واکنش احمد توکلی به صحبتهای صالحیامیری
پارسینه: احمد توکلی گفت: صالحیامیری مرا آدم ابلهی تصویر میکند که آنقدر سادهلوح است که با یک تلفن ناشناس آبروی فردی را میبرد!
احمد توکلی نسبت به اظهارات صالحی امیری واکنش نشان داد.
اخیراً آقای صالحیامیری مصاحبهای کرده و ادعاهایی علیه شما داشتهاند! شما این مصاحبه را دیدهاید؟
مصاحبه را دیدم. ایشان به نامهای از من اشاره میکند که آبان ۹۲ هنگام معرفی ایشان توسط رئیسجمهور به عنوان وزیر ورزش من به نمایندگان مجلس نوشتم و به روال نامهها بعداً آن را برای عموم مردم هم منتشر کردم.
من یکی از ابزارهای مؤثر و مفید را نامهنگاری میدانم و همه مرا به همین صفت نامهنگاری میشناسند. در نامه دعاوی علمی ایشان را حلاجی و بررسی کردم. منبع اصلی هم سایت خودشان و رزومهای بود که به مجلس فرستاده بودند.
محتوای نامه چند خبر داشت، تحلیل کارهای علمی ایشان، ارتباط مالی و کمک دانشگاه آزاد به موسسه ایشان و دیگر بحثی درباره ارتباط ایشان دانشگاه آزاد با ایشان بود. اتکای شکایت ایشان به بخش دانشگاه آزاد بود. من آنجا گفته بودم «احمدینژاد اعتبارات مرکز مطالعات استراتژیک را (که اجتماع طرفداران هاشمی بود) نمیداد، دانشگاه آزاد برای کمک به اداره مرکز، مبلغ ۵/۱ میلیارد تومان به مرکز میپردازد تا مرکز برای دانشگاه کار پژوهشی انجام دهد! مرکز ۱۰۰ پروژه مطالعاتی ۱۵ میلیون تومانی تعریف میکند و نیمی از مزد را خودش به عنوان بانی و سفارش دهنده برمیدارد و نیم دیگر را به محققان داخل مرکز یا مرتبط با آن میدهد. دانشجویان دکتری نیز انجام دهنده کار بودند و برخی از مقالات به نام آقای صالحیامیری و دانشجو منتشر میشود» آقای صالحی مدعی بود در این جملات من ایشان متهم به دزدی شده است.
مرتب روی این بخش تأکید میکرد و میگفت: آیا من دزدم، شما گفتهاید که نیمی از مزد را من خودم برمیدارم. من گفته بودم که مرکز نیمی را خودش برمیداشت، اما او میگفت: برداشت این است که من خودم برمیدارم. در بخش آخر هم نتیجه گرفته بودم که اگر کسی سابقه اطلاعاتی داشته باشد و برای افرادی مبهم باشد، مناسب جایگاه وزارت ورزش و جوانان نیست.
شما از ایشان عذرخواهی کردید؟
بله، او میگفت: من به عنوان رئیس کتابخانه ملی به اسپانیا سفر کردم. رئیس کتابخانه ملی اسپانیا از من پرسیده قصه دزدی شما در کارهای علمی چیست؟ آقای صالحی مرا به حضرت زهرا (س) حواله داد و آخرش گفت: مرد باش و عذرخواهی کن.
من هم گفتم قصد چنین اتهامی نداشتم و جمله گویاست اگر برداشت دیگری میشود عذرخواهی میکنم. از نظر حقوقی هم محتاج این عذرخواهی نبودم برای اینکه این کار را در ایفای وظایف نمایندگی خودم انجام داده بودم.
هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان طی نامهای به دادگاه تائید کرده بود. متن نامه مجلس این است: «سلام علیکم؛ بازگشت به ابلاغ نامه شماره ۹۳۱۰۱۰۲۱۳۰۹۰۰۸۱۹ مورخ ۱۳۹۳/۰۸/۱۰ به استحضار میرساند، به استناد تبصره ۱ ماده ۹ قانون نظارت مجلس بر رفتار نمایندگان، موضوع در جلسه هیأت نظارت مجلس بر رفتار نمایندگان مورد بررسی قرار گرفت و در راستای وظائف نمایندگی تشخیص داده شد.» طبق ماده ۹ قانون ذیربط بعد از نظر مجلس تعقیب نماینده متهم برای قاضی جرم محسوب میشود.
بعد وکیل آقای دکتر صالحی انتشار آن نامه را در سایت الف. مبنای شکایت قرار داد برای آن هم پاسخ متقن داشتم. دلیل عمده عذرخواهی من هم این بود که یکی از مسئولان جمهوری اسلامی به چیزی که من قصد انتساب آن را نداشتهام متهم نشود؛ و نیز حالت بغضآلود ایشان در دادگاه و تأکید بر سیادت خود و حواله دادن من به حضرت زهرا علیها سلام شاید بر من مؤثر بود، اما ایشان در مصاحبه حرفهای خلاف بین میگوید. تصویری از من داده که به یک ابله شبیهتر است تا یک مبارز با سابقه چهل پنجاه ساله!
چه خلافهایی؟ قصه آن چیست؟
بگذارید از روی متن مصاحبه ایشان بخوانم: «آقای توکلی گفت: شب گذشته به من کسی تلفنی این حرف را گفته بود. از ایشان خواستم به همان فرد زنگ بزند تا تلفنی با او صحبت کنم، اما آقای توکلی گفت: من تلفن او را ندارم، چون شماره ناشناس بود. از ایشان پرسیدم آیا یک فرد ناشناس تلفنی مطالبی را به شما گفت و شما یادداشت و از تریبون مجلس قرائت کردید؟ گفت: بله. میخواهم این پیام من را به جامعه منعکس کنید والله نظام اسلامی با این رویکرد امکان ادامه حیات نخواهد داشت».
من بعد از دادگاه اصلاً با آقای صالحیامیری در این مورد صحبت نکردم، این کذب است. ایشان در این جملات، مرا آدم ابلهی تصویر میکند که آنقدر سادهلوح است که با یک تلفن ناشناس آبروی فردی را میبرد!
شما نقل قولی از کسی داشتید؟
نامه تنها یک نقل قول داشت. استاد دانشگاهی قرار بود درباره ایشان به من اطلاعاتی بدهد و همسرش متوجه میشود. بعد از نماز صبح او را قسم میدهد که این کار را نکن، چرا که از آقای صالحی وحشت داشت. این استاد هم که ناشناس نبود. من این را در نامه نقل کردم، اما نگفتم که این استاد چه چیزی میخواسته به من بگوید؛ یعنی در عین نقل قول چیزی هم نقل نکردم. آن هم هیچ ربطی به دعاوی من و شکایت ایشان نداشت.
دعاوی شما چه بود؟
من دو ادعا کرده بودم: اول اینکه این رزومه علمی عقلانی نیست و دوم گفته بودم که در کارهای تحقیقاتی نام خودش را کنار دانشجو مینویسد. کار علمی متعلق به دانشجویان دکترا بوده، اما نام ایشان هم به عنوان نویسنده آمده.
من از روی همان نامه ۹۲ بخوانم شما ببینید این رزومه عقلانی است یا خیر: «مثلاً تنها در سال ۱۳۸۷ فهرست کارهای علمی ادعا شده آقای صالحیامیری از این قرار است: کتاب منتشره به نام خودشان یا با همکار ۳ جلد، کتاب منتشره زیر نظر ایشان ۲۰ جلد، مقاله علمی در مجلات علمی ۱۵ مورد، مقالات ارائه شده به همایشهای علمی ۴ مورد، طرح پژوهشی انجام شده به وسیله خودشان ۲ مورد، طرح پژوهشی تمام شده زیر نظر ایشان ۱۹ مورد، طرح پژوهشی آغازشده زیر نظر ایشان ۱۴ مورد؛ در عین حال مدیرمسئول یا عضو هیأت امنای ۷ نشریه علمی و تعبیر خودشان دارای ۴ سمت سازمانی در دانشگاهها و مرکز تحقیقات استراتژیک.» کسی که کار دانشگاهی کرده باشد میداند که چنین چیزی ممکن نیست.
جمله من این است «شما نمایندگان محترم به وضع پژوهش در دانشگاه آگاهید. چنین کارنامهای در یک سال ناممکن است. تنها در یک صورت تنظیم چنین کارنامهای مقدور است که صاحب آن، کار دیگران را به نام خودش ارائه کند».
حتی برای اینکه ایشان بتواند از خودش دفاع کند و درباره آن توضیح دهد، من قبل از توزیع نامه را به دست ایشان رساندم.
از این دعاوی هم شکایت داشتند؟
نه. تاکید به همان بخشی که از آن استنباط دزدی کرده بود مربوط میشد.
ایشان جلسه دفاع را برنامهریزی شده میداند و میگوید شما، دکتر نادران و فردی که جانباز بوده قرار بوده علیه ایشان حرف بزنید و آن جانباز از قبل به آقای صالحیامیری اطلاع میدهد.
مجلس جای هماهنگی است. اینکه چند نماینده مخالف یا موافق امری در مجلس با هم جلسه بگذارند و برنامهریزی کنند و با هم هماهنگ کنند چیز عجیبی نیست. بلکه اگر غیر از این باشد عجیب است. آن جانباز را نمیشناسم، اما من و آقای نادران حتماً با هم هماهنگ کردیم.
آقای صالحی میگوید آن جانباز به او گفته بود که شما و دکتر نادران دقیقاً چه حرفهایی میخواهید بزنید. من که اصلاً نطق نکردم. من تنها همین نامه را نوشتم و به تعبیر ایشان آن جانباز از آقایان یعنی شما و آقای نادران میترسیده!
اگر قرار باشد نمایندهای ترسو باشد و از سیاستمداری بترسد، از آقای صالحیامیری باید بترسد که سابقه اطلاعاتی دارد. چرا باید از من بترسد؟!
ایشان از قبل میدانستند شما مخالف وزارت ایشان هستید؟
آن روز که من نطق مخالف نکردم. گفتم که نطق نداشتم فقط همین نامه را با جواز هیئت رئیسه بین نمایندگان توزیع کردم. قبل از توزیع نیز، توسط نامهبرهای داخل صحن به دستشان رساندم. دقت هم کردم که به دستشان برسد. علتش را هم در یادداشتی همراه آن نوشتم آقای امیری من میخواهم این نامه را علیه شما پخش کنم نسخهای دادم که شما در نطق خود فرصت دفاع داشته باشید.
یعنی امکان دفاع را برایشان گذاشتید؟
بله، اما ایشان هیچ اشاره و دفاعی از محتوای نامه من در دفاع از خود نکردند.
ایشان مدعی است که آقای کریمیقدوسی در دفاع از خودش اظهار میکند که از شما و دکتر نادران اطلاعاتی گرفته؟
من اصلاً به یاد ندارم که به آقای کریمی اطلاعاتی داده باشم.
با این وضع اگر روزی شما نماینده ملت بودید و آقای صالحیامیری گزینه وزارت، برای هر وزارتی، این بار شما به ایشان رأی اعتماد میدهید؟
خیر
چرا؟
اگر هیچ دلیل دیگری وجود نداشته باشد، همین دفاع سستی که ایشان در این مصاحبه ارائه کردند و خلافهایی که به من نسبت داده برای عدم اعتماد به ایشان کافی است.
این را هم بگویم که من بعد از دادگاه، تبلیغی علیه ایشان نکردم؛ چرا که وضع کشور را مساعد این جور فعالیتها نمیدانم؛ و از آقای صالحی که در همین مصاحبهاش دعوت به اخلاق میکند و مرا متدین میخواند انتظار چنین مصاحبهای نبود.
اخیراً آقای صالحیامیری مصاحبهای کرده و ادعاهایی علیه شما داشتهاند! شما این مصاحبه را دیدهاید؟
مصاحبه را دیدم. ایشان به نامهای از من اشاره میکند که آبان ۹۲ هنگام معرفی ایشان توسط رئیسجمهور به عنوان وزیر ورزش من به نمایندگان مجلس نوشتم و به روال نامهها بعداً آن را برای عموم مردم هم منتشر کردم.
من یکی از ابزارهای مؤثر و مفید را نامهنگاری میدانم و همه مرا به همین صفت نامهنگاری میشناسند. در نامه دعاوی علمی ایشان را حلاجی و بررسی کردم. منبع اصلی هم سایت خودشان و رزومهای بود که به مجلس فرستاده بودند.
محتوای نامه چند خبر داشت، تحلیل کارهای علمی ایشان، ارتباط مالی و کمک دانشگاه آزاد به موسسه ایشان و دیگر بحثی درباره ارتباط ایشان دانشگاه آزاد با ایشان بود. اتکای شکایت ایشان به بخش دانشگاه آزاد بود. من آنجا گفته بودم «احمدینژاد اعتبارات مرکز مطالعات استراتژیک را (که اجتماع طرفداران هاشمی بود) نمیداد، دانشگاه آزاد برای کمک به اداره مرکز، مبلغ ۵/۱ میلیارد تومان به مرکز میپردازد تا مرکز برای دانشگاه کار پژوهشی انجام دهد! مرکز ۱۰۰ پروژه مطالعاتی ۱۵ میلیون تومانی تعریف میکند و نیمی از مزد را خودش به عنوان بانی و سفارش دهنده برمیدارد و نیم دیگر را به محققان داخل مرکز یا مرتبط با آن میدهد. دانشجویان دکتری نیز انجام دهنده کار بودند و برخی از مقالات به نام آقای صالحیامیری و دانشجو منتشر میشود» آقای صالحی مدعی بود در این جملات من ایشان متهم به دزدی شده است.
مرتب روی این بخش تأکید میکرد و میگفت: آیا من دزدم، شما گفتهاید که نیمی از مزد را من خودم برمیدارم. من گفته بودم که مرکز نیمی را خودش برمیداشت، اما او میگفت: برداشت این است که من خودم برمیدارم. در بخش آخر هم نتیجه گرفته بودم که اگر کسی سابقه اطلاعاتی داشته باشد و برای افرادی مبهم باشد، مناسب جایگاه وزارت ورزش و جوانان نیست.
شما از ایشان عذرخواهی کردید؟
بله، او میگفت: من به عنوان رئیس کتابخانه ملی به اسپانیا سفر کردم. رئیس کتابخانه ملی اسپانیا از من پرسیده قصه دزدی شما در کارهای علمی چیست؟ آقای صالحی مرا به حضرت زهرا (س) حواله داد و آخرش گفت: مرد باش و عذرخواهی کن.
من هم گفتم قصد چنین اتهامی نداشتم و جمله گویاست اگر برداشت دیگری میشود عذرخواهی میکنم. از نظر حقوقی هم محتاج این عذرخواهی نبودم برای اینکه این کار را در ایفای وظایف نمایندگی خودم انجام داده بودم.
هیئت نظارت بر رفتار نمایندگان طی نامهای به دادگاه تائید کرده بود. متن نامه مجلس این است: «سلام علیکم؛ بازگشت به ابلاغ نامه شماره ۹۳۱۰۱۰۲۱۳۰۹۰۰۸۱۹ مورخ ۱۳۹۳/۰۸/۱۰ به استحضار میرساند، به استناد تبصره ۱ ماده ۹ قانون نظارت مجلس بر رفتار نمایندگان، موضوع در جلسه هیأت نظارت مجلس بر رفتار نمایندگان مورد بررسی قرار گرفت و در راستای وظائف نمایندگی تشخیص داده شد.» طبق ماده ۹ قانون ذیربط بعد از نظر مجلس تعقیب نماینده متهم برای قاضی جرم محسوب میشود.
بعد وکیل آقای دکتر صالحی انتشار آن نامه را در سایت الف. مبنای شکایت قرار داد برای آن هم پاسخ متقن داشتم. دلیل عمده عذرخواهی من هم این بود که یکی از مسئولان جمهوری اسلامی به چیزی که من قصد انتساب آن را نداشتهام متهم نشود؛ و نیز حالت بغضآلود ایشان در دادگاه و تأکید بر سیادت خود و حواله دادن من به حضرت زهرا علیها سلام شاید بر من مؤثر بود، اما ایشان در مصاحبه حرفهای خلاف بین میگوید. تصویری از من داده که به یک ابله شبیهتر است تا یک مبارز با سابقه چهل پنجاه ساله!
چه خلافهایی؟ قصه آن چیست؟
بگذارید از روی متن مصاحبه ایشان بخوانم: «آقای توکلی گفت: شب گذشته به من کسی تلفنی این حرف را گفته بود. از ایشان خواستم به همان فرد زنگ بزند تا تلفنی با او صحبت کنم، اما آقای توکلی گفت: من تلفن او را ندارم، چون شماره ناشناس بود. از ایشان پرسیدم آیا یک فرد ناشناس تلفنی مطالبی را به شما گفت و شما یادداشت و از تریبون مجلس قرائت کردید؟ گفت: بله. میخواهم این پیام من را به جامعه منعکس کنید والله نظام اسلامی با این رویکرد امکان ادامه حیات نخواهد داشت».
من بعد از دادگاه اصلاً با آقای صالحیامیری در این مورد صحبت نکردم، این کذب است. ایشان در این جملات، مرا آدم ابلهی تصویر میکند که آنقدر سادهلوح است که با یک تلفن ناشناس آبروی فردی را میبرد!
شما نقل قولی از کسی داشتید؟
نامه تنها یک نقل قول داشت. استاد دانشگاهی قرار بود درباره ایشان به من اطلاعاتی بدهد و همسرش متوجه میشود. بعد از نماز صبح او را قسم میدهد که این کار را نکن، چرا که از آقای صالحی وحشت داشت. این استاد هم که ناشناس نبود. من این را در نامه نقل کردم، اما نگفتم که این استاد چه چیزی میخواسته به من بگوید؛ یعنی در عین نقل قول چیزی هم نقل نکردم. آن هم هیچ ربطی به دعاوی من و شکایت ایشان نداشت.
دعاوی شما چه بود؟
من دو ادعا کرده بودم: اول اینکه این رزومه علمی عقلانی نیست و دوم گفته بودم که در کارهای تحقیقاتی نام خودش را کنار دانشجو مینویسد. کار علمی متعلق به دانشجویان دکترا بوده، اما نام ایشان هم به عنوان نویسنده آمده.
من از روی همان نامه ۹۲ بخوانم شما ببینید این رزومه عقلانی است یا خیر: «مثلاً تنها در سال ۱۳۸۷ فهرست کارهای علمی ادعا شده آقای صالحیامیری از این قرار است: کتاب منتشره به نام خودشان یا با همکار ۳ جلد، کتاب منتشره زیر نظر ایشان ۲۰ جلد، مقاله علمی در مجلات علمی ۱۵ مورد، مقالات ارائه شده به همایشهای علمی ۴ مورد، طرح پژوهشی انجام شده به وسیله خودشان ۲ مورد، طرح پژوهشی تمام شده زیر نظر ایشان ۱۹ مورد، طرح پژوهشی آغازشده زیر نظر ایشان ۱۴ مورد؛ در عین حال مدیرمسئول یا عضو هیأت امنای ۷ نشریه علمی و تعبیر خودشان دارای ۴ سمت سازمانی در دانشگاهها و مرکز تحقیقات استراتژیک.» کسی که کار دانشگاهی کرده باشد میداند که چنین چیزی ممکن نیست.
جمله من این است «شما نمایندگان محترم به وضع پژوهش در دانشگاه آگاهید. چنین کارنامهای در یک سال ناممکن است. تنها در یک صورت تنظیم چنین کارنامهای مقدور است که صاحب آن، کار دیگران را به نام خودش ارائه کند».
حتی برای اینکه ایشان بتواند از خودش دفاع کند و درباره آن توضیح دهد، من قبل از توزیع نامه را به دست ایشان رساندم.
از این دعاوی هم شکایت داشتند؟
نه. تاکید به همان بخشی که از آن استنباط دزدی کرده بود مربوط میشد.
ایشان جلسه دفاع را برنامهریزی شده میداند و میگوید شما، دکتر نادران و فردی که جانباز بوده قرار بوده علیه ایشان حرف بزنید و آن جانباز از قبل به آقای صالحیامیری اطلاع میدهد.
مجلس جای هماهنگی است. اینکه چند نماینده مخالف یا موافق امری در مجلس با هم جلسه بگذارند و برنامهریزی کنند و با هم هماهنگ کنند چیز عجیبی نیست. بلکه اگر غیر از این باشد عجیب است. آن جانباز را نمیشناسم، اما من و آقای نادران حتماً با هم هماهنگ کردیم.
آقای صالحی میگوید آن جانباز به او گفته بود که شما و دکتر نادران دقیقاً چه حرفهایی میخواهید بزنید. من که اصلاً نطق نکردم. من تنها همین نامه را نوشتم و به تعبیر ایشان آن جانباز از آقایان یعنی شما و آقای نادران میترسیده!
اگر قرار باشد نمایندهای ترسو باشد و از سیاستمداری بترسد، از آقای صالحیامیری باید بترسد که سابقه اطلاعاتی دارد. چرا باید از من بترسد؟!
ایشان از قبل میدانستند شما مخالف وزارت ایشان هستید؟
آن روز که من نطق مخالف نکردم. گفتم که نطق نداشتم فقط همین نامه را با جواز هیئت رئیسه بین نمایندگان توزیع کردم. قبل از توزیع نیز، توسط نامهبرهای داخل صحن به دستشان رساندم. دقت هم کردم که به دستشان برسد. علتش را هم در یادداشتی همراه آن نوشتم آقای امیری من میخواهم این نامه را علیه شما پخش کنم نسخهای دادم که شما در نطق خود فرصت دفاع داشته باشید.
یعنی امکان دفاع را برایشان گذاشتید؟
بله، اما ایشان هیچ اشاره و دفاعی از محتوای نامه من در دفاع از خود نکردند.
ایشان مدعی است که آقای کریمیقدوسی در دفاع از خودش اظهار میکند که از شما و دکتر نادران اطلاعاتی گرفته؟
من اصلاً به یاد ندارم که به آقای کریمی اطلاعاتی داده باشم.
با این وضع اگر روزی شما نماینده ملت بودید و آقای صالحیامیری گزینه وزارت، برای هر وزارتی، این بار شما به ایشان رأی اعتماد میدهید؟
خیر
چرا؟
اگر هیچ دلیل دیگری وجود نداشته باشد، همین دفاع سستی که ایشان در این مصاحبه ارائه کردند و خلافهایی که به من نسبت داده برای عدم اعتماد به ایشان کافی است.
این را هم بگویم که من بعد از دادگاه، تبلیغی علیه ایشان نکردم؛ چرا که وضع کشور را مساعد این جور فعالیتها نمیدانم؛ و از آقای صالحی که در همین مصاحبهاش دعوت به اخلاق میکند و مرا متدین میخواند انتظار چنین مصاحبهای نبود.
منبع:
خبرگزاری فارس
ارسال نظر