راهکارهای مقابله با کمال گرایی
پارسینه: متاسفانه من دچار کمال گرایی شده ام و زمان زیادی را صرف انجام یک کار میکنم و این باعث بروز مشکل در تحصیل بنده هم شده است لطفا من را در جهت از بین بردن این مشکلم راهنمایی کنید.
متاسفانه من دچار کمال گرایی شده ام و زمان زیادی را صرف انجام یک کار میکنم و این باعث بروز مشکل در تحصیل بنده هم شده است لطفا من را در جهت از بین بردن این مشکلم راهنمایی کنید. به نقل از تبیان بخوانید.
کمال گرایی مفرط اغلب وسواس شدیدی را در فرد به وجود میآورد که او را خواهان نتایج و موفقیتهای خاصی کرده و این فرد به نتایجی بغیر از آنچه در ذهن دارد اهمیتی نداده و آن را پیروزی قلمداد نمیکند. در حالی که در واقع رسیدن دقیق به آنچه در ذهن است اندکی ممکن است با تاخیر رخ دهد و یا بلند پروازانه و رویایی باشد و یا نیاز به سالها تلاش و تجربه داشته باشد. همین تاخیر یا عدم رخ داد او را به سمت درماندگی و یاس میکشاند و موجب میشود تا انگیزه خود را به کلی در فعالیتها از دست بدهد. این گونه افراد معمولا در جایگاهی بسیار پایینتر از آنچه استعداد و توانمندی شان ایجاب میکند وجود دارند چرا که انگیزه پیشرفت خود را از دست میدهند.
کمال گرایی، در واقع باوری غیرمنطقی است که اشخاص نسبت به خود و محیط اطراف خود دارند. افرادی که کمال گرا هستند، معتقدند که خود و محیط اطرافشان باید کامل بوده و هر گونه تلاشی در زندگی باید بدون اشتباه و خطا باشد.
راهکارهای مقابله ای:
انتظارات خود را از خود و دیگران و امور و کارها تعدیل کنید. تعدیل به معنای انعطاف پذیری، تطابق دادن با تواناییها و امکانات، معنا کردن نتایج به بهترین نحو و دور از ناامیدی.
نرسیدن به نتایج مورد دلخواه را شکست شخصی ندانید. بلکه هر نوع موفقیت و هر میزان از آن را ارزشمند بشناسید و عادت کنید خود را به خاطر آن تمجید و تشویق کنید.
خود را ممکن الخطا بدانید. شما عاری از اشتباه نیستید پس در هنگام خطا خود را سرکوب نکنید. دستی به سر و روی خود بکشید و به خود وعده دهید دیگر تکرار نکنید.
با انعطاف بالاتری زندگی کنید. داشتن انعطاف در کارها و عملکردها موجب میشود تا هم شما احساس آرامش بیشتری کنید و هم دیگران در کنار شما لذتمندانهتر زندگی کنند. انعطاف به معنای بی قیدی نیست بلکه به معنا تطابق شرایط با یکدیگر است. به معنای وحی منزل ندانستن قانونها و بایدها و نبایدهاست. به معنای این است که برخی قوانین میتواند در برخی شرایط تغییر کند. این امر شما را در سطوح اخلاقی رشد میدهد و موفقتر میکند.
خود را در هر وضعیتی حتی در خطا بپذیرید و نه تنها خودتان را سرکوب نکنید بلکه به دیگران هم القا کنید که هر کسی ممکن است خطا کند و قابل چشم پوشی است. پذیرش خود را اصل مهمی بدانید.
هر گونه فعالیت و هدفی را که انتخاب میکنید، با ۱۰۰ %، ۹۰ %، ۸۰ % یا حتی ۶۰ % موفقیت بپذیرید. این امر به شما کمک خواهد کرد، تشخیص دهید که کامل نبودن به معنی پایان دنیا نیست.
به این نکته دقت کنید که بسیاری از چیزهای مثبت تنها با اشتباه کردن، قابل یادگیری هستند. بطور مشخص به آخرین اشتباه خود فکر کرده و عبرتهایی را که از آن گرفته اید، برای خود فهرست کنید.
طی مراحل انجام کار در فعالیت، تنها بر روی نتیجه پایانی تمرکز نکنید. موفقیت خود را تنها بر اساس اینکه چه چیزی را به پایان رسانیده اید، ارزیابی ننمایید، بلکه به این مساله نیز اهمیت دهید که انجام این کار چقدر موجب احساس لذت در شما شده است. به این موضوع دقت کنید که، مراحل به انجام رسانیدن یک هدف نیز میتواند ارزشمند باشد.
تمرین کنید از جزییات و دقت زیاد بر روی آنها بگذرید اصلا از خود انتظار کامل بودن نداشته باشید و به خود این اختیار را بدهید که اندکی آسانتر کار کنید. همه این موارد به تمرین نیاز دارد و مطمئن باشید شما را موفقتر میکند و از سوی کسی یا نهادی یا طرد نمیشوید.
تلاش سالم (سازنده)، منجر به انتخاب اهداف، بر پایه خوستههای شخصی و آرزوها و نه براساس پاسخگویی به انتظارات خارجی، میگردد. اهداف فرد کمال گرا همیشه تنها یک قدم از آنچه همزمان به پایان بردهاند، فراتر است. به عبارتی اهداف آنها، واقعی، خود جوش (درونی) و ذاتا قابل حصول است. افراد کوشای سالم از انجام کار در دست اجرا بیشتر از تفکر در مورد نتیجه پایانی آن لذت میبرند. وقتی این افراد یا تجاربی، چون نارضایتی یا شکست مواجه میشوند، واکنشهای آنها عموما به موقعیت ویژه موجود محدود میشود و این موضوع را به احساس ارزشمندی خویش تعمیم نمیدهند.
کمال گرایی مفرط اغلب وسواس شدیدی را در فرد به وجود میآورد که او را خواهان نتایج و موفقیتهای خاصی کرده و این فرد به نتایجی بغیر از آنچه در ذهن دارد اهمیتی نداده و آن را پیروزی قلمداد نمیکند. در حالی که در واقع رسیدن دقیق به آنچه در ذهن است اندکی ممکن است با تاخیر رخ دهد و یا بلند پروازانه و رویایی باشد و یا نیاز به سالها تلاش و تجربه داشته باشد. همین تاخیر یا عدم رخ داد او را به سمت درماندگی و یاس میکشاند و موجب میشود تا انگیزه خود را به کلی در فعالیتها از دست بدهد. این گونه افراد معمولا در جایگاهی بسیار پایینتر از آنچه استعداد و توانمندی شان ایجاب میکند وجود دارند چرا که انگیزه پیشرفت خود را از دست میدهند.
کمال گرایی، در واقع باوری غیرمنطقی است که اشخاص نسبت به خود و محیط اطراف خود دارند. افرادی که کمال گرا هستند، معتقدند که خود و محیط اطرافشان باید کامل بوده و هر گونه تلاشی در زندگی باید بدون اشتباه و خطا باشد.
راهکارهای مقابله ای:
انتظارات خود را از خود و دیگران و امور و کارها تعدیل کنید. تعدیل به معنای انعطاف پذیری، تطابق دادن با تواناییها و امکانات، معنا کردن نتایج به بهترین نحو و دور از ناامیدی.
نرسیدن به نتایج مورد دلخواه را شکست شخصی ندانید. بلکه هر نوع موفقیت و هر میزان از آن را ارزشمند بشناسید و عادت کنید خود را به خاطر آن تمجید و تشویق کنید.
خود را ممکن الخطا بدانید. شما عاری از اشتباه نیستید پس در هنگام خطا خود را سرکوب نکنید. دستی به سر و روی خود بکشید و به خود وعده دهید دیگر تکرار نکنید.
با انعطاف بالاتری زندگی کنید. داشتن انعطاف در کارها و عملکردها موجب میشود تا هم شما احساس آرامش بیشتری کنید و هم دیگران در کنار شما لذتمندانهتر زندگی کنند. انعطاف به معنای بی قیدی نیست بلکه به معنا تطابق شرایط با یکدیگر است. به معنای وحی منزل ندانستن قانونها و بایدها و نبایدهاست. به معنای این است که برخی قوانین میتواند در برخی شرایط تغییر کند. این امر شما را در سطوح اخلاقی رشد میدهد و موفقتر میکند.
خود را در هر وضعیتی حتی در خطا بپذیرید و نه تنها خودتان را سرکوب نکنید بلکه به دیگران هم القا کنید که هر کسی ممکن است خطا کند و قابل چشم پوشی است. پذیرش خود را اصل مهمی بدانید.
هر گونه فعالیت و هدفی را که انتخاب میکنید، با ۱۰۰ %، ۹۰ %، ۸۰ % یا حتی ۶۰ % موفقیت بپذیرید. این امر به شما کمک خواهد کرد، تشخیص دهید که کامل نبودن به معنی پایان دنیا نیست.
به این نکته دقت کنید که بسیاری از چیزهای مثبت تنها با اشتباه کردن، قابل یادگیری هستند. بطور مشخص به آخرین اشتباه خود فکر کرده و عبرتهایی را که از آن گرفته اید، برای خود فهرست کنید.
طی مراحل انجام کار در فعالیت، تنها بر روی نتیجه پایانی تمرکز نکنید. موفقیت خود را تنها بر اساس اینکه چه چیزی را به پایان رسانیده اید، ارزیابی ننمایید، بلکه به این مساله نیز اهمیت دهید که انجام این کار چقدر موجب احساس لذت در شما شده است. به این موضوع دقت کنید که، مراحل به انجام رسانیدن یک هدف نیز میتواند ارزشمند باشد.
تمرین کنید از جزییات و دقت زیاد بر روی آنها بگذرید اصلا از خود انتظار کامل بودن نداشته باشید و به خود این اختیار را بدهید که اندکی آسانتر کار کنید. همه این موارد به تمرین نیاز دارد و مطمئن باشید شما را موفقتر میکند و از سوی کسی یا نهادی یا طرد نمیشوید.
تلاش سالم (سازنده)، منجر به انتخاب اهداف، بر پایه خوستههای شخصی و آرزوها و نه براساس پاسخگویی به انتظارات خارجی، میگردد. اهداف فرد کمال گرا همیشه تنها یک قدم از آنچه همزمان به پایان بردهاند، فراتر است. به عبارتی اهداف آنها، واقعی، خود جوش (درونی) و ذاتا قابل حصول است. افراد کوشای سالم از انجام کار در دست اجرا بیشتر از تفکر در مورد نتیجه پایانی آن لذت میبرند. وقتی این افراد یا تجاربی، چون نارضایتی یا شکست مواجه میشوند، واکنشهای آنها عموما به موقعیت ویژه موجود محدود میشود و این موضوع را به احساس ارزشمندی خویش تعمیم نمیدهند.
منبع:
تبیان
ارسال نظر