم، تا باز ببینم این دوستان کارگردان و تهیه کننده، برای همکاری نکردن بهانهای دارند؟
وضعیت روحیام بدتر از وضعیت جسمیام است
خواننده آلبوم «کازابلانکا» در ادامه افزود: البته وضعیت روحیام خرابتر از وضعیت جسمانیام است، وضعیت جسمانیام دارد بهتر میشود اما از نظر روحی اصلاً حالم خوب نیست. چون من بازیگر را به ماهی تشبیه میکنم، وقتی ماهی را از آب بگیرید و به خشکی بیندازیدش چه حالی دارد؟ بازیگری هم که جلوی دوربین نباشد و بازی نکند حالش همین گونه است. ما مثل ماهی از آب گرفته هستیم.
او همچنین در خصوص درآمد مالی این روزهایش گفت: در پروژهای مشغول بازی نیستم تا از آن دسمتزدی دریافت کنم و همچنین از جایی هم مبلغی دریافت نمیکنم، چون ما بازیگرها بازنشستگی نداریم و اصولا ما بعد فوتمان بازنشست میشویم، به همین دلیل حتی یک دینار از جایی بمن پرداخت نمیشود و عملاً منبع درآمدی ندارم.
رویگری افزود: مثلا برای برنامهای دعوتت می کنند شرکت کنی و قرار است فلان مبلغ ناچیز هم پرداخت کنند، اما بعد برنامه میبینید از آن مبلغ اندک که خبری نیست هیچ، حتی آن مسئول برنامه دیگر اصلا پیدایش نمیشود. آن هم در این وضعیت اقتصادی سختی که ما الان داریم، این اجاره خانههای بالا، هزینههای درمان سنگین، زندگیهای دلاری و... واقعا کار زشتی است حتی دسمتزد یکنفر را ندهند.
صاحب آهنگ حماسهایِ «ایران ایران» در ادامه عنوان کرد: چندوقت پیش بین آهنگهایی که تاکنون برای ایران خوانده شده بود جشنوارهای برگذار شد ، در آن برنامه آهنگِ «ایران ایران» از نگاه مردم رتبهیِ اوّل را کسب کرد، بعد اعلام کردند که فلان مبلغ بعنوان هدیه پرداخت میشود و فلان جوایز را میدهند، اما بعدش اصلا خبری نشد و هیچ چیزی به من داده نشد، و فقط منّتش برایم ماند.
بازیگر سریال «سالهای مشروطه» همچنین در مورد هزینههای درمانش گفت: تا الان99 درصد هزینه درمانم را خودم دادهام و نهادهایی مثل بیمه هنرمندان تاکنون هیچ کاری برایم انجام ندادهاند. فقط خیلی وقت پیش یک نفر فکر میکنم از طرف خانه سینما مبلغ خیلی اندکی برای بیمارستانی که در آن بستری بودم آورده بود و پرداخت کرده بود، ولی مابقی هزینهها تماماً از هزینه شخصی خودم است. و حتی بیمهام هم بیمه شخصی است، نه از طرف هنرمندان و...
برای مسئولین انگار ما اصلا وجود نداشتهایم
بازیگر سریال «معراجیها» در مورد پیگیری هنرمندان و مسئولین بیان کرد: در این مدت بیماریام به جز تعداد اندکی از دوستانم کسی حالم را نپرسیده است! اصلا نمیدانند کجا هستم و چه میکنم. مسئولین هم که انگار اصلا و ابدا ما وجود نداشتهایم و کار کردهایم، عین خیالشان نیست. 40 سال صدا و چهره ام از طریق صداوسیما پخش شد، اما انگار کسی از مسئولین یادش نیست.
این بازیگر با سابقه سینما گفت: سینما بسیار بیرحم است، و انگار خاصیت سینما همین فراموشی است. و این بیمهریها برای همه است.
او در ادامه ضمن تشکر از مردم گفت: اما مردم بسیار لطف دارند و محبتشان بیپایان است. گاهش اوقات به حدی باعشق حالم را میپرسند که شرمندهشان می شوم. و معتقدم به مردممان بسیار بدهکاریم.
بعد از مختارنامه ممنوعالکار شدم
کیانِ ایرانیِ سریال «مختارنامه» در ادامه مطرح کرد: بعد از مختارنامه ممنوع الکار شدم، بدون آنکه نامهای یا حکمی بدهند. فکر کنم اصولا بدون آنکه هرگونه نامه یا حکمی به فرد بدهند و علتش را مطرح کنند، خیلی ناگهانی فردی را ممنوع الکار میکنند و طوری رفتار میکنند که خودت بفهمی ممنوع الکار شده ای. مثلا با یک پروژهای قرار است کار کنید، ناگهان به کارگردان یا تهیه کننده میگویند فلانی را از پروژهات حذف کن. آنجا میفهمی که نامت در لیست سیاه رفته است.
این بازیگر در ادامه افزود: آن اوایل هنوز کمی شک داشتم که آیا واقعا ممنوع الکار شده ام یا مشکل دیگری وجود دارد، تا اینکه روزی یک فردی از مشاورین تلویزیون که در تدارک ساخت فیلمی هم بود، به من پیشنهاد بازی در فیلماش را داد ولی من بنا به دلایلی نتوانستم برایش بازی کنم، بعد از مدتی آن شخص به من گفت: «اگر در فلان فیلم من بازی میکردی حکم ممنوع الکاریات را رفع میکردم»
وقتی که این حرف را از وی شنیدم مطمئن شدم که ممنوع الکار بودهام و گمان و توهم یا شایعه نبوده است. البته الان نمیدانم شاید این حکم ممنوعالکاری رفع شده باشد، بازهم همچنان چیزی بمن اطلاع ندادهاند.
این بازیگر و خواننده مطرح کرد: یک اتفاقاتی گاهی میافتد که آدم خجالت میکشد بگوید، بعضی حرفها را مردم ندانند بهتر است، ناراحت میشوند.
این بازیگر و خواننده با سابقه تئاتر، سینما و تلویزیون کشور افزود: من پول این آقایان را نمیخواهم، نه کمک میخواهم نه بیمهشان را میخواهم نه هیچ چیز دیگر، فقط بگذارند کارمان را بکنیم، ممنوع الکارمان نکنند، دسمتزدمان را بدهند، مانع تراشی نکنند و... (حقّمان را بدهند و ضایع نکنند) نمیخواهد کار خاصی برایمان انجام دهند.
او به عنوان سخن پایانی گفت: حمایت بهتر از تشییع است، از هنر و هنرمندحمایت کنیم تا هنرمند با غم و غصه از دنیا نرود. برای حمایت از هنرمندی که زنده است هیچ کاری نمیکنیم ولی برای تشییع اش دوان دوان میرویم. خب چه فایدهای دارد؟!
انسان بسیار خوش مشرب و با صفایی هست.دوستان هنرمند دریابند.مسیولین کمک کنند.