چرا ایران در کانون توجه ترامپ است؟
پارسینه: دولت ترامپ طی ماههای گذشته در خفا برای تشکیل ائتلاف امنیتی اقدام کرد که شش عضو شورای همکاری کشورهای عرب خلیج فارس به علاوه مصر و اردن باید وارد آن شوند.
ویکتور میخین، کارشناس فرهنگستان علوم تجربی روسيه طی یادداشتی با عنوان: "هیستری ضد ایرانی کاخ سفید" در سایت نئوژورنال دربارۀ سیاست ضد ایرانی ترامپ نوشته است:
هیستری ضد "کشورهای سرکش" در واشنگتن و درون دولت دونالد ترامپ شیوع کرده و واگیردارتر ميشود. مگر ميشود به کار گرفتن تحریمها علیه ترکیه - کشور عضو ناتو یعنی متحد رسمی ایالات متحده - را به شکل دیگری ارزیابی کرد؟ علاوه بر این، سیاستمداران افسار گسیخته آمریکایی تحریمهای سختی علیه روسيه، کره شمالی، ایران و ده کشور دیگر و حتی برخی کشورهای اروپایی (که از متحدان نزدیک ایالات متحده هستند) بکار گرفتهاند.
این تصور بروز میکند که دونالد ترامپ به غیر از ترفند "تحریم" از هر نوع اقدام و مانور دیگر در سیاست خارجی بیاطلاع است. این امور بهانهای به رئیسجمهور آمریکا داد تا در توئیتر بنویسد خودش "آمریکا را بزرگ کرده" و به این ترتیب قول انتخاباتی معروف خود را اجرا کرده است. هرچند این ادعای گزاف که آشکارا از واقعیت دور است در سراسر جهان در بهترین حالت با تعجب، نیشخند و انتقاد شدید مواجه شد.
ميشود گفت جنگ اعلام نشده ترامپ علیه ایران گویاتر از همه است. رئیسجمهور آمریکا ابتدا از معاملهای خارج شد که ایران و کشورهای گروه 5+1 در ژوئیه سال 2015 به دشواری به آن نایل شده بودند. طبق این معامله توسعه برنامه هستهای ایران در ازای رفع تحریمهای اقتصادی و مالی محدود ميشود. دونالد ترامپ اوایل ماه می با اعلام خروج واشنگتن از این موافقتنامه و احیای تحریمهای لغو شده در نتیجه انعقاد معامله، جهانیان را متحیر کرد. ولی شرکای اروپایی واشنگتن که این تصمیم "عجیب" ارباب خود در آنسوی اقیانوس را درک نکرده بودند اعلام نمودند قصد دارند رعایت شرایط معامله ایرانی را ادامه دهند.
ارباب کاخ سفید سپس اعلام نمود میخواهد شخصاً معامله جدیدی با تهران امضا کند. از قرار میخواست به این ترتیب نامش در کتب تاریخ نوشته شود. او در این مورد نظر کشورهای اروپایی، روسيه و چین را جویا نشد که با خروج از معامله مخالف بودند. کشورهایی که معتقد بودند این معامله برای همه رضایت بخش بوده، اجازه میدهد مانعی سر راه دسترسی ایرانیها به سلاح هستهای ایجاد شود و به برقراری صلح در منطقه خلیج فارس مساعدت میکند. حتی اروپا از اقدامات ضد ایرانی آمریکا حمایت نکرد اما این مسئله باعث دلسردی دولت آمریکا نشد. دونالد ترامپ بطور مستقل اقدام کرد، رو دربایستی را کنار گذاشت و از قضا اقدام خود را به هیچ وجه با متحدان اروپایی هماهنگ نمیکند.
در هر حال، حتی برغم تضادهای موجود، رئیسجمهور آمریکا شخصاً میتواند اروپا را به اقدام خشنتر نسبت به مقامات ایران وادار کند. صاحبنظران از خیلی وقت پیش به این جلب توجه کردهاند که اختلاف اروپاییها با واشنگتن در امتداد خط اتحادیه اروپا - ایالات متحده قرار دارد در حالی که ناتو یک پیمان نظامی سیاسی میباشد. اوضاع این پیمان از بسیاری لحاظ به تصمیمهای خود واشنگتن بستگی دارد و بحثی در کار نخواهد بود.
طرف مقابل اما چه واکنشی به این تحولات نشان داد؟ آیتالله خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی اعلام نمود طرف ایرانی قصد مذاکره با آمریکاییها را ندارد. وی اعلام نمود واشنگتن این اواخر گستاخی اظهارات و اقدامات شدیدی علیه ایران را داشته و به ملت ایران بیحرمتی کرده است. آیت الله خامنه ای اعلام نمود "جنگ نمیکنیم ولی با ایالات متحده مذاکره هم نمیکنیم". رهبر ایران همچنین به پیگیر نبودن سیاستمداران آمریکایی اشاره کرد که ابتدا از آمادگی مذاکره بدون شرایط مقدماتی حرف میزنند و اندکی بعد برای فعال سازی گفتگو شرایطی به میان میکشند.
بخش اول آنچه که ترامپ "تحریمهای جدیتر از همه تحریمهای گذشته" علیه تهران نامید 7 اوت آغاز شد. ترامپ آن روز در توئیتر نوشت "هر کسی که با ایران تجارت میکند با ایالات متحده ارتباط نخواهد داشت". گفته می شود مرحله جدیتر تحریمهای احیا شده پس از خروج واشنگتن از معامله هستهای سال 2015 در نوامبر 2018 وارد کار ميشود.
ولی فشار اقتصادی تنها ابزاری نیست که ایالات متحده برای وادار کردن ایران به اطاعت از خود و احیای موقعیت موجود در دوران حکومت رضا شاه پهلوی قبل از سال 1979 بکار میگیرد. دولت ترامپ طی ماههای گذشته در خفا برای تشکیل ائتلاف امنیتی جدیدی اقدام میکند که شش عضو شورای همکاری کشورهای عرب خلیج فارس به علاوه مصر و اردن باید وارد آن شوند. عنوان رسمی این پیمان "ائتلاف راهبردی خاورمیانه" خواهد بود ولی رسانههای گروهی بينالمللي هم اکنون آن را "ناتوی عربی" نامیدهاند. مقامات رسمی آمریکایی و عرب اعلام میکنند هدف این ائتلاف بظاهر گسترش همکاری در مبارزه با تروریسم، پدافند ضد موشکی و تعلیمات رزمی و حل مسائل امنیتی میباشد. ولی همه از مأموریت اصلی آن - تهدید ایران - مطلع هستند.
ولی چنانچه صاحبنظران خاطر نشان میکنند نظریه "ناتوی عربی" از پایه اشتباه بوده و شانس چندانی ندارد. دونالد ترامپ در حال حاضر برای هر نوع وخامت اوضاع در نتیجه اقدامات تحریک آمیز آمریکا آماده ميشود. مایک پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا اعلام نمود در وزارتخانه "گروه اقدام" تشکیل میدهد که به هماهنگی سیاست نسبت به تهران پرداخته و بطور مستقیم از وزیر امور خارجه دستور خواهد گرفت و برایان هوک را به سمت "نماینده ویژه مسئول امور ایران" منصوب کرد.
تهران اطمینان دارد دونالد ترامپ میخواهد به این ترتیب در ایران کودتا کند. محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران در صفحه رسمی خود در توئیتر "گروه اقدام" را از جمله به تدارک چنین کودتایی متهم کرد.
از اظهارات پمپئو چنین برمیآید که اقدام رئیسجمهور آمریکا در جهت اعمال فشار بر تهران به ظاهر نتیجه همسبتگی با ملت "رنج دیده" ایران است. خلاصه عوامفریبی از هر حد و مرزی فراتر رفته است. خوب میشد وزیر امور خارجه آمریکا در این رابطه رنجهای بیکران ملتهای افغانستان، عراق، سوریه و لیبی را به یاد آورد که کشورهای آنها طی سالهای گذشته توسط لشگرکشان صلیبی از ایالات متحده و اروپا بیرحمانه به خاک و خون کشیده شدند.
ضمناً متحدان اروپایی آمریکا هم نیم کاسه زیر کاسه اقدامات و تحریمهای جدید ایران را برملا کردند. نشریه اتریشی "Contra Magazin" نوشت: "اقدام واشنگتن در این بخش در واقع چیزی به غیر از "جنگ انرژی" به منظور نیل به منافع تجاری و فروش نفت و گاز تقطیر شده خود به بالاترین قیمت ممکن نیست".
کلاودیا کمفرت (Claudia Kemfert) صاحبنظر حوزه انرژی از انستیتوی مطالعات اقتصادی آلمان معتقد است ایالات متحده امروز به تحقق منافع اقتدار طلبانه خود در بازارهای جهانی نفت، به منظور فروش نفت خود به قیمت بالا، فوق العاده علاقهمند است. آمریکا میخواهد به این ترتیب به سودآور شدن نفت استخراج شده از طریق شکست هیدرولیکی (Hydraulic fracturing) نایل شود. علت اقدام آمریکا در جهت تحریک "جنگهای انرژی" در سراسر جهان همین است. از نقطه نظر کمفرت تحریمهای ایران هم متوجه پایین بردن استخراج نفت کشور و فروش نفت آمریکا به قیمت حتی الامکان بالاتر میباشد.
کاملاً روشن است که اختلافات ژئوپولیتیک کنونی و هیستری ضد ایران که دونالد ترامپ همراه ستاد خود به آنها پرداخته فقط میتواند به درگیری نظامی در منطقه عربی منتهی شود. برای مثال، اگر ایران تنگه هرمز را مسدود کند (امری که تهران قبلاً به امکان آن اشاره کرده) این امر برای بازارهای جهانی نفت عواقب گسترده خواهد داشت زیرا یک سوم نفت استخراجی در جهان از این طریق حمل ميشود. ولی این امور مایه نگرانی رئیسجمهور کنونی آمریکا و اطرافیانش نیست که امر اصلی برایشان نمایش "توان، اقتدار و سرسختی در تصمیمهای اتخاذ شده" به مخالفان داخلی خود در کشور و پرهیز از استیضاح محتمل است.
ارسال نظر