روایت وزیر از تحولی که آموزش و پرورش را تکان میدهد
پارسینه: وزیر آموزش و پرورش با اشاره به استلزامات و امکانات موردنیاز برای چرخش تحولی گفت: تا این چرخش تحولی رخ ندهد آموزش و پرورش به سامان نمیرسد.
به گزارش پارسینه ، سیدمحمد بطحائی در مراسم اختتامیه هجدهمین کنگره پرسش مهر رئیس جمهور که در باغ موزه دفاع مقدس برگزار شد با بیان اینکه قریب به ۵ میلیون نفر به پرسش رئیس جمهور پاسخ دادند اظهار کرد: سوال رئیس جمهور مبنی بر اینکه «چگونه باید در محیط مدرسه تحمل و احترام به افکار دیگران و اخلاق و ادب را تمرین کنیم؟» سیاست بسیار مهمی است که آموزش و پرورش در راستای سند تحول بنیادین آن را مصرانه دنبال میکند.
وی افزود: در حال تلاشیم مدرسه را به سمتی ارتقاء دهیم که مهارتهای تربیتی و پرورشی و الگوی زندگی اسلامی ایرانی بیش از گذشته در آن محقق شود.
وزیر آموزش و پرورش با بیان اینکه بر اساس نقشه سندتحول بنیادین باید مدرسه را تبدیل به محیطی کنیم که در همه ساحتهای تربیت، فرایند یاددهی و یادگیری دانش آموزان را به سطح قابل قبولی برساند گفت: سوال رئیس جمهور چند هدف تربیتی را در برمیگیرد. اینکه دانش آموزان ما آستانه تحمل افکار دیگران را در خود بالا ببرند.
بطحائی ادامه داد: با تاسف باید بگویم در مدرسه امروز ما جای اینگونه اهداف تربیتی مغفول مانده و سهم آن در سبد یادگیری کاهش یافته و بخش عمدهای از یادگیریها به لایههای شناختی و حافظه محوری محدود شده است. فرزندان ما به سمتی هدایت شدهاند که دائما مفاهیم دانشی را فرابگیرند و از مفروضات خود در آزمونها استفاده کنند که متاسفانه پس از آزمون اثر کمی از این مفروضات در وجود دانش آموزان باقی میماند.
وزیر آموزش و پرورش با اشاره به اینکه برای آنکه مدرسه را از وضع امروز با یک چرخش تحولی به آنچه که نیاز داریم تبدیل کنیم گفت: باید در اولین گام موانع موجود را حذف کنیم. یکی از مهمترین موانع نگرش و باور خانوادههاست که تغییر دادن آن بسیار سخت است. اگر مدرسه بخواهد روی اهداف تربیتی سرمایه گذاری کند بلافاصله مورد اعتراض اولیاء قرار میگیرد که چرا کتب کمک آموزشی بیشتری در اختیارشان نمیگذارید و آزمون برگزار نمیکنید؟ مدرسه بتدریج ناچار خواهد شد اینگونه رفتار کند.
وی افزود: وقتی اولیاء به این مهم باور ندارند و به مدرسه فشار وارد کنند مدرسه مجددا فرمان حرکت خود را به سمت افزایش دانش و حافظه محوری کج میکند.
بطحائی با بیان اینکه باید این فرصت را برای معلم ایجاد کنیم که بتواند در کلاس درس به سایر مهارتهای اجتماعی بپردازد گفت: چگونه میتوانم از معلم فیزیک و ریاضیام بخواهم مفاهیمی، چون نظم در خلقت و طبیعت را هم در کلاس به بحث بگذارد؟. وی معتقد است با زمان اندکی که دارد باید ۱۵۰ صفحه کتاب را تدریس کند و دیگر فرصتی برایش باقی نمیماند.
وزیر آموزش و پرورش با تاکید بر اینکه همین کتب درسی برای آموزش کافی است گفت: امیدوارم این کنکور که تمام اهداف تربیتی ما را بویژه در متوسطه دوم تحتالشعاع قرار داده روزی به سامان برسد و اجازه نفس کشیدن به فضای مدارس بدهد. دیگر در دوره اول و ابتدایی که نباید درگیر کنکور باشیم.
وی با اشاره به استلزامات و امکانات موردنیاز برای چرخش تحولی گفت: تا این چرخش تحولی رخ ندهد آموزش و پرورش به سامان نمیرسد. تا این تحول رخ ندهد مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و بهداشتی ما حل نخواهد شد و هر روز باید شاهد آسیبهای جدید باشیم؛ تا تجهیزات و امکانات لازم در اختیار بچهها قرار نگیرد و تا انگیزه و صلاحیت لازم در معلمان ایجاد نشود مشکلات حل نمیشود.
بطحائی ادامه داد: وزارت آموزش و پرورش تمام همت خود را بکار گرفته تا با کمک نهادهای حاکمیتی استلزامات و امکانات لازم برای این چرخش تحولی را فراهم کند.
"بطحائی ادامه داد: با تاسف باید بگویم در مدرسه امروز ما جای اینگونه اهداف تربیتی مغفول مانده " چه کسی مسئول هست؟ چهل سال مسند داشتید خوردید و بردید ویلاهای مصادره ای رو اتومبیل گرفتید حالا فقط تاسف میخورید؟
تا زمانیکه سکان آموزش و پرورش کشور بر خلاف اصل 30 قانون اساسی در اختیار بخش خصوصی باشد و روح تجاری ،حاکم بر نظام آموزشی کشور باشد و علم در بازار بورس خرید و فروش شود هیچ امیدی به آموزش و پروش و نقش آن در پیشرفت کشور نباید داشت.
آقای وزیر سخنت کاملا درست است که حافظه محوری آموزش و پرورش کشور را از هدف اصلی خود بسیار دور نموده است ولی مقصر اصلی این فرایند خودتان هستید. چون برای فرار از آموزش رایگان که قانون اساسی مکلف تان کرده است از ابتدای انقلاب تا کنون هر روز طرحی من درآوردی مانند مدارس غیر انتفاعی/ مدارس نمونه دولتی/ مدارس نمونه مردمی/ مدارس هئیت امنایی و ده ها نوع اختراع جدید دیگر را به ساختار آموزش و پرورش وصله نمودید تا هزینه آموزش را به گردن مردم بیاندازید و در این داستان غم انگیز مافیای کنکور هم مزید بر علت شد و عده ای از خدا بی خبر برای کسب درآمد های تجومی وارد ساز و کار سرکیسه کردن خلق الله تحت عنوان کلاس های کنکور و کناب های کمک درسی و معلم سازی های آنچنانی شدند و حاصلش برای انها شده پول های بادآورده و برای جوانان کشور فرسودگی و سرخوردگی و افسوس از عمر و جوانی بر یاد رفته.
و جان کلام آنکه به جای آماده سازی جوانان یرای ورود به تحصیلات عالیه و یا ورود به محیط کسب و کار جوانانی مایوس و سرخورده و ناکارآمد را تحویل جامعه می دهید که نه به درد خودشان میخورند و نه به حال مملکت مفید هستند.