رقیب مرکل در تهران به دنبال چیست؟
پارسینه: افکار عمومی دنیا به خوبی به یاد دارد که در سال ۲۰۱۷، گابریل نیز همگام با فرانسه و انگلیس، با تاکید بر لزوم تغییر برجام، تامین خواستههای آمریکا را بر «ایستادگی در برابر ترامپ» ترجیح داد.
«زیگمار گابریل» وزیر خارجه سابق آلمان هم اکنون در تهران به سر میبرد. او را در این سفر یک هیأت اقتصادی از مدیران بلندپایه چندین شرکت آلمانی همراهی میکند.
این سفر درست در زمانی رخ داده است که آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان و حزب دموکرات مسیحی در وضعیت سختی به سر میبرند!
کسب نتایج ضعیف ائتلاف احزاب مسیحی (دموکرات مسیحی و سوسیال مسیحی) در دو ایالت بایرن و هسن، جایی را برای مانور صدر اعظم فعلی سرزمین ژرمنها در عرصه قدرت باقی نگذاشته است. مرکل اعلام کرده است که تا سال ۲۰۲۱ از قدرت کناره گیری کرده و جای خود را به فرد دیگری خواهد داد.
اگرچه محافظه کاران آلمانی از اکنون با مرکل برای جانشینی وی وارد گفتگو شده اند، اما در آن سوی میدان، سوسیال دموکراتها قصد دارند گوی سبقت را از احزاب رقیب ربوده و خود به اصلیترین بازیگران سیاسی آلمان (پس از سال ۲۰۱۲) تبدیل شوند.
در این میان چهرههایی مانند زیگمار گابریل، اشتاین بروک، فرانک اشتاین مایر و حتی مارتین شولتز به صورت بالقوه خود را در قواره صدر اعظمی آلمان میبینند.
با این حال به نظر میرسد زیگمار گابریل در میان اسامی فوق، از انگیزه بالاتری برخوردار است. نباید فراموش کرد که شولتز، اشتاین بوک و اشتاین مایر هر سه تجربه شکست در برابر مرکل را در انتخابات سراسری داشته و از این رو قدرت ریسک پذیری اندکی در مقابل رقبای مورد حمایت ائتلاف احزاب مسیحی دارند.
با این وجود، گابریل که در دولت ائتلافی قبلی آلمان، فردی صاحب نفوذ محسوب میشد، هم اکنون برای دستیابی به بالاترین مسند سیاسی و اجرایی در کشورش بی قراری میکند.
سفر گابریل به تهران، مهمترین سفر وی پس از اعلام برکناری مرکل از قدرت محسوب میشود. او در این سفر قصد کرده است ظواهر را به گونهای رعایت کند که کسی بین وی به عنوان یک مقام سابق آلمانی و مقامات فعلی این کشور تفاوتی قائل نشود.
گابریل همچنین در صدد است خود به پیام آور حل و فصل گرههای کور به وجود آمده در قبال برجام (که در مناسبات آمریکا ـ. اروپا شاهد آن هستیم) تبدیل شود و از این رهگذر، توان دیپلماتیک خود را به رخ رقبای احتمالی خود در انتخابات سراسری آینده بکشد.
او حتی سعی دارد با توسل به نقش آفرینی ظاهری در قبال مسئله برجام، چهره بین المللی خود را تقویت کند و به خوبی میداند که تقویت و تثبیت این موضوع، نقش به سزایی در افزایش اقبال عمومی نسبت به وی خواهد داشت. از این رو در پس سفر اخیر زیگمار گابریل به ایران، اهداف سیاسی زیادی نهفته است.
با این حال افکار عمومی ایران و دنیا به خوبی به خاطر دارد که در سال ۲۰۱۷ میلادی و در نخستین سال حضور ترامپ در قدرت، زیگمار گابریل نیز همگام و همسو با مقامات فرانسوی و انگلیسی، با تاکید بر لزوم تغییر برجام، تامین خواستههای کاخ سفید را بر «ایستادگی در برابر ترامپ» ترجیح داد.
بدیهی است که دستگاه دیپلماسی کشورمان باید سایر متغیرهای دخیل در سفر گابریل به تهران (از جمله انگیزههای سیاسی و شخصی وی) و همچنین سوابق رفتاری و گفتاری وی در قبال ایران و برجام را به صورتی جدی مورد دقت و محاسبه قرار دهد.
این سفر درست در زمانی رخ داده است که آنگلا مرکل صدر اعظم آلمان و حزب دموکرات مسیحی در وضعیت سختی به سر میبرند!
کسب نتایج ضعیف ائتلاف احزاب مسیحی (دموکرات مسیحی و سوسیال مسیحی) در دو ایالت بایرن و هسن، جایی را برای مانور صدر اعظم فعلی سرزمین ژرمنها در عرصه قدرت باقی نگذاشته است. مرکل اعلام کرده است که تا سال ۲۰۲۱ از قدرت کناره گیری کرده و جای خود را به فرد دیگری خواهد داد.
اگرچه محافظه کاران آلمانی از اکنون با مرکل برای جانشینی وی وارد گفتگو شده اند، اما در آن سوی میدان، سوسیال دموکراتها قصد دارند گوی سبقت را از احزاب رقیب ربوده و خود به اصلیترین بازیگران سیاسی آلمان (پس از سال ۲۰۱۲) تبدیل شوند.
در این میان چهرههایی مانند زیگمار گابریل، اشتاین بروک، فرانک اشتاین مایر و حتی مارتین شولتز به صورت بالقوه خود را در قواره صدر اعظمی آلمان میبینند.
با این حال به نظر میرسد زیگمار گابریل در میان اسامی فوق، از انگیزه بالاتری برخوردار است. نباید فراموش کرد که شولتز، اشتاین بوک و اشتاین مایر هر سه تجربه شکست در برابر مرکل را در انتخابات سراسری داشته و از این رو قدرت ریسک پذیری اندکی در مقابل رقبای مورد حمایت ائتلاف احزاب مسیحی دارند.
با این وجود، گابریل که در دولت ائتلافی قبلی آلمان، فردی صاحب نفوذ محسوب میشد، هم اکنون برای دستیابی به بالاترین مسند سیاسی و اجرایی در کشورش بی قراری میکند.
سفر گابریل به تهران، مهمترین سفر وی پس از اعلام برکناری مرکل از قدرت محسوب میشود. او در این سفر قصد کرده است ظواهر را به گونهای رعایت کند که کسی بین وی به عنوان یک مقام سابق آلمانی و مقامات فعلی این کشور تفاوتی قائل نشود.
گابریل همچنین در صدد است خود به پیام آور حل و فصل گرههای کور به وجود آمده در قبال برجام (که در مناسبات آمریکا ـ. اروپا شاهد آن هستیم) تبدیل شود و از این رهگذر، توان دیپلماتیک خود را به رخ رقبای احتمالی خود در انتخابات سراسری آینده بکشد.
او حتی سعی دارد با توسل به نقش آفرینی ظاهری در قبال مسئله برجام، چهره بین المللی خود را تقویت کند و به خوبی میداند که تقویت و تثبیت این موضوع، نقش به سزایی در افزایش اقبال عمومی نسبت به وی خواهد داشت. از این رو در پس سفر اخیر زیگمار گابریل به ایران، اهداف سیاسی زیادی نهفته است.
با این حال افکار عمومی ایران و دنیا به خوبی به خاطر دارد که در سال ۲۰۱۷ میلادی و در نخستین سال حضور ترامپ در قدرت، زیگمار گابریل نیز همگام و همسو با مقامات فرانسوی و انگلیسی، با تاکید بر لزوم تغییر برجام، تامین خواستههای کاخ سفید را بر «ایستادگی در برابر ترامپ» ترجیح داد.
بدیهی است که دستگاه دیپلماسی کشورمان باید سایر متغیرهای دخیل در سفر گابریل به تهران (از جمله انگیزههای سیاسی و شخصی وی) و همچنین سوابق رفتاری و گفتاری وی در قبال ایران و برجام را به صورتی جدی مورد دقت و محاسبه قرار دهد.
منبع:
خبرگزاری مهر
ارسال نظر